من مهمونیای عید که میرم همه مسخرم میکنن میگن چرا اینقد دنبال بچتی.یا میگن نگاه کن یه لحظه چشم از بچشش برنمیداره
میگن چقد حساسی رو بچه ما هم بچه بزرگ کردیم اینطور نکردیم.من نمیدونم چکار کنم بچم خیلی شیطونه کلا یه لحظه نگاش نکنم یه بلای سر خودش درمیاره .باید در جوابشون چی بگم.یا باید بچمو بی خیال بشم🫠

بگو برید تو نت ی سرچ بزنید بببینید ی لحظه غفلت چطور ی عمر بچه ها رو در گیر کرده ، این جور آدما میخان فقط ی چیزی بگن اگه خدای ناکرده بچه ی چیزیش بشه همونا میگن داشت فلان کارو میکرد حواسش به بچش نبود ، یامیگن بلد نیست . هیچوقت نزار گولت بزنن چشم از بچت بر ندار . ی خانمه ی لحظه در حد چند ثانیه از بچه غافل میشه یه پایه اهنی برق داشته تا بیاد متوجه بشه دیر شده کلا بچه از دست رفت نمُرد ولی ی تیکه گوشت پر درد شده جلو چشاش لحظه ای هزار بار واسه اون مادر سخته . فقط بخاطر اینکه ی از خدا بی خبری بهش میگه ولش کن بچه بازی کنه آزاد باشه دنبالش نرو اونم یکم مشغول حرف زدن با خانمه میشه . عزیزم تو بهترین مادری که به فکر بچتی و مواظبشی هیچوقت به امید کسی نباش هیچ شخصی به اندازه خودت واسه بچت دل نمیسوزونه و نگرانش نیست حتی مامان بزرگا و عمه و خاله هم قابل اعتماد نیستن چون ممنکنه ی لحظه غفلت کنن

بیخود کردن مسخره کنن.
بچه اته ثمره ی زندگیته عمرت، وقتت، جوونیتو داری روش میذاری اگه بیخیال باشی اون یه جای کار میلنگه.
من خودم شدیدا حساسم نمیزارم بچم یک ثانیه از جلوی چشمام دور بشه حتی بغل کسی هم میره بالای سرش وایمیسم تا مجبور شه طرف بزارتش زمین یا ولش کنه تا بره.
بچه باید مراقبش بود.

منم دقیقا ولی توجه نمیکنم ومواظب بچم هستم. یک دوبارحرفشونوگوش کردم بچم سرش خوردبه درودیوار

وااای دیشب مهمونی بودیم دخترم همه جارو سرک میکشید به همه چی دست میزد
عین موش و گربه دنبال هم بودیم
تا بقول دوستان یه لحظه غافل شدم با سر افتاد زمین گریه کرد
الان وقت توجه کردن بهشونه که خوب و از بد تشخیص نمیدن ولشون کنیم یه بلایی سر خودشون یا وسایل مردم میارن

در حد اعتدال باشه دوست من از او گل این طور بود الان بچه می ره مدرسه یه بچه ترسو هست همیشه باید مادرش باشه به نظرم باید یکم بچه رو کمی شل کنیم همش ما دور برش باشیم قدرت و اعتماد به نفس بچه رو از بین می بریم

اخه اگه بیخیال باشیم میگن بچش همه خرابکاری میکنه عینه خیالش نیس مادرش

من یکسالع که همه مسخرم میکنن واسهدهمین موضوع

اگع کسی مریض باشه فرار میکنم از اون جمع،،همه واسه همین میگن توفلانی و‌بهمان ،ولی من پرروام و جوابشونو میدم

برن گمشن انقدر منو اذیت کردن سرچی؟ سر مواظب بودن و دوست داشتن بچم هی میگن والا ماهم بچه داشتیم بدرک که بچه داشتی انگار خودش نگران نبود

دقیقا به منم همینو میگن خدا شاهد یک‌دقیقه نشد داشت بازی میکرد بابچه ها رفتم دستم اشغال بود انداختم سطل اشغال سریع برگشتم دیدم بچه جاریم بغلش کرده بادهن خورده زمین توهمون یک‌دقیقه پرخون شده بود دهنش زخم

همونا اگ وسیله هاشونو فسقلی بشکونه خدایی نکرده میگن چی نشستی پاشو دنبالش
نمیشه بیخیال بود اتفاقه دیگه بلاخره ادم باید حواسش باشع اما سخت نگیره