اوضاع من خرابتر از شماست،حتی شبا با دلهره از خواب میپرم اضطراب طپش قلب کلافه سردرگم
منم اضطراب دارم و دلپیچه اکثر اوقات
اگه اهل نماز و اینا هستین یه سوره ی یاسین بخونید .من آنقدر حالم بد بود که شبیه دیونه ها هر شب می پریدم به شوهرم الکی رفتم خرم یه یاسین خوندم اصلا ازین رو به اون رو شدم
سلام.منم کلا مودی شدم هر لحظه یه حالی دارم
عزیزم به خاطر نی نیت تحمل کن منم سر پسرم که حامله بودم نه ماه خانواده ام رو ندیدم همش هم استر احت بودم و از خونه بیرون نمیرفتم ..این روز هت تمام مشود و زوز های خوشت هم میرسن بعدا میگی ارزشش را داشت
طبیعیه عزیزم، برای همه این حال بد پیش میاد
من از ۲۰هفته تا۲۵هفته بدترین اوضاع روحی داشتم استرس تپش قلب وای بدترین روزای زندگیم بود،تا اینکه دکترم متوجه کم خونیم شد دوز دارومو بالا برد ازاون موقع خیلی بهترشدم
اشکم میریزم.ولی کمتر چون باید فکرتو دلیم باشم.دیروز بیمارستان رفتم بابامو دیدم خیلی شرایطش بد بود.ولی اومدم بیرون خیلی کم گریه کردم.همسرم گفت تو نسبت به بقیه خانوادت صبرت بیشتره.گفتم چه کنم این صبرم خدای بزرگ بهم داده.الانم از خواهرم چندتا کتاب قرض گرفتم تا سرم گرم بشه.
خودتو سرگرم کن عزیزم.شرایط سخته میدونم،من هم بارداری سختی دارم ویارام، کمردردام. ولی دارم ازاین شرایط لذت میبرم.شما هم سعی کن خودتوسرگرم کنی و لذت ببری.
آره عزیزم،حتی بدتراز شما هم هستن گلم.من الان چندروزه بابام،نفسم،تو آی سیو هست و شرایطش خوب نیست.منم گهگاهی دل پیچه و معده درددارم.به خاطر روحیم اطرافیانم نمیزارن برم خونمون،بااینکه خونه خودم راحتترم.دوری از بابام،حال بد خانوادم،دوری از همسرم،استرس بارداریم،همه اینا رودارم.ولی با قرآن و دعا خودمو آروم کردم.شکرخدا
دقیقا منم همین حالو دارم ، اینقدر بغض گلوم رو فشار میده که میخوام از نفس تنگی و تپش قلب بمیرم ، هم اینکه شوهرم ۷ ماه بیرون ایران سر کاره و من پیش خانوادم هستم ، خیلی خیلی اوضاعم بده استراحت مطلق هم هستم بیرون نمیتونم برم
منم بعضی موقع انقد دلم میگیره میشینم گریه میکنم
مجبورم برم یکم پیاده روی با اینکه میگن استراحت کن اما خونه موندن خودش یجور مریض شدنه ادم افسرده میشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.