۱۹ پاسخ

من باشم میرم جلو مهد برمیگردم سرش داد و بیداد میکنم ک ب چ حقی دست بچم رو فشار دادی
قرار نیست ک‌همش شعر و نقاشی باشه یه تنوعی بده ب کلاست
بچم جایی بدون من میمونه چیکارش کردی ک بچه منو خواسته عرضه نداری مربی نشو
بعدشم مهد پسرت رو عوض کن
همه بچه ها یکی نیستن
مگ همه انگشت یکی هستن ک بچه ها هم یکی باشن
یکی تو ریاضی عالی هست یکی آشپزی
حتما برو اعتراضاتت رو بکن هرکس هرچیم گف پیش بچت ازش حمایت کن تا احساس غرور کنه و بدونه پشتوانه ای دارع

صددر صد مهدشو عوض کن .چقد بد رفتار هر بچه ای به یه چیزی علاقه داره مثلا مهیار عاشق ماشینه و هی درموردش با همه حرف میزنه .ولی شعر و نقاشی اصلا شاید ده دقیقه سرگرم بشه ...نمیتونم زورش کنم ک...معلمای مهد پسرتون از سر بیکاری معلم شدن.و الا کسی که معلم مهد میشه باید حوصله بچه رو داشته باشه

نباید میذاشتی اسباب بازیش ببره هرجایی قانون داره خواهر منم چهار سالشه وقتی میخاد بره مهد هرچی هم گریه کنه مامانم نمیذاره اسباب بازیش همراه خودش ببره تو مهد دیگ همش حواسش پرت میشه اگ ببره
مربی مهد هم کارش اشتباه بوده کسی مربی میشه بچه هر کاری هم کنه نباید باهاش بد رفتار کنه

من بودم ی جور اون زنیکه میشستم ک نفهمه از کجا خورده . غلط کرده این رفتار داشته

من بخاطر همین چیزا بچم نمیزارم مهد

عزیزم حالا واقعا واجب نیست بچه تو این سن شعر و نقاشی یاد بگیره تو خونه خودت شعر بخون یاد بگیره من پسر بزرگم بچه بود خوشش از شعر نمی اومد همش خانواده ی شوهرم مسخره اش می کردن هم اونو هم منو می گفتن مامانش بلد نیست بهش یاد بده الان پسرم هفده سالشه از هر انگشتش یه هنر می باره فک همه ی اونایی که مسخره اش می کردن کش اومده همه بچه هاشون بزرگ شدن وبی هنر

فردا برو مهد. جد و آباد مربی بیار جلوی چشاش. مدیر مهد بکشون بیار. یعنی هر چی از دهنت اومد بگو. اخراج بشه میفهمه. مطمعن باش مدیر حق ب تو میده.

اشتباه کردی وسایل خونه رو گذاشتی ببره. بعدم اگه حرف گوش نمیده نذار ببرنش کلاس بگو میخوام فقط تو مهد باشه و بازی کنه. به مدیر مهدم برو بگو خشونت از جانب مربی نباید باشه اگه بچم حرف گوش نمیده نهایت از کلاس ببرینش بیرون نه که اینطوری دعواش کنین که بترسه. فوقش از مهر سال بعد میره و اتفاقی هم نمیفته نقاشی و شعر خودت وقت بذاری بهتر از اونا میتونی یادش بدی

با مربی صحبت نکن عزیزم برو پیش مدیریت مهد و اعتراض کن بگو چجوری رفتار کردین ک بچه دیگه از مهد بدش میاد من بچه مو سپردم ب شما چرا از کلاس بیرونش کردن چرا دستشو فشار دادن

مهد دختر من روز اول یه کلاس گذاشتن برا همه بچه ها سه تا پنج ساله
بعد معلمشون جدا کرد بچه هایی که تو کلاس نشستن رو هنوز بلد نیستن و هی از کلاس میزن بیرون و بچه عایی که خوب گوش میدن و قادرن یاد بگیرن
حتی معلمش میگفت من به بچه ها نمیتونم بگم از کلاس نرو بیرون چون از کلاس زده میشن
واقعا مربی مهد باید درک و شعور داشته باشه برو با مدیر مهد صحبت کن

به نظر من توی این سن مهد فقط باید بازی باشه و نه آموزش مثلا شعر یا نقاشی و اینا واگه من بودم بچمو اصلا همچین جایی نمیبرم ..مربی مهد خیلی باید با حوصله باشه یعنی چی که از کلاس بیرونش کردن

من اصلا مهد نمیفرستم میره بازی درمانی چون بیشفعاله اونجا گفتن اصلا مهد خوب نیست نفرستید

یجوری باید این مربیا رو‌بشوری بزاری کنار
یعنی چی این رفتارا
هربچه ای یه اخلاقی داره بیخود میکنن اینجوری‌با بچه رفتار کنن مگه خونه ی خاله اس
بعدشم صدقه سری کار نمیکنن
وظیفشونه مث ادم با بچه رفتار کنن
خیر سرشون الگوی بچه هان احمقا

مگه مربی مهد شدن،کار هرکسیه
قرار نیست که همه بچه ها یه جور باش،بچه ها با هم فرق دارن،باید اینقد حرفه ای و کاربلد باشن،که بتونن از پس همه بچه ها بربیان
بعد اینکه به چه جراتی دست بچه رو فشار دادن
مهدش و عوض کن

اول مهد مادر کودک ،بعد مهد اموزشی

بنظرم رفتار مربیش اصلا درست نبوده حق نداشته دستشو فشار بده یا بیرونش کنه برو اعتراض کن

اول اینکه بچه است طبیعیه زیر هفت سال ،دوم اینکه معلمش بیخود کرده اعصاب نداره مربی نشه ،حالا مثل من فرزندت رو مهد مادر کودک ببر ،فرزندت پیش خودت باشه کاردستی باهم درست می کنید کناره بچه ها ،چند ماه بگذره با بچه ها جور میشه ودرست میشه

به نظر من بچه قبل مدرسه مهد رفتنش اشتباهه . چون بچس نمیدونه یه رفتاری ازش سر میزنه که اگه اشتباه رفتار کنه واکنش مربی درست نباشه تو جمع اعتماد به نفس بچه داغون میشه

مهدشوعوض کن

سوال های مرتبط

مامان آرشا و آیهان مامان آرشا و آیهان ۴ سالگی
خانما طبق چندتا تاپیک قبلی ک گفتم پسرم دستشوییش رو نگه میداره دوسه روزه خیییییییلی شدید شده در حد اینکه کل خونه بو مدفوع گرفته
همه چی رو امتحان کردیم تاهمین امروز
تزئین دستشویی نقاشی برچسب جایزه توالت فرنگی دستشویی تو حموم مشاور دعوا باهم دستشویی رفتن داستان گفتن حرف زدن هیچکدوم موثرنبود
دارو بهش میدم ک شکمش سفت نشه ولی جدیدا دیگه تو شلوارش دستشویی میکنه هرچی هم میگم قبول داره ولی انجام نمیده میگه دوست ندارم برم دستشویی
گفتم بریم حموم حتی اسباب بازیاشم بردیم ولی میگه نه
امروز دوتاشلوار انداختم دور اصلا قابل شستن نبودن بخدا مبل و فرش و همه جا بو‌گرفته
نمیدونم چرا متوجه میشه ولی انجام نمیده اصلاهم ترسی از دیتشویی نداره چون برا ادرار میره فقط از مدفوع خوشش نمیاد روزی بالای دوساعت منو باباش باهاش صحبت میکنیم اصلا فایده نداره مشاوره هم نتونست کاری کنه
فردا میخوام پوشک بگیرم بخدا از شستن خستم شده بیرون ک‌میریم همش استرس دارم
خودش میگه با پیپی کردن تو شلوار راحتترم خیلی ناراحتم چرا اینجوری شده۶ماهه دستشویی نرفته خستمون شد
مامان آیلین مامان آیلین ۴ سالگی
مادرای عزیز من هر وقت سوال میپرسم خیلی کم پاسخ میدین ولی اگه امکانش هست به این سوالم(اگه تجربه ای دارین)جواب بدین، دخترم جدیدا خیلی به من وابسته شده در حدی که اصلا ازم جدا نمیشه اوایل خیلی بهتر بود با باباش میرفت خونه مادر شوهرم و چند ساعتی میموند یا اینکه خیلی وابسته مادرم بود خونه اونا تنهایی میموند و من و مادرم و خواهرم تو یه ساختمونیم صب که از خواب بیدار میشد میرفت خونه خواهرم و با بچه هاش بازی می‌کرد حتی برا شام و ناهار هم صداش میکردیم دوست نداشت بیاد بعضی وقتا شبا با گریه می‌آوردمش خونه الان اصلا بدون من بالا نمیره خونشون نمیمونه حتی دیروز با همسرم بیرون برا خرید میوه هم نرفت گفت اگه مامان بیاد منم میام،یه هفته بردمش مهد ولی اصلا ازم جدا نشد با اینکه خیلی دوست داشت با بچه بازی کنه ولی از کنار من جم نمی‌خورد فقط با حسرت بچه هارد نگا میکرد خیلی خجالتی و اعتماد به نفسش پایینه اگه کسی کنارش با صدای بلند حرف بزنه اگه با اینم نباشه زود گریه میکنه البته این اخلاقا رو از اول داشت ولی وابسته به من نبود الان خیلی وابسته شده نمیدونم چیکار کنم