سوال های مرتبط

مامان ماهلین 👧🏻🍼 مامان ماهلین 👧🏻🍼 ۱۵ ماهگی
پارسال ده دی روز مادر بود من شبش رفتم بیمارستان بستری شدم ودیگه نیومدم خونه تا ده روز بعدش زایمان کردم و سه روز بعد زایمان مرخص شدم بخاطر دیابتم سه ماه بیمارستان بستری میشدم و انسولین میزدم زمان چقدر زود میگذره....حالا ده روز دیگه تولد دخترمه و میشه ی سالش🥹🥹خیلی روزای سختی رو گذروندم هرشبه بیمارستان برام اندازه یه سال می‌گذشت هردوساعت تست قند میگرفتن و آنقدر ازم خون میگرفتن دستمام کبود بود دیگ رگی پیدا نبود... دردای انسولین....یه بار یادمه روزای آخر انسولین بهم چند واحد بیشتر زدن و قندم شده بود 47دکتر گفته بود می‌رفتی کما خطره خیلی روزای سخت و دردناکی بود شبا تو بیمارستان گریه میکردم ک دلم برا خونمون تنگ شده من از بچگی خیلی لوس بودم تا چیزی میگفتن میزدم زیر گریه الآنم همینم اما دخترم باعث شد پوست کلفت بشم یه جورایی ب خودم افتخار میکنم ک میتونم تنهایی کاراشو کنم و بهش برسم خدایا شکرت الهی همه بچها عاقبت ب خیر بشن 🥲🥲🥹🥹🥹🩷🤍
مامان دلانا🩷🐣 مامان دلانا🩷🐣 ۱۳ ماهگی
مامان دلانا ♥️😍🍒 مامان دلانا ♥️😍🍒 ۱۲ ماهگی
اغا ی حسو حالی دارم اصلا قابل توصیف نیست
ب جرعت میتونم بگم این ذوقی ک الان دارم و حتیاون شبی ک مرد مورد علاقمم اومد خاستگاری و نامزد کردیمم نداشتم
اصلا دلم میخاد ی بیلبورد بزنم تو کل خیابونای شهرک فردا تولد دخترمه
واقعا این همه خوشحالیو یک جا هیچ وقت تجربه نکربه نکرده بودم
حتی وقتی ک واسه اولین بار بغلش کردم بخاطر اون همه دردی ک تجربه کرده بودمم نتونستم تجربش کنم
این ی سال باهمه سختی ها و شیرینی هاش گذشت از صبح همش دارم خاطرات پارسال این موقع رو مرور میکنم
بچه ها ما چقد خوشبختیم ک مادر شدیم هیچ هدیه ای بنظرم بینظیر تراز این حس نیست چ میکنه خدا حتی هدیه هاشم بینظیره
کی فکرشو میکردیم ک وسط خستگی و داغونی و گریه هامونم بابت عاملش خدارو هزار بار شکر کنیم
تو همه ی این حس حال خوبم فقط میتونم بگم خداروشکر
از صبح همش ی جمله ایو با خودم تکرار میکنم ک خدایا از هیچ زنی این حسو دریغ کن دامن همه رو سرسبز کن و داغ هیچ بچه ایو رو دل مادر پدرش نزار
الان واقعا واقعا واقعا فقط همینو از خدا میخوامو بس❤️❤️❤️
خدایا هزاران بار شکرت