۱۰ پاسخ

اتفاقا من اگه جای تو بودم میگفتم مامانم وخواهرم بمونن
هرروز بچمو برمیداشتیم میرفتیم پارکی جایی پیاده روی
هرروز پیاده روی میکردم
خواهرمم بچمو تو پارک بازی میداد سرگرم میشد
شوهر رو بعدا هم میتونی بری بغلش😅گلم این روزها فقط تمرکزت روی خودت باشه مادرت بگو بمونه هرروز برین پیاده روی
اصلا توی خونه نمون کلا

شیاف گل مغربی استفاده کن
حالت سجده برو
حالت جارو دستی کشیدن تو خونه راه برو
که زودتر بازبشه

برو معاینه تحریکی انجام بده ۴سانت بشی بستریت کنن

به مادرت بگو.مامان جان فعلاوقت زایمانم معلوم نیس.بروخونه استراحت کن وقتش شدزنگ میزنم بیای.الکی چراخونه زندگیتوول کنی بیای اینجا..ناراحت چی بشه.نترس

بنده خدا اومده کمکت درست نیس بگی بره
توهم ورزش کن از پله بالاپایین کن نوک سینه هات تحریک کن شب هم وقتی خابید نزدیکی کن

سخت نگیر میگذره
اگه بگی برو شاید به دل بگیر
یکم ورزش کن نوک سینه هاتو تحریک کن بشین پاشو برو تا آماده زایمان بشی
ماما خصوصی همین چیزا رو تو زایمان قبلی من میگفت

خیلی هم عالی ،بسلامتی و دل خوش بچتون رو بغل کنید

همش مامانم میپرسه کی وقتته خوب منم میگم هنوز خیلی مونده هم نمیخاد بره هم همش میپرسه ولی در اصل باید بره موقع زایمانم بیاد فقط ولی خوب روم نمیشه بهش بگم

خب میتونن زایمانت کنن ک باامپول فشار روند رو جلوتر میندازن🤷‍♀️

درد دندهام واسه وزنمه ولی همون ۳ سانتم بدون انقباض و هیچ دردی

سوال های مرتبط

مامان Nihan🩷(نیهان) مامان Nihan🩷(نیهان) ۴ ماهگی
اومدم دلداریتون بودم مامانم منو دلداری میده منم شمارو اونایی ک مثل من نزا هستید🤣🤣
من دیشب دلم گرفته بود از اینکه زنداییم ۱ هفته از من عقب تر بود زایید و مرخص شد و من موندم🤣هم اینکه دندونم وحشتناک درد میکرد نمیتونستم تحمل کنم دردشو دنبال بهونه بودم ک گریه کنم بهونم جور شد تا صب گریه کردم صب شوهرم زنگ زده به مامانم ک بیچاره نرگس بخاطر دندون دردش نخوابیده فقط گریه کرده🤣🤣مامانمم ی حس شیشم قوی داره ک‌ نگم صب زنگ زده خاکتوسرت دختر چرا بخاطر زاییدن گریه می‌کنی🤣🤣🤣گفتم مامانم خسته شدم تو فامیل ۴ نفر بودیم ک حامله بودیم اون ۳ تا از منم عقب بودن زاییدن من موندم مامانم گفت نرگس برگ های درخت رو میبینی پاییز میریزه؟ گفتم آره گفت خوب چون وقتشو‌ن پاییزه چرا پس فصل های دیگ نمیریزمن بچه هم همینطور هر وقت وقتش باشه خودش میاد چرا الکی خودتو اذیت می‌کنی دیدم مامانم راست میگه گفت نرگس بچه ۱ دقیقه بیشتر هم بمونه تو شکم مادر بهتر از اینه ک نارس و زود دنیا بیاد🤣هیچی دیگ فعلا قانع شدم🤣🤣
اینم پیام شوهرم ک داره مسخره می‌کنه 😐🤣
مامان 𝐒𝐞𝐥𝐢𝐧🧚‍♀️ مامان 𝐒𝐞𝐥𝐢𝐧🧚‍♀️ ۲ ماهگی
سلام خانوما میخام از تجربه زایمانم بگم من ۳۵ هفته با وجود اینکه سرکلاژ بودم و استراحت رفتم بیمارستان فهمیدن دهانه رحمم دوسانت بازه ک سرکلتژ باز کردن و گفتن ک زایمان میکنی ک خوب خداروشکر ۳ سانت شدم و ۳ سانت موند آمپول بتا و قرص خوردم تا دوهفته ۳ سانت بود تا اینکه حس میکردم شکمم سفت میشه هی اول نمیخاستم چیزی بگم چون ۳۷ هفته بودم هنوز ولی شوهرم گفت به ماما بگو یوقت چیزی نشه ک گفتم و ماما گفت بیا معاینه کنم ببینم چند سانتی معاینه تحریکی نیس ک زایمان کنی خلاصه رفتم معاینه کرد گفت دهانه رحمت خیلی نرمه سر بچه اومده پایین خون هم اومد حین معاینه ک ماما گفت امروز زایمان میکنی ک من خیلی استرس گرفتم اومدم خونه هی کمرم می‌گرفت و شکمم سفت سفت میشد تا اینکه شب رفتم بیمارستان معاینه کردن گفتن همون سه سانتی هفتتم کمه دیگه با رضایت خودم اومدم خونه گفتم شاید تا یک هفته زایمان نکنم چرا بمونم شب خوابیدم صبح گفتم پاشم کارامو بکنم مگه دردم یادم بره شاید ماه درده ساک و همه وسایل بیمارستانم آماده کرده بودم از قبل دیدم دردام هی دارن بدتر میشن میگیره و ول میکنه درد کمر و زیر دل باهم همراهش شکمم سفت میشد از درد پاهام انگار بی حس میشد ک گفتم نه این درد دیگه خیلی زیاده طبیعی نیس😅گفتم نکنه تو خونه زایمان کنم به شوهرم زنگ زدم هنوز ناهار نخورده بودم ساعت دو بود به ماما هم خبر دادم گفتم دردام یک دقیقه ایه گفت سریع برو بیمارستان ک رفتم معاینه شدم گفتن ایول ۵ سانتی امروز زایمان میکنی