۶ پاسخ

هرچی بگذره حس بهتری پیدا میکنی اونقدری ک عاشقش میشی و تمام خستگی هاش برات شیرین میشه... حتی وقتی خوابه دلتنگش میشی و میخای بری سریع بیدارش کنی

عزیزم افسردگی بعد زایمان ای بگذره بهتر میشی

منم دقیقا همین حس داشتم
ولی الان دخترم روز ب روز چیزایه جدید یاد میگیره صدا خنده اش می‌شنوم برام می‌خنده تو دلم جا باز کرده
حتی شوهرمم چند وقت پیش گفت اوایل دخترمون دنیا اومده بود دوسش نداشت و بچه دوست ندارم الان ک صدا خندهاشو میشنوه میگ یکی دیگ بیاریم بچه خیلی شیرینه
هرچی ببیشتر زمان بگذره دلبسته تر میشی
چند روز پیش خواست ببره خونه مادر شوهرم دخترمو
ب شوهرم گفتم ن تراخدا نبرش پایین قلبم داره کنده میشه

عزیزم حست طبیعی بوده ، بخاطر ترسی که از مسئولیت بچه داشتی این حس ها بهت دست داده . وقتی یکم بگذره و ببینی میتونی درست میشه
من یادمه اوایل با اینکه خونه مامانم بودم اما میترسیدم شوهرم بره سرکار یا میترسیدم بیام خونه خودم .
وقتی اومدم اولش سخت بود ولی دیدم مامانم و شوهرم هم چه باشن چه نباشن کاری برام نمیکنن

اگه بچه اولته طبیعیه بنظرم من خودمم اولش همینجوری بودم الان بهتر شدم حس پیدا کردم به دخترم

من بچه دومم هست و دقیقا مثل تو پشیمونم از اینکه تصمیم بچه دار شدن گرفتم افسردگی بعد زایمان گرفتم اونم شدید اصلا بچمو دوست ندارم و نمیتونم خوب بهش برسم خلاصه خیلی حالم بده کاش منم مثل تو حالم خوب بشه

سوال های مرتبط

مامان آیان🧿💙 مامان آیان🧿💙 ۲ ماهگی
سلام خوبین..دوستان من پسرم ۲۳م واکسن تا دو روز بی قراری داشت که خوب شد بی قراری هاش...اما الان دو شبه نمیخوابه نه روز نه شب میخوابه اما مثلا در حد یه ربع ...دیشب ۴ خوابید تا ۷ دیگه بیدار بود تا ساعت ۱۰ .خوابید تا ۱۰:۲۰دقیقه باره بیدار شد تا یه رب ۱۱ خوابیدوباز بعد ۱۰ دقیقه بیدار شد اصلا نق هم نمیزنه فقط خوابش نمیاد نمیدونم چیکارش کنم
از باب درددل
خودمم واقعا دیگه خسته م کلا بغلمه هر کاری بگین کردم قطره ماساژ با روغن زیتون آروغ گیری همه چی ولی خب باز نمیخوابه خوب...بچه م خوب این ماه هی وزن نگرفته بود الان لاغر تر شده جلو چشمم نمیدونم چه غلطی کنم

دیشب مادرم پیشم بود اون بیچاره هم دیگه خسته شده با من اینقدر رفت و اومد ...شوهرمم یا سرکاره یا اگرم خونه س خسته س کمکی نمیکنه همه چی بهم ریخته لباسای بچه شسته نشده غذای خوبی نخوردم صبحانه دو لقمه خوردم واقعا بدنم کم آورده از شدت بی خوابی بی اعصاب هم شدم اصلا نمیتونم دو کلمه با پسرم حرف بزنم و بازی کنم دیشب سرش داد زدم الان واقعا گریه م گرفته دوس دارم بمیرم اینقدر که مادر و ضعیفیم😔😔