من چون داشتم برش ها رو حس میکردم هی گفتم وای من دارم حس میکنم توروخدا کمک😂 یه بیهوشی موقت زدن بهم خوابیدم هیچیشو نفهمیدم🫠
الان پشیمونم میگم کاش تحمل میکردم که اون لحظه بچمو ببینم که درش میارن🥲
منم بی حال و خوابالو بودم بعد اینکه مهوا به دنیا اومداصلا فهمیدم چی شد
منم سرهردوتا دخترام همه رو یادمه مو ب مو.برا دومی ک زود داشتم زایمان میکردم چقدر استرس داشتم.تاصداشو شنیدم خیالم راحت شد
من یادمه دکتر رو صندلی لم داده بود کارآموزاش داشتن عملم میکردن پارچه ی روی بچه کنار رفته بود لخت بود همش نگران بودم سردش نشه😒😒بهم گفت نگران نباش روش بخاریه گرمه
من همه چی یادمه
من کلشو یادمه از اول تا اخر
تازه الکی میگفتن الان دارن شکمتو تمیز میکنن
گفتم میفهمم داره برش میخوره 😂بعد گفتن خوب کنار میای پس
افت فشار داشتی یا چی
من سر نورا سرحال بودم هنه چی رو یادمه
سر محیا
واااای
فشارم شد ۶ رو ۳
نیمه هوشیار بودم
نمیشنیدم چی میشه
خوش بحالت که یادت نمیاد دیگه
من هنوزم ک هنوزه یادم میاد وحشت میکنم 😥
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.