۸ پاسخ

شوهرم دوست داره یه دختر هم داشته باشیم
ولی من اصلا،خیلی خسته و کلافه ام

والا سخته من که فعلا اصلا بهش فکر نمیکنم

من که تصمیم خودم رو گرفتم و اصلا بچه دوم نمیارم،خیلی سخته باید تمام وقت و انرژی رو برای بچه داری بزاریم ،اصلا وقتی برای خودم نمیمونه

من دوتا بچه شیر ب شیر دارم
هیشکی هم سراغم نمیاد
با خانواده ها قط رابطه ایم

من خداروشکر زیاد دارم پدرومادرم
مادرشوهر وپدرشوهرم خواهرشواهرم برادرشوهرم😁هرموقع خسته باشم یا کار داشته باشم میان میبرن دخترم رو

من کلا دست تنهام شوهرم خیلی کم کمک میده این دومی بعد ۱۶ سال پیداش شده😅😅😅معلوم نی کجا بوده🤣

سلام عزیزم حال روز منم مثل خودته شوهرمم راننده ماشین سنگینه اکثرا خونه نیس بعضی روزا خیلی حوصله دارم تا شب با بچم بازی میکنم بعضی روزام بی حوصله و عصبی از دستش جیغ میکشم منم شوهرم بچه دوم میخاد خودمم دلم یه دختر میخواد ولی فعلا اگه دوس داریم بزار یکم بچه اولت از اب و گل در بیاد چون با این فشارای اقتصادی و عصابهای ضعیف الان یه فشار به بچه اولت میاد بزار یکم اون جون بگیره خیلی زودم بخوای اقدام کنی سه سالگی ب بعد بهتره

من ۳ تا دارم😂

سوال های مرتبط

مامان آرسام وپسته👑🧿 مامان آرسام وپسته👑🧿 ۱ سالگی
سلام خانوما پسرم ماه دیگ باید ببرم تهران بستری کنم قلبش سوراخه از یه طرف نمیدونم کارمون چقدر طول میکشه از این طرف بچه کوچیکم 3ماهشه خالم میگه بیارش بزار خونمون من نگهمیدارم تو برو بیمارستان با پسرت بمون اینم بگم ماشمال هستیم خالمینا تهران هستن ولی شوهرم نمیزاره میگه من بچه رو نمی‌برم پیش خالت بزارم فکرم میمونه پبش بچه ممکنه اتفاقی بیوفته یا چشم بزنن بچه رو خونه خالت بقیه خالهات وداییات میان بچه دست به دست میشه بچه میزارم شمال پیش مادر و خواهر خودم نمی‌برم تهران ولی من راضی نیستم آخه پسرم رفلاکس داره کلا بچه ای هست که خواب نداره همش بیداره گریه میکنه نگهداری‌ ازش سخته از یطرف مادر شوهرم تو روستا هست گاو داره باغ میره از یطرف کار کشاورزی شروع شده خواهر شوهرم میدونم نمیتونه خوب نگهداره ترسوعه با اینکه خودش یه بچه 12ساله داره ولی راستش من اطمینان نمی‌کنم بهش دلم رضا نیست ولی از حق نگذریم مادر شوهرم خیلی خوب بچه نگهمیداره خیلی رو بچه حساسه از خود منم بهتره میرسه بچه رو ولی من دلم راضی نمیشه دلم تنگ میشه بچه رو بزارم خونه هرچی هم میگم شوهرم راضی نمیشه میدونم بچه ببرم خونه خالم فردا کوچکترین چیزی بشه شوهرم میندازه گردن من از این طرف خالم خیلی اصرار داره بچه رو ببرم خیلی دوسشداره میگه میخوام ببرمش لباس بخرم وسایل بخرم تو فقط بچه رو بیار خیلی ذوق داره من چون مادرم فوت شده خالم خیلی زحمت کشیده برام هر مشکلی برام پیش بیاد خالم میرسونه خودش 2تا زایمان کردم خودش بنده خدا اومد بیمارستان رسید بهم
الان بنطرتون من چیکار کنم درست ترین راه چیه؟؟؟؟؟