دیگه بهم گفت پریسا جان ببین وظیفه ی منه که بچتو به دنیا بیارمو بخیه بزنم ولی اونروز بهترین دکتر زنان و زایمان شیفتش بودو بالاسرمون بود .گفت از من به تو نصیحت بزار دکتر بچتو به دنیا بیاره و بخیتو دکتر بزنه .اینم بگم بهترین دکتر شهرمونه که هیچ وقته خدا نوبت نداره تا ساعت ۳ صبح هم مطب مریض داره .خلاصه منم تو دردا گفتم دکتر بیاد .دکتر اومد دستکش دستش کرد بتادین زد منم گفتم بابا داره میاد داره میاد.دکتر مهربون گفت بزار بیاد دخترم ماهم میخایم بیاد.هی میگفتم یکم سریع به خدا الان میوفته🤣🤣🤣🤣 ولی جوری بهم فشار میومد که احساس میکردم چشمام از کاسه داره درمیاد🥴دیگه اولین زود گفت بده پریسا جانم که زور زدم نیومد.دومی زور دیگه یکم برش زد چون بچه درشت بود و به دنیا اومد .آقا محمدم با دومین زور ساعت یه ربع به ۱۲ به دنیا اومد 😍😍😍😍وای که چه لحظه ای بود وای خدایا.....

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط