۶ پاسخ

پس جای من باشی چی دوتا پسر بشدت شلوغ دخترم همش نق میزنه شوهرم کارش به مشکل خورده همش اعصبانیه منم وسواس دارم دیگه دارم میمیرم

چرا گریه میکنه عزیزم.
دل درد داره یا رفلاکس
کسی نیست یه کم کمکت بده

میدونم عزیز سخته ولی این سختی ها هم تموم میشن بچه اوایلش خیلی بی خوابی و حستگی داره
منم خیلی کم‌میتونم بخوابم گاهی ۲ یا ۳ ساعت با اینکه خونه مامانم هستم ولی کمک خاصی نمیکنه حتی اگ یبار خواب بمونم بیاد شیر بهش بده هزار منت میذاره و میگ همش خودم‌کارای بچتو کردم دروغ هم میده قانع هم نمیشه ک کل شبانه روز بیدار بودم کارای بچمو خودم کردم
از خستگی بعصی شبا انگار یه خونه رو سرم سنگینی میکنه و حالم بد میشه ولی چکار میشه کرد
خدا رو شکر ک خدا این نعمتش رو بهمون داد و صاحب بچه شدیم سختی هاا هم‌میگذره روزای خوش و راحتی هم میاد
بچه داشتن همینه عزیز

بزرگه چند سالشه؟
منم توی این شرایطم دارم از سردرگمی دیوونه میشم نمی‌دونم باید چطور شرایط رو دستم بگیرم خیلی سخته
من دختر بزرگم همش در حال دست زدن ب بچه در حد له کردنشه سرشو گردنشو میگیره فشار میده بچه ی طفلک هم گریه می‌کنه
خیلی حس بدی دارم من افسردگی هم داشتم از قبل

فاصله شون چقدر ه
عزیزم میگذره این روزا

منم خواهر همینم خیلی سخته دلم میگیره با این شرایطم احساس غریبی دارم

سوال های مرتبط

مامان نی نی ناز 💙 مامان نی نی ناز 💙 ۴ ماهگی
بخدا دیگه نمی‌دونم چیکار کنم این بچها روانیم کردن ، دخترم هر روشی بگید امتحان کردم گفتم مامان بخور می‌برمت شهربازی ، برات خوراکی دوست داری میخرم جواب نداد داشت سیر میخواد با قطره چکان ریختم دوتا قطره اونم گریه شد بالا آورد شون آخه چرا خدایا🤕 رنگش شده عین زردجوبه زرد امروز نگاه کردم به صورتش صورت کوچلویی زده نه غذا میخوره نه دارو ، پسرمم تا الان داشت جیغ میزد خدایا منو سنگ کن😣 درخت کن اصلا هرچی جز مادر ،کمکی ندارم فقط مادرم هست اونم خسته میشه خب یه دیشب سپردم دختر بزرگیم به مادرشوهرم. امشب اومده بود با هزار منت می‌گفت آره نذاشت دیشب خواب شم دخترت🙁اونم من نزاشتمش خود بچه اونجا خواب رفت بود و زنگ رد که خواب رفته نیا دنبالش بزار امشب من نگهش دارم آخرم که ساعت نزدیک دم دم صبح زنگ زد آوردش گفت گریه می‌کنه من موندم و دوتا بچه که گریه میکنن تا مادرم به دادم رسید شوهرمم نبود ، امشب دیشب مامانم تا چهار صبح بچه‌ای منو نگهه داشته گاهی خسته میشه حرفایی میزنع ولی چیکار کنم من دست تنهام جز مادرمم کس دیگه ای رو ندارم اونم با دوتا بچه دو ساله و یک ماهه 🥲 میشه برام دعا کنید این روزای سخت بگذره برام زود بچهام بزرگ شن عاقل شن از شدت کم خوابی و دست تنهایی دارم کم میارم ، امشب زن عموم اومده بود خونه مامانم منم‌ اونجا بودم برداشته بهم میگه خوبه سالی یه بچه بیار😏 همه تو طایفه بشیم یه جا هر سال بشیم پرستار بچه تو گفتم دلم میخواد آوردم خودم سختی هاشو میکشم تو خونه خودمم کیی اومدم تو برام بچه نگهداری دلم میخواد به کسی مربوط نیست ، زنیکه دهنش باز می‌کنه چرت و پرت میگه یه جوری منت داره انکار من رو سر اینم 😏😏