این کودک بازیگوشه من امروز نمیذاشت ب هیچ کارم برسم پس در نهایت سوار گردنم کردمش و وایسادم پای گاز😑

ی نیم ساعتی همونجا بود و تو خونه دور میزدیم تا اقا رضایت داد بیاد پایین و بعد اون چسبید ب بغلم و اینجانبان درحالیکه چن روزه ب خاطر این بچهکه کمردرد دارم در حدیکه شبا پماد میزنم اما خب بغل ب دست ادامه دادم تا وقتیکه خسته شد و گف حالا بازی کنیم

در نهایت غذا نپخته و با مهرهای کمرو گردنی که ب فنا رفته بود نشستیم تا بازی کنیم که اقا شروع کرد ب گریه که من حوصلم سر رفته بازیا تکراریه و دوباره سوار کول بنده در منزل چرخ زدیم

دزحالیکه دیگه داشتم از خستگی و گرسنگی هلاک میشدم با همسر تماس گرفته و با تهدید جانی که دیگه خونه رات نمیدم بیا بچرو بگیر فلج شدم ایشون با نهایت سرعت از محل کار ب منزل رسیده و بچه اویزون را گرفته و یکساعتی من دراز کشیدم و در نهایت با ی دوش اب داااغ روی کمر و گردنم که ب شدت گرفته بود خودمو ریلکس کردم

و در نهایت بعد یکساعت دوباره اویزون از نو روزی از نو😢😁😁😁
دنیای این روزای من🫢🥲

تصویر
۷ پاسخ

وااای تو خوبه روحیه اتو حفظ کردی
من که از دستش روانی شدم و اصلا روحیه ندارم
افسرده شدم

ناموسا تو اون سن هم قراره آویزونمون بشن؟😩🫠

منم بعضی وقتا نمیزاره کارامو بکنم میزارمش رو اپن🥲🤣🤣

درخواست بده قشنگم

چه قشنگ تفسیرکردی 😂😂خدا قوت عزیزم

کارت دراومد👨🏼‍🦼

خوش به حالت شوهر خوبی داری بچه نگهه میداره من چی کنم یه دختر چهارساله یه پسر یه سال دارم هچ کس نیست کمکم کنه خستم چون نمیرسم خونه تمیز کنم شوهرم هی با من دعوا داره چرا خونه کثیف هس

سوال های مرتبط

مامان Deniz🌊🌎 مامان Deniz🌊🌎 ۱۶ ماهگی
این مدت حسابی درگیر لجبازی دنیز بودیم 😌🐣
کله اشو می‌کوبید ب زمین، میزد توو سر و صورتش یا جیغ می‌کشید می‌کشید چیزیو ک میخاد بدست بیاره😐🩵یا مثلا توو حضور همسرم با مامانم اینا نزاره لباسشو تعویض کنم یا مای بی بی شو😒
ولی خب با مدیریت بحران حل شد و این اخلاق خیلی کمتر شد🤣🤍
باید بگم بغل کردن و گول زدنش و پرت کردن حواسش ب سمت چیز دیگه ای بهترین راه حل بود🥺
ی مدت خودمم اعصبی میشدم میگفتم این از کی یاد گرفته خودشو میزنه با موقع اینکه کلشو می‌کوبید زمین میگفتم هییییییییی بدتر گریه هاش شدت میگرفت🥲
ولی خب اگ بچه هاتون توو این برهه از زمان سعی کنید موقعی ک داره اون کارو انجام میده حواسشو ب چیز دیگه ای پرت کنید تا از سرش بیوفته و لجباز بودن روش نمونه و برچسب نزنید بهش🤍🌿
ی چیز دیگه وسایلای تزئین ک تا الا جمع کرده بودید رو بزارید جلو دستشون و بهشون یاد بدید ک دست ب چیزای خطرناک نباید بزنن..من دو هفته ای گذاشتم و یاد گرفته دیگه کم کم الان خونه مامانمم میام دست ب چیزی بخاد بزنه اول نگاه ب من میکنه ک بگم آره یا ن ❤️☁️
مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 مامان باعرضه 😎🤱🐣🤍🧿 ۱۴ ماهگی
اومدم امروز ی پست بذارم راجب تب!!!!!!!

که واقعا ب نظرم موضوع نگران کننده ای هست و اطلاعات کاملی راجبش نیس

اول بهتره دمای بدن رو بگم ۳۶/۵ تا ۳۷/۵
ینی ۳۷/۵ بدن یکم داغه ولی تب نیس شروع تب از ۳۷/۵ ب بالا هست و تا ۳۸ درجه تب خفیف هست و نیاز ب دارو نیس

تا ۳۸ درجه (البته در امریکا ۳۸/۵ میگن ) اما اینجا ب دلیل اگاهی عمومی پایین همون ۳۸ رو پزشکا در نظر میگیرن و میکن تا ۳۸ درجه فقط پاشویه و کم کردن لباس و شستن مرتب دست و صورت

سعی کنین در کودکان دسمال خیس در شبهای سرد پاییز و زمستان روی پیشانی و قفسه سینه قرار ندین فصط همون پاها کافیه نهایت زیر بغل بذارین جاهای دیگه نذارین که بچه لرزش نگیره و بدتر نشه

بالای ۳۸ شروع کنیم ب دارو دادن


اما نکته ی مهم که میخام بکم و نگرانی خیلیاس ببینین دوستان تشنج عموعا در کودکانی با تب بالا اتفاق میوفته که سابقه ی ژنتیکی دارن و تازه تشنجی خطرناکه که طولانی مدت و مکرر باشه

تب بالا ( بالای ۳۹ درجه ) به سه علت خطرناکه
۱) اختلا اب و الکترولایت که بسیار درکودکان خطرامیزه که ب زبان عامیانه همون کم ابی بدن میشه گف

۲) تشنج

۳) سوختن بخشی از سلول های مغزی در اور دمای بالا و اختلال عملکرد ارگانهای حیاتی

حالا در تب بالا قطره ی آهن رو موقتا قطع کنین چرا؟ چون باعث افزایش هموگلوبین و درنتیجه افزایش گردش خون و درنتیجه بالارفتن بیشتر تب میشه وقتی گردش خون زیاد باشه دمای بدنم زیاد تر میشه میبینین وقتی یکی سردشه بخان رگ بگیرن دارو پیدا نمیشه چون گردش خونش پایین میاد

و مهم ترین سوال کی بچمونو ببریم درمانگاه یا بیمارستان؟

وقتی بچه خوب شیر یا غذا نمیخوره
وقتی بچه بیحاله
وقتی بچه بدنش کم ابه لباش خشکه
وقتی احتمال تشنج میدیم
وقتی تب بیشتر از پنج روز طول کشیده
مامان فاطمه مامان فاطمه ۱۴ ماهگی
سلام دخترا. امیدوارم حالتون خوب باشه.
می خواستم شرایط خودمو در روزه داری توصیف کنم ببینم کسی از شما این شرایطو داشته و تصمیمش چی بوده؟

راستش من دیروز روزه گرفتم ولی از ساعت ۱۱ سردرد شدم و ساعت ۲ سردرد شدید بودم. سردم شده بود. انگستای پام یخ کرده بود. ضعف داشتم و دلم می خواست دراز بکشم یه چندباری فقط به خاطر بچه بلند شدم یه کارایی انجام دادم. در نهایت ساعت ۲ و نیم افطار کردم. یه ذره ذره غذا خوردم چون معدم یه جو ی بود نمی تونستم یه دفه غذا بخورم در نتیجه توی وعده های کن افطار کردم تا قند خونم بیاد بالا. و ساعتای ۶-۷ دیگه سردردم به مرور خوب شد.

و اما دیشب.
دیشب آخر شب غذا خوردم. یه معجون از سرمام و شیر و عسل و موز هم درست کردم خوردم. سحری هم مفصل غذا خوردم. دوباره امروز روزه گرفتم. نسبت به دیروز یکم بهتر بودم. اما امروز بازم از ساعت ۱ سردردم شروع شد تا ساعت ۴ که بیشتر شد و به توصیه همسرم روزه مو باز کردم.

خیلی غصه دارم که ۲ ساعت مونده به اذون روزه مو باز کردم ولی خب می دونستم تا افطار بدتر میشم. عذاب وجدان دارم که آیا بقیه هم با این شرایط روزه می گیرن یا نه. پارسالم روزه هامو نگرفتم و حتی قضاشو نگرفتم متاسفانه که خیلی هم از دست خودم ناراحتم. ولی امسالم این دو روز اول نتونستم. فعلا از آی بانو می خوام کاچی سفارش بدم ببینم آیا اون طوری می تونم خودمو تقویت کنم‌

راستی دخترم شیر خودمو می خوره. صبحانه دیروز و امروز مفصل و در چند وعده خورد. اما ناهار هرچی تلاش کردم نخورد و از ناهار به بعد تقریبا فقط شیر خودمو خورد. کلا اینطوری بگم که دخترم غذاخوره ولی وعده های شیرش هم سرجاشه. ینی وقتی شیر بخواد من هرچی بدم دهنش قبول نمی کنه. در روز هم تا اذان مغرب حداقل حداقل ۶ وعده شیر می خوره.