۷ پاسخ

یه بار رک و مستقیم ولی با احترام بگو حرفت رو بهشون.
یا با شوهرت صحبت کن اون بگه.

منم وضعیتم همینه 🥴
ولی من باهاش میرم حتما حتی اگه کلی کار داشته باشم

درکت میکنم خودم بدتر از اینارو کشیدم

مادرشوهر منکه هرروز باید ببینه

حالا من میگم کاش مادرشوهرم جوون بود میبرد چند ساعت نگه میداشت من کارامو میکردم

خونه تو جابجا کن

خیلی سخته خونه مادر شوهر همین چیزاش بده

سوال های مرتبط

مامان 🍼مرسانا جان 🥣 مامان 🍼مرسانا جان 🥣 ۱ سالگی
خانوما چرا این بچه ها این جورین چرا انقد باهوشن من توانایی باهوشیشون رو ندارم تحمل شیطونی ندارم
البته دختر من اینطوریه وگرنه پسر داییم و دختر داییم یکماه کوچیکتر و یکماه بزرگترن اصلا اینطور نبودن اصلااااا انقد شیطون نبودن ولی دختر من شخم میزنه
میره رو مبل وایمیسه میدونه من حساسم روش میدونه من حرص میخورم میاد تا لب مبل وایمیسه که یعنی من دارم میفتم منم مبلام استیله و چوب سفت یعنی اگر بخوره زمین چیزی براش نمیمونه ولی اذیت میکنه
کار به همه چیز داره
راه میره شیطونی میکنه
رو مبلا راه میره لب مبل راه میره
راه میره میره سر گاز
اصلا در روز یکجا نمیشینه فقط موقع خواب میشینه وگرنه فقط راه میره
همه چیزو میفهمه همه چیزززز
فقط زبون نداره که درست حرف بزنه
از بس حرص خوردم کاراش یادم نیست
ولی فقط میدونه خیلی شیطونه
منم عصبی میشم
الان رفت لب مبل وایساد هی گفت مامان مامان یعنی منو نگاه کن که من دارم میفتم منم زدم تو پاش از حرصم
مبلا رو هم جمع کنم از مبلت میره بالا
کلا پاشو همه جا میزاره میره بالا