هلاکم از بی خوابی

یه جوری تنطیم کردن ک گریه و غدا و شیرشون با هم هست
اعصاب نمونده برام
خوابشونم یکی در میونهمحیا خوابه ، نورا بیدار
نورا بیداره ، محیا خواب
محیا خواب بود
نورا رو ب سختی خوابوندم ک بخوابم

تانورا چشماشو بست ، محیا بیدار شد 😬

خواهرم همون که گفتم جاریمه و بچه هاش 5 ساله و 4 ساله ان، دیشب ساعت 1 یهو پیام داد چرا خدا منو نمیکشه
میگم چی شده. میوه دوتاشون ساعت 8 شب خوابیدن الان بیدار شدن. تازه کاراش تموم شده بود میخواست بخوابه که بچه ها بیدار شدن😆
اونم شوهرش همیشه سرکاره. قالیشویی داره الان دم عید خیلی کار دارن. اصلا نیست که کمک خواهرم کنه
اگه شوهر کمک کنه، زنایی که بچه شیربه شیر دارن انقدر اذیت نمیشن

واقعا سخته .پسر من نوزادیش آروم بود شبا هم از ۷ میخوابید .من دو ساعت یه بار بهش شیر میدادم تا آروغشو بگیرم ۱ ساعت طول میکشید.تا میومدم بخوابم وقت شیرش میشد .از اونجایی هم که تو بیداری شیر نمیخورد مجبور بودم تا خوابه شیر بدم.اما اون روزا گذشت .عزیزم این روزا خیلی زود تموم میشه عوضش دو تا دختر ناز داری

عزیزم چه شرایط سختی واقعا حق داری
ان‌شاالله این روزای سختم می گذره و به قسمتای خوبشم می رسی که دوتایی بازی کنند و شما با خیال راحت استراحت کنی

اله جانینان
منم خوابم میاد یعنی بدجوری خوابم میاد تو ۲۴ ساعت ۶ ساعت نمیخوابم 😴😴😴

عکس دوتاشون بفرس

چقدر فاصله سنی دارن؟