۱۰ پاسخ

دقیقا دیشب سراین موضوع گریه کردم خانواده هیچ کس درکم نمیکنه بدنم انقدددضعیف شده ازاستخون دردنمیتونم دستموتکون بدم چشمام ضعیف شده موهام میریزه کمردردعصابم ضعیف شده خواب کامل ارزوشده

وایی دقیقن من از ساعت هشت صبح ساعت دو تونستم یه دسشویی برم همش گریه می‌کنه باید بغل باشه تو بغلم میخابه میزارمش زمین پنج دیقه بعد بیداره و شروع می‌کنه گریه ناهار نمیتونم بخورم رسمن دیوونه شدم چنبارم داد زدم سرش خدا لعنتم کنه😔بماند که چقد اون ۹ ماه اذیت شدم

من تویه هردوتا حاملگی هام حالم بد بود یکی ی لیوان اب دستم نداد بجز شوهرم گاهی مادرم مادرم اخه دوره نمیتونه تویه زایمانمم حتی کسی میومد بلید مهمون بچه رو میگرفت من پذیرایی میکردم جدا ازاون اینقدر رو مینداختم به خوهر شوهرم جاریم بچه رو بگیرن ولی نمیگرفتن تا بمیرمم فراموش نمیکتم کاراشون را

واقعا حموم یه ساعت ونیم من شده نیم ساعت 🤪

پسر من از دیروز ۱۰ صبح نخوابید تا ۱۲ شب د دقیقه میخوابید بیدار میشد
بخیه هام خوب شدن جاشون درد میکرد از بس نشستم روشون

🥲💔دقیقا

🫠🫠🫠🫠🫠🫠

ماکه کسیو نداریم شوهرامونم هیچ😂

آره دقیقا

چقد حق
از الان اینو درکش میکنم

سوال های مرتبط