۴ پاسخ

منم دقیقا بخاطرتندتندنفس زدن بستری کردن.من میترسم رو مغزشون تاثیرگذاشته باشه

طبیعی یا سزارین زایمان کردی

قطره فلج اطفال کدومه ؟برا ماها دادن ؟؟بچه ی منم سریع برده شد ان ای سی یو‌ نشنیدم قطره داده باشن

عزیزم اگه تهرانی کدوم بیمارستان زایمان کردی؟؟

سوال های مرتبط

مامان سید کوچولو🩵 مامان سید کوچولو🩵 ۳ ماهگی
تجربه زایمان ۱۱

همون شب نصفه شب بچه پیپی کرد مادرم رفت پرستارا صدا کرد گفتن ما فقط جیشو عوض میکنیم برای شستن پیپی خودتون باید عوض کنید 😂مای بیبی و اینام از قبل بهمون داده بود همون اول ک اوردنش ده تا دونه دادن ولی سایز ۲ خلاصه ک مامانم برد شستنی پیپیش مالیده شد ب لباسش 😂دگ اوردیمش از لباسایی ک خودمون اورده بودیم تنش کردیم ولی همون مای بیبی ۲ رو زدیم انداره کل هیکل بچه بود
صبح بعد از اوردن بچه یه چایی عسل برای من اوردن بعدشم یکم اب کمپوت گلابی خوردم و اومدن دستم رو گرفتن و از تخت پایین اومدم و راه رفتم چون ۲۴ ساعت از عمل گذشته بود خیلی سخت نبود ولی به هرحال درد داشت پمپ درد از گردنم اویزون بود فشار میدادم ک دردم قابل تحمل باشه دکترم بازم اومد بالا سرمون پرسید شکمتون کار کرد و گفتیم نه چنتا دارو نوشت و گفت فقط راه برید
خب من بیشتر از ۴۰ ساعت حتی ابم نخورده بودم چجوری باید شکمم کار میکرد ؟ 😐هرکاری بگید کردم دگ اخر دکترم گفت گیلیسرین بخرید انگشتتو بزن توش و بکن تو مقعدت سه تا شیاف و کلی شربت ملین و روغن زیتون و… انقدر راه رفتم ولی شکمم کار نکرد ک نکرد همه مرخص شدن من موندم تک و تنها بعدش مریضای جدید اومدن تختای کناریم
من گفتم تا غذا نخورم نمیشه واقعا اخرسر یواشکی کمپوت انجیر و گلابی رو باز کردم میوه هاشو خوردم و بالاخرهههه ۱۱شب شکمم کار کرد و کارای نرخیصمو انجام دادن و نصف شب مرخص شدم
مامان دلارا مامان دلارا روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان ۳
خلاصه پرسنل عالیییی رسیدگی عالی غذاشو که من نخوردم فقط همراه ظهر کباب دادن و شب هم مرغ الوچه میان وعده میوه پرتقال خیار سیب...پمپ درد هم داشتم شیاف هم برام زدن برام درد نداشتم ولی فوق العاده گرسنم بود و دلم غذا اب میخاست تا ۱۰ شب هیچی اجازه ندادن ۱۰ شب اومدن منو بلند کردن وای خیلی سخت بود خیلی تا خوابیده بودم درد نداشتما ولی تازه فهمیده عمل سزارین یعنی چی انگار پوست بدنتو کشیده باشند منو بردن دستشویی دوش باز کردن تمام خون ها بتادین همهرو خود کمک بهیارا شستن بنده خدااا ها دمشون گرم بعدم پوشاک گذاشتن شورت بهم پوشوندن و اوردنم بخوابم فقط سرم سنگین بود ولی هیچ خبری از سرگیجه این چیزا نبود حالا دیگه شروع کردم اب میوه خوردن چقدر چسبید نصف شب هم مادرشوهرم بلندم کرد مجدد به سختی راه رفتیم بعد نصفه شب هم شکمم کار کرد این دومین دغدغم بود اخه من یبوست و بواسیر داشتم ولی این مرحله هم با دل پیچه فراوون رد کرد کردم صبح شد اول دکتر نوزاد اومد بچو چک کرد همه چیزش گفت عالیه مشکلی نداره بعد واکسن بهش زدن و بعد ساعت ۹ هم بود دکتر خودم اومد دید مشکلی ندارم شکمم کار کرده دیگه ترخیصم کرد و تا همسرم کارا ترخیص انجام بده ساعت ۱۰ با گل دخترم  اومدم خونه 
بیمارستان مهرگان بودم هزینمم شد ۴۱میلیون ۵۸۳ هزار تومان
سوالی بود در خدمتم
مامان ماهان مامان ماهان ۲ ماهگی
پارت سوم طبیعی - سزارین
تا دکترم بیاد شد ساعت یک ظهر، و بردنم اتاق عمل، اونجا وقتی میخواستم رو تخت جا به جا بشم، دکترم دید خونریزی دارم و معاینم کرد. مشخص شد با معاینه های طولانی تو زایشگاه جفتم کنده شده و خونریزی کرده، که دیگه دکترم به دکتر بیهوشی گفت اصلا وقتو تلف نکنین و بیهوشش کنین. فورا بیهوشم کردن و دیگه چیزی نفهمیدم.
ساعت یک و نیم زایمان کردم و تا ساعت پنج تو ریکاوری بودم . بعد پرستار اومد چند بار با فاصله شکممو فشار دادن که خیلی دردناک بود چون بی حس نشده بودم. بعد بردنم تو بخش، خیلی درد داشتم. برام شیاف گذاشتن.
مخصوصا که تا چند روز بعد به خاطر بی هوشی همش سرفه خشک و خارشی داشتم که واقعا دردناک بود. تا آخر شب ناشتا بودم و بعد هم تا فردا ظهر فقط اجازه مصرف مایعات داشتم. از صبح سه شنبه بهم گفتن باید راه بری ،واقعا دو سه بار اول راه رفتن خیلی سخت و دردناک بود ولی به همون اندازه هم مفید، یعنی هرچی بیشتر راه برید زودتر خوب میشید. قبل از ظهر سوندم را کشیدن و بهم شربت و شیاف کار کن دادن که چند ساعت بعد یه کمی شکمم کار کرد و مرخصم کردن.
مامان امیرعلی وماهان مامان امیرعلی وماهان ۳ ماهگی
سلام من اومدم باتجربه زایمانم
من دکترم بسته به وزن بچم برای ۳۷هفته و۴روزنامه ختم بارداری بهم دادشنبه ساعت ۷ونیم بستریم کردن سوندوصل کردن دردش درحدچندثانیه بودانگاریهواحساس میکنی شکم پیچه داری من بعدسوندوصل کردن رفتم دستشویی چون شکم پیچه داشتم خدمه هم همراهم اومدکمکم کردبعدساعت۱۰رفتم اتاق عمل ازقبل پمپ دردگرفتیم خیلی خوبه حتماحتمابگیرید ساعت ۱۲و۱۰دیقه آوردنم بخش تاساعت۱۱شب بهم هیچی ندادن اول یه کمی آبجوشیده خوردم بعدکمپوت گلابی فقط آبشو اجازه دادن بخورم گفت چایی کمرنگ وآبجوشیده وآب کمپوت آناناس وگلابی حالت درازکش یه کمی خوردم مدام بهم سرم میزدن باپمپ دردم دردام اوکی بوداذیت نشدم اصلا فرداصبح ساعت ۷بهم ۱کاسه فرنی دادن با۱لیوان چایی ساعت ۸صبح سوندودرآوردن بعدبخیموشستشودادن چسب ضدآب زدن ..گفتن دوباره آب کمپوت بخورم منم خورد بعدپمپودرآوردن سرم هاروهم درآوردن بلندم کردن فقط برااولینباربلندشدن خیلی سخته انگاربیشترترس داره آدم یه کمی لبه تخت نشستم بعداندازه۱۵دیقه نشستم یه کمی چشمام سیاهی میرفت بعددونفری منوداشتن راه رفتم ودستشویی رفتم جاموعوض کردن اومدم درازکشیدم دوباره تامرخص بشم من واقعاراضی بودم ...بااینکه بچه اولم طبیعی بودم اصلاراضی نبودم خیلی اذیت شدم ...اگه برگردم عقب بازم انتخابم سزارینه خیلی راضی بودم..پمپ دردواقعاخوب بودگرفتم کنارتختیم نگرفته بودتاصبح دردداشت وشیافت اثرش میرفت گریه میکردامامن اصلاشیافت نذاشتم فقط الان خونه اگه درددارم شیافت میزارم
مامان آرشـــام🧸💙 مامان آرشـــام🧸💙 ۳ ماهگی
مامان علی مامان علی ۴ ماهگی
سلام اینهمه پیاده روی کردم و ورزش، ولی سزارین شدم.
چهل هفته و دو روزم بود روز آخر یک و نیم ساعت پیاده روی کردم و به توصیه یکی از مسئولین زایشگاه یه قاشق روغن کرچک خوردم. اون شب خیلی دل و کمرم درد میکرد. درصورتی که تا روز قبلش با معاینه دکتر گفت کلا رحم‌ت بسته است و یک سانت هم باز نیست. شب ساعت ده و نیم میخواستم بخوابم یه دفعه کیسه آبم پاره شد به خاطر روغن کرچک بود. اسهالم شده بودم. کیسه آبم به همراه ترشح سبز بود. رفتیم زایشگاه. زنگ زدن دکتر شیفت گفتن: کیسه آبش پاره شده، بچه مدفوع کرده چون ترشح سبز داره و جفت فرعی داره، گفت آمپول فشار بزنید طبیعی زایمان کنه. قانونشون این بود شش صبح آمپول فشار میزدن. بهم سرم فشار وصل کردن و گفتن سس صبح بازش میکنیم. و مرتب ان اس تی می‌گرفتن و قلب بچه رو چک میکردن. هر لحظه دردم بیشتر میشد تا برسم به شش صبح دیگه داد میزدم. بعد از اون هم تا یکی دو ساعت درد کشیدم. و خونریزی کردم و خون زیاد ازم میومد. شیفت اون دکتر عوض شد. زنگ زدن به دکتر شیفت بعد، شرایطم و توضیح دادن گفتن باید اورژانسی سزارین کنی، تا ۹ و نیم آماده‌ام کردن و بردنم اتاق عمل خیلی درد داشتم و داد میزدم تا آمپول بی حسی زدن و عمل شروع شد. بنظرتون اون دکتر اول با اینکه شرایطمو میدونست ولی بی توجهی کرد و همون اول سزارینم نکرد؟ چون شرایطم به سزارین میخورد ولی نیومد بالا سرم فقط تلفنی گفت باید طبیعی بیاره در صورتی که بچه مدفوع زیادی خورده بود و ترشح سبز رنگ زیادی داشتم.
مامان فندوق مامان فندوق ۱ ماهگی
پارت ۳
دیگه شد ساعت دو ظهر اومدن گفتن دکتر گفته آمپول فشار قطع بشه ولی آن اس تی حتما باشه تا ساعت ۴ دوباره شروع کنیم نگم‌براتون که همین ضربان قلبه منو بیشتر از زایمانم اذیت کرد من مشکل دیسک کمر و سیاتیک دارم فک کنین از شب قبل از ۱۲ شب تا روز زایمان که میگم دایم بهم وصل بود و هیچ تکونی نباید بخوری که ضربانه درست در بیاد و با هر تعویض شیفت روز از نو روزی از نو که باید از اول بگیریم برا شیفت جدید لازمه ، خلاصه که ناهار دادن خوردم ساعت چهار شروع کردن در همون حین درد ها هم دکتر اومد معاینه کرد گفت ۱ سانت و نیمی حتی قبل بستری هم همین قدر باز بودم یعنی آمپول فشارع هیچ تاثیری رو باز شدنم نداشت ، ساعت چهار شروع کردن باز من درد هام شروع شد ولی درد های اصلی خودم نبود اونا میگفتن تو انقباض داری میگفتم تا زمانی که بهم وصله هست خلاصه تا شب ساعت هشت شب ادامه دادن دیگه دکترم اومد خیلی خسته شده بودم رگ پام گرفته بود نخوابیده بودم اصلا درد کشیده بودم دکتر اومد گفتم توروخدا نجاتم بده فقط دکتر گفت بیمارستان دنا رو مسیله سزارین خیلی سخت گیری می‌کنه با وجودی که من مشکل آنزیم کبد داشتم کیسه ابم حجمش زیاد بود دهانه رحمم تغیری نکرده بود دکتر گفت تا فردا صبح صبر کن اکه دیدم پیشرفت نداری سز میکنیم خلاصه تا ساعت یک شب شد این روند ادامه داشت معاینه میکردن شده بودم ۲ سانت ، شب ساعت یک بقدری خسته شده بودم زدم زیر گریه که ولم کنین این دستگاه لعنتی رو جدا کنین ، دیگه گفتن باشه بخواب فردا صبح عصبی شده بودم میگفتم من فردا فقط سزارین میشم راحت میشم از درد ....