۱۴ پاسخ

دختر منم همه چیش اوکی بود ولی بردم آزمایش و کمبود ویتامین دی داشت. بعضی از کمبود ویتامین ها بلند مدت خودشون و نشون میدم . البته امیدوارم کوچولوت همه چیش اوکی باشه و همیشه سلامت. خون گرفتن هم همون لحظه رگ گرفتن درد داره بعدش دارن خون میگیرن اوکیه

حتما چکاب ببرید بچهاتونو دلم نمیاد یعنی چی این دلسوزی الکی دوست من دخترشو نبرد چکاب بچه سالم سالم یهو مریض شد بستری شد بیمارستان هزار تا انگ‌به بچه زدن اخر گفتن بیماری خونی داره چرا زودتر آزمایش ندادین متوجه شیین

واسه بچه هایی مینویسنن که دکتر حس میکنه یه مشکلی داره چون دکتره دیگه نگاه بچه کنه میفهمه چشه.واسه پسر منم ننوش دکتر گفت احتیاج نیست

من شوهرم و مامانم نزاشتن ببریم ازمایش خودمم دلم نیومد راستش

همین که تحت نظر دکتره کافیه دیگه. چکاب برای چی. اینا بدنشون نوعه سالمن الحمدالله 😅

دکتر پسرم گفت لازم نیست
اگه مشکلی داشته باشه بچه میدن وگرنه همون دوسالگی چکاپ کامل دارن

من پسرم خدارو شکر همه چیزش نرماله.قدش وزنش رشدش.ولی پزشکش چکاپ براش نوشت

عزیزم آزمایش که ربطی به قد و وزن و مریضی نداره
آهن کلسیم ویتامین دی و خیلی چیزای دیگه لازمه که بررسی بشه
کدوم منطقه از تهرانید؟ ببر آزمایشگاهی که اتاق مخصوص بچه داره

پسر منم قد و وزنش خوب بود خداروشکر بهداشت گفت نیاز نیست. ولی خودم گفتم ی آزمایش cbcبگیرم ازش بهتره.ک مشخص شد یکم کمخونی داره الان خداروشکر میکنم ک ب موقع بردمش آزمایش و با دارو رفع میشه راحت

ببر عزیزم
کمبود ویتامین و کم خونی و این چیزا که مشخص نمیشه زیاد تو ظاهر
من بردم هم ذخیره اهنش پایین بود و کم‌خونی داشت هم ویتامین دی پایین بود

من بردم آز ادرار نتونستم بگیرم ازش

دکتر دخترم ننوشت گفت لازم نیست

دکتر دختر منم ننوشت گفت لازم نیست

منم نبردم برای آزمایش خداروشکر قد و وزنش نرمال بود. دلم نیومد ببرم برای آزمایش نمیدونم کار درستی کردم یا ن🫠

سوال های مرتبط

مامان فاطمه مامان فاطمه ۱۳ ماهگی
سلام مامانای گل. امروز داشتم با دوستام که بچه های همسن داریم در مورد چالشایی که با بچه هامون داریم صحبت می کردم و این متنو براشون نوشتم. اینجا هم می فرستم شاید بتونه بهتون کمک کنه.

همه ما وقتی مادر میشیم غصه هامون چند برابر میشه. همیشه اینجا از چالشای مختلفی که مامانا با بچه هاشون دارن می خونم. می دونم چه قدر مریضی بچه غذا نخوردن بچه و مشکلات دیگه ناراحتمون می کنه
اما مطمئنم همش می گذره. و حتی یک ذره هم شک ندارم که در آینده ای نزدیک این مشکلاتی که الان دارین کمرنگ تر میشن. مثلا بچه هامون غذا می خورن خوابشون بهتر میشه و غیره.
اما از اون ورم می دونم باز مشکلات دیگه اضافه میشه.
اصلا پروسه مادری همینه. همش چالش و دغدغه هست. هیچ وقت تموم نمیشه.

برای همین می خوام بگم اگه براتون مقدوره هر از گاهی به ذهنتون استراحت بدید و رها کنید هرچی که هست‌. اگه تونستید کمتر غصه بخورید. بخدا ما خانوما مگه چه قدر توان جسمی روحی داریم که نشخوار فکری هم بهش اضافه بشه. مهم اینه شما تلاشتونو می کنین و پیش خدا شرمنده نیستین که مادری نکردین. من دارم هر روز توی تاپیکا می بینم چه قدر تلاش می کنید و همین مهمه واقعا. اگه تلاشتون‌ جواب نداد دیگه ولش کنید. چون اون بچه هم خودش باید در مسیر رشدش کم کم با همه چیز کنار بیاد و یاد بگیره. اون دغدغه هایی که ما داریم رو تا حدی می فهمه اما تا حد زیادی رو خودش باید تجربه کنه و اصلا خودش نیازای خودشو درک کنه و یاد بگیره چه طوری و در چه زمانی به این نیازاش پاسخ بده نه اینکه طبق میل ما رفتار کنه.
مامان فاطمه مامان فاطمه ۱۳ ماهگی
سلام دخترا. امیدوارم حالتون خوب باشه.
می خواستم شرایط خودمو در روزه داری توصیف کنم ببینم کسی از شما این شرایطو داشته و تصمیمش چی بوده؟

راستش من دیروز روزه گرفتم ولی از ساعت ۱۱ سردرد شدم و ساعت ۲ سردرد شدید بودم. سردم شده بود. انگستای پام یخ کرده بود. ضعف داشتم و دلم می خواست دراز بکشم یه چندباری فقط به خاطر بچه بلند شدم یه کارایی انجام دادم. در نهایت ساعت ۲ و نیم افطار کردم. یه ذره ذره غذا خوردم چون معدم یه جو ی بود نمی تونستم یه دفه غذا بخورم در نتیجه توی وعده های کن افطار کردم تا قند خونم بیاد بالا. و ساعتای ۶-۷ دیگه سردردم به مرور خوب شد.

و اما دیشب.
دیشب آخر شب غذا خوردم. یه معجون از سرمام و شیر و عسل و موز هم درست کردم خوردم. سحری هم مفصل غذا خوردم. دوباره امروز روزه گرفتم. نسبت به دیروز یکم بهتر بودم. اما امروز بازم از ساعت ۱ سردردم شروع شد تا ساعت ۴ که بیشتر شد و به توصیه همسرم روزه مو باز کردم.

خیلی غصه دارم که ۲ ساعت مونده به اذون روزه مو باز کردم ولی خب می دونستم تا افطار بدتر میشم. عذاب وجدان دارم که آیا بقیه هم با این شرایط روزه می گیرن یا نه. پارسالم روزه هامو نگرفتم و حتی قضاشو نگرفتم متاسفانه که خیلی هم از دست خودم ناراحتم. ولی امسالم این دو روز اول نتونستم. فعلا از آی بانو می خوام کاچی سفارش بدم ببینم آیا اون طوری می تونم خودمو تقویت کنم‌

راستی دخترم شیر خودمو می خوره. صبحانه دیروز و امروز مفصل و در چند وعده خورد. اما ناهار هرچی تلاش کردم نخورد و از ناهار به بعد تقریبا فقط شیر خودمو خورد. کلا اینطوری بگم که دخترم غذاخوره ولی وعده های شیرش هم سرجاشه. ینی وقتی شیر بخواد من هرچی بدم دهنش قبول نمی کنه. در روز هم تا اذان مغرب حداقل حداقل ۶ وعده شیر می خوره.