۶ پاسخ

منم همینه جریانم
جوری میشه دیگه ب پدرش میگم یکم دیر بیا بخوابه بعد
البته باباش صبور باشه یه ساعت ک خونس باهاش کنار بیاد بازی کنه خیلی خوشحال میشم
چون پسرم هیجان زده میشه باباش میاد و میره سر و کوله اش
پدرشم حوصله نداره
میگم بمون بخوابه بیا شامت رو بخور و برو واسه خودت

دقیقا دخترمنم همینه

پسر منم یه مدت اینجوری بود من کلا بی تفاوت بودم نهایت یه داد میزدم کن بدتر میکرد اما بعد مدتی خوب شد

عزیزم همیشه اینجوریه یا الان اینجوری شده

همینیم خواهر کم اوردیم

دختر منم همینه

سوال های مرتبط

مامان دو فرشته مامان دو فرشته ۳ سالگی
مامان معجزه زندگیم مامان معجزه زندگیم ۳ سالگی
سوال: سلام خانوما دلم خون شده از دست پسرم هر روز میگه بریم پارک با دوستام بازی کنم منم میبرمش ولی متاسفانه هر روز یا کتک میخوره یا حلش میدن همش باید بیوفتم دنبالش از کت و کول افتادم امروزم دوباره همین اوضاع بود آخر سر همین قضیه با یه خانومی دعوام شد تمام انرژیم گرفته شد دارم بهش میگم جلو بچت بگیر بچمو حل نده اگه افتاد طوریش شد من چیکار کنم دختر سه برابر سن بچمو داشت در اومده به بچش میگه مامان خوب کاری کردی هر کی زد تو هم بزنش اصلن تعجب کردم گفتم خانم پسر من کوچیکه زورش به بچه ی شما نمیرسه که بخواد بزنتش در ضمن من اصلن به هیچ وجه یادش ندادم به کسی بزنه یا حتی تلافی کنه . پسرم خیلی بچه ها رو دوست داره ولی اونا اینجوری موندم فردا پس فردا تو جامعه چیکار کنه با این اوضاع خیلی غصم گرفته . نه از سری قبل که خانومه اومد معذرت خواهی کرد نه از این خانوم که اینجوری رفتار کرد به خدا آدم میمونه چی بگه . به من میگ چرا پشت سر بچت راه افتادی برو تو هم مث ما تو چمنا بشین . بنظرتون با این جور آدما چجوری باید برخورد کرد مگه من میتونم اینقدر بیخیال باشم بشینم بقیه بهش آسب بزنن منم چیزی نگم بچه ی من فقط سه سالشه خودش نمیتونه از خودش دفاع کنه . خلاصه خیلی حالم گرفته شد
ه