۸ پاسخ

وای امان از تنهایی و غربت
من که از روز چهارم بعد از زایمان که مرخص شدم از بیمارستان همیشه تنها بودم.
گاهی فقط دلم میخواد پنج دقیقه یکی پسرمو نگه داره یه دستشویی برم دست و صورتمو بشورم موهامو شونه کنم. همین

دختر من ک کار هر روزش انقد اذیت میکنه
فقط هر روز دعا می‌کنم زودتر بگذره گریه نکنه

کجای مشهدی؟

منم تنها تو غربتم کاش یکی بو فقط پنج دقیقه به داد ادم میرسید

دخترمنم همچنان چیزی نمیخوره فقط لیموشیرین میخوره و کشمش دبگه هیچی

خدا بهت صبر بده .من ک بعداز ظهر سلام ۵ به انور دیگه خونه نمیتونم بمونم .شده تا سوپر مارکت برم .با شوهرم میریم یه دور با ماشین میزنیم .میایم .تقریبا هر روز هم خونه مامانم .خدا بهت کمک کنه عزیز دلم

واقعا بچه داری اونم تنهایی خیییلی سخت وحوصله سر بر هستش

عزیزم خانوادت نزدیک نیستن

سوال های مرتبط