۶ پاسخ

منم دخترم ۱ماه شیرم میورد بالا مجبورشدم تو۱۸ماهگی بگیرمش الان میگیرش نازش میکنه بوسش میکنه میخوادبخوابه دست میزاره روش

منم پسرم یبوست داش مجبور شدم بگیرم
۴ ۵ شنبه ندادم
همش یا اب میوه یا اب میرزم تو شیشه بهش میدم صبا که بیدار میشه گریه میکنه بهش شربت شیره انگور میرزم تو شیسه میخوره

من هنوز نگرفتم تا ۲ سالگی وقت دارن چرا عجله کردی

خیلی سخته من احساس میکنم از روزی ک از شیر گرفتم دلم داغداره یعنی در اون حد غصه میخورم و دلم کباب میشه الانم وقتی میبینم بچه ای شیر میخوره میگم کاش میدادم 😭

عزیزم چون دفعه اولشه شبا وقتی دیگه خیلی گریه میکنه بهش بده اینجوری بچه خیلی اذیت میشه اول تا میتونی سرگرمش کن ولی دیگه نشد بهش بده

آخی الهی
این روزارا ماهم کشیدیم حالا که میگذره بعد چند ماه وقتی میبینن روش نمیشه بخواد ازت ولی هی دست میماله بهشون و نازشون می‌کنه
پسر من الان چهارماهه گرفتمش حالا که میبینه میگه ممه بعد نازشون می‌کنه بوسشون می‌کنه بغلشون می‌کنه دلم کباب میشه

سوال های مرتبط

مامان کُپل مامان مامان کُپل مامان ۱ سالگی
سلام بر اساس تاپیک قبلم پسرم ساعت یک بیدار شد واس شیر ی کم اولش نق زد و سرجاش جابجا شد ولی بعدش افتاد رو گریه ی نیم ساعت گریه کرد هرکاری میکردم آروم نمیشد بغلم هم نمیومد طاقت آوردم شیر بهش ندادم البته چون فردا جمعه هست و شوهرم خونه بود خیالم راحت تر بود کلی گریه کرد تا باباش اومد بغلش کرد بردش سالن رفتم چندتا ژله دادم دستش اومد بغل خودم تو یخچال سس خرسی دیدی گفت بهم بده دادم دستش آوردمش تو اتاق ی خورده بازی کردیم ب سس اشاره کرد که یخ هست منم پتو دادم روش گفتم خرسی یخ کرده میخواد بخوابه کلی بازی کردم آروم شد و کم کم خوابش گرفت خودش رفت رو تشک دراز کشید الان خوابه ژله ها هم تو دستش حس میکنم هنوز خوابش سنگین نشده راستی با شوهرم قهرم با هم حرف نمی‌زنیم چون پریشب باهام دعوا کرد کلی بی احترامی بهم کرد
چقدر خوب بود اگه شوهرا خیلی از جاها با ی کمک کوچیک ی بار رو از رو دوش ما برمیداشتن الان پسرم هرکاری میکردم بغلم نمیومد که ببرم سرگرمش کنم ولی باباش اومد بغلش کرد بعد اومد بغل خودم آروم گرفت کاش همیشه همینجور بدون غر زدن ی ذره کمک میداد دعا کنید دیگه پسرم راحت بخوابه تا صبح