خانما شمایی ک بچه همسن من دارید چجوری ب کاراتون میرسید؟ کن از صب تاشب باید کنارش باشم تا بلند میشم بیدار میشه ، شبا هم انقد دیر میخابه ک اصلا شوهرمو بادم رفته، قبلا خیلی بهم وابسته بودیم باهم چایی میخوردیم فیلم میدیدیم حرف میزدیم الان انگار قهریم باهم، از رابطه جنسی خیلی بدم اومده اقلا نمیزارم دست بزنه بهم شماهم موه منید؟

بنداز رو پات فیلم ببین چایی بخور من همه غذا هامو حین تکون خوردن می‌دیدم 🤣

منم مثل خودت بودم عزیزم. اولش سخته رفته رفته بچه بهتر می‌خوابه خودت هم دستت میاد ولی باید زمان بگذره

منم همینم کلا با شوهرم مثل دوتا هم خونه شدیم اون میره تو اتاق منم پیش بچم شبانه روز

مم وقتی پسرم خوابه لباسمو در میارم میزارم کنارش ک بوی تنمو حس کنه پا میشم به کارهام میرسم چون ی بچه دیگ هم دارم نمیتونم بی خبال باشم...یاهم بیدار باشه باخودم میبرم اسپز خونه میزارم روی کابینت پیش خودم...رابطمم با همسرمم خوبه چون خودم گ ر مم نمیتونم نداشته باشم😂😂ولی شما باید سعی کنید رابطه تون رو خوب کنید بنده خداها گناه دارن....مثل قبلا فیلم بزار چای درست کن بشینین پیش هم نی نی شیر بده بزار رو پات تکون بده ک بخوابه بخوابی میتونی باهاش وقت بگذردنی ولی هی بگی هورمن هام بهم ریخته فلانه قطعا بهتر هم نمیشی

ماهای اولی اینجوریه سه چهار ماهه بشه هم خودش بازی میکنه سرش گرم میشه میتونی کاراتو انجام بدی و کمی استراحت بکنی و حوصلتم میاد حالا چون خسته ای بی حوصله ای طبیعیه

منم اونجوری بودم از رابطه نفرت داشتم اما یه مدت بهتر شدم فیلم هم اول بچه رو میخوابونم بعد میبینیم

آره عزیزم منم مث تو ب هچکدوم از کارام نمیرسیدم با شوهرممم کلن سرد شدم از موقع زایمان حتی کنار هم نمیخابیدیم الانم همینجوری هنوز خیلی کم کنار هم میخابیم حتی رابطه ام انجام نمیدیم

و منی که جز نیازهای پسرم حرف دیکع ای با شوهرم ندارم
اصلا حوصله ندارم
حتی هی میگه بریم خرید اونم باهاش نمیرم
مثلا میخواد یجوری زندگیو برگردونه مثل قبل
ولی هورمونای من داغونه

بله منم مثل شمام و فکر میکنم از زندگی افتادم خیلی سخته حالا من دو قلو دارم

من که میزارمش اگر گریه هم کنم مجبورم پاشم چون یه بچه دیگه هم دارم باید به کارام برسم
ولی در مورد رابطه با شوهر منم دقیقا مثل شمام الان سه ماهی هست کلا رابطه هم نداشتیم