۱۶ پاسخ

اصلا درد نداره بیهوشت میکنن خیلیم راحت

دخترمو چکار کنم چقد وقت میگیره لطفا تجربه هاتونو بگید😭

سلام عزیزم منم یک بار کولتاژ کردم نه اصلا درد نداره

منم کورتاژ شدم
بیهوش میکنن و هیچی متوجه نمیشی
ولی سخته🥲تجربه کردم واژن بعدش خیلی گشاد میشه

عزیزم خواهر شوهر منم اینجور بود مثل شما ولی اونو نگفت که کورتاژ کن بهش قرص داد با همون خونریزی جفتش افتاد

منم خونریزی دارم ولی کمه

عزیزم منم نگرانم کردی اخه من پریودشدم خونریزی داشتم اوایل بعد دیگ‌کم شد تمیزک شدم دوهفته بعددوباره پریودشدم

واسه من دوماه مونده بود خون تولید کرده بود خونریزی کردم دوهفته رفتم کما

بمونه برات سخت میشه خون تولید می‌کنه

وااای درکت میکنم.. این بلا دور روز بعد زایمان م سر منم آمد کورتاژ نکرد دکترم ماساژ داد شکم مو بعدش رفتم سونو خب خب شده بود م

عزیزم منم الان هنوز خونریزی دارم هرجایی هم ی چی میگن....سونو معابر برو

عجب دکتر احمقی پس چرا درنیاوردن خاک تو سرشون کنن با این عملش

چ علائمی داشتی منم نگران شدم

چراسقط شد

واااای 😢😢😢

وای عزیزم

سوال های مرتبط

مامان کیانا مامان کیانا ۳ ماهگی
من دیدم دارن همه تجربه زایمان میزارن گفتم منم بزارم می‌دونم دیر شده ولی می‌زارم من دوتا زایمان طبیعی داشتم کلا بد زایمانم بخصوص سر دختر اون یکی دخترم ۱۵ ساعت درد کشیدم دوسال پیش عمل افتادگی رحم انجام دادم وقتی حامله شدم دکترم گفت سزارینی منم خوشحال که این یکی درد نمی‌کشم هفته ۲۶ بارداری بود که دکترم گفت از شانس تو مجوز سزارین برای عمل تو برداشته شده باید طبیعی زایمان کنی اون موقع دنیا روی سرم خراب شد هرچه التماس کردم که نمیتونم فایده نداشت از هفته ۳۰ دردام شروع شد به خاطر عملی که داشتم خیلی کمر درد بودم درحدی که وقتی راه میرفتم فقط دوست داشتم بزنم زیر گریه شبا که تا صبح راه میرفتم هفته ۳۲ آمپول ریه زدم هم چنان تا ۳۹ هفته طولانی شد که رفتم بهداشت میخواست ضربان قلب رو گوش کنه که گفت انقباض داری برو بیمارستان اومدم خونه تا غروب راه رفتم بعد رفتیم زایشگاه بیمارستان تامین اجتماعی معاینه که کرد گفت ۲ سانتی برو خونه هنوز زوده اومدم خونه سه روز دردام به همین شکل بود منظم نمیشد تا پنجشنبه شب خیلی درد داشتم تا ساعت چهار صبح فقط راه میرفتم حدیث کسا می‌خوندم دیگه ساعت چهار نماز که خواندم با شوهرم رفتم بیمارستان معاینه که کرد گفت هنوز دوسانتی ای بابا هرچه التماس کردم که بچه های دیگم به زور آمپول فشار رحمم باز شده باور نکردن گفتن برو توی راه رو تا ساعت ۸ بعد دوباره بیا ساعت ۸ که دوباره رفتم معاینه که کرد گفت ۱/۵شدی گفتم مگه میشه به جایی که رحمم بازبشه بسته میشه تا بلند شدم زیر کلی خون بود که گریه ام گرفتم گفتم من دوتا بچه آوردم اصلا خونریزی نداشتم اینا برای چی میان گفت اشکال نداره برو خونه صبح جمعه بود