۳۷ پاسخ

چقد نازه🥺مبارک باشه بسلامتی

وای چه نازخوابیده قدمش مبارک باشه خداحفظش کنه

اخی عزیزم بسلامتی🥰

مبارکه عزیزم خدارو شکر که انقد امید دادی

ای جانم مبارکت باشه گل پسرت برای منم ویژه دعا کن دخترم سالم بتونم بغل کنم خیلی این روزا استرس دارم چون سری قبلی ،۳۶ تمام کیسه آبم پاره شد زایمان کردم اورژانسی

مبارک باشه عزیزم انشالله به سلامتی

وااااییی جوووونم مبارک باشه نونو فسقلی😍😍😍

خداروشکر خسته نباشی قهرمان 😍

کدوم بیمارستان رفتی گلم؟ هزینه چقدر شد؟

مبارکت باشه عزیزم خدا نی نی تو از چشم بد دور کنه ❤️😍

مبارک باشه عزیزم انشاالله قدمش پرخیروبرکت باشه براتون گلم
آخی قربونش برم 🥹❤️
هزار ماشاالله

دکتر رویا کبود مهری، هنوز مرخص نشدم، نمیتونم نظر بدم

الهی 😍مبارکه
عزیزم وی خیلی می‌خوردی تو بارداری

حرکت بچم زیاد نیس کمه
امروز بهداشت صدای قلبش شنیدم
اگه اب دورش کم بشه حرکاتش کم میشه؟؟

مبارك باشع قدمش عزيزممم خيلي نازه😍😍

عزیزم دکتری که عملت کرد کیبود راضی بودی ازاونجا؟

آخودا 😍😍😍مبارکه

ای جانم مبارکه عزیزم خداحفظش کنه

مبارک باشه عزیزم

آمپول ریه زده بودی؟

قدم نورسیده مبارک
قدم داره باشه

عزيزم مباركه قدمش خير باشه🩵🩵

خوش قدم باشه برام دعا کن منو از سز ترسوندن

مبارک باشه خوش قدم باشه واستون،عزیز هزینه بیمارستانتون چقد شد کلا ؟؟؟

ایجانم عزیزم بسلامتی😍میشه برای منم دعاکنی♥️

مباااارکه

خودوعزیزم😍ماشاءالله چقدرنازه😍بسلامتی گلم.خداروشکرهردوسالمین

قدمش مبارک باشه 🥰🥰

ووای خدای من هزار ماشالله چشم بد ازش به دور باشه 🧿🧿🧿🧿🧿🥺🥺❤️❤️❤️❤️

مبارک باشه عزیزم انشالله زیر سایه پدر مادرش بزرگ شه❤😍

قدمش خیر باشه الهی مرسی ک توضیح دادی و دلم اروم شد چون سه روز دیگه سزارین میشم خیلی ترس داشتم ممنون گلم😍

ای جان مبارکه ماشالله فسقلی 😍

عزیزم خدا حفظش کنم

ببخشید کدوم بیمارستان خصوصی قبول نکرد

عزیزم چندکیلوبود نی نی

مبارک باشه خداروشکروزنش چندبود۳۶هفته منم آب دوربچه کمه ممکن زایمان کنم

ایجان قربونش بر پا قدمش پر از خیر و برکت باشه 😍

عززیزممم مبااارکه خداروشکر🥹🥹❤️❤️

مبارکت باشه عزیزم 🩷 انشاءالله هر دو سالم سلامت باشین گلم
مرسی که آنقدر خوب توضیح دادی

سوال های مرتبط

مامان رونیسا🩷 مامان رونیسا🩷 روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانا من هم اومدم از تجربه ی زایمانم بگم من بعد عید رفتم مطب که دکتر برام سونوگرافی نوشت برای وزن تو سونو زده بود که آب دور جنین کم شد رفتم پیش دکتر گفت هر روز باید بری nstبدی تا بتونیم بورو تا سی و هشت هفته نگه داریم چون سی هفت هفته بودم بهم گفت اگر nstخوب نباشه باید فورا زایمان کنی من چون میخواستم طبیعی زایمان کنم معاینه هم کرد و گفت دو و نیم سانت بازی من اون روز رفتم nstدادم که خوب بود برای فرداش هم دوباره صبح رفتم دو بار گرفت که خوب نبود گفت برو آبمیوه بخور و راه برو دوباره بگیریم دوباره گرفتن که باز هم خوب نبود و به دکترم زنگ زدن که دکتر گفت اورژانسی ببرید اتاق عمل من سریع خودمو میرسونم از اون لحظه ی تماس تا اتاق عمل کلا ده دقیقه نکشید و بیهوشم کردن و رونیسا خانوم دنیا اومد من خیلی استرس داشتم و وقتی اتاق عمل و دیدم بیشتر شد واقعا خوشحالم که بیخوشم کردن و چیزی نفهمیدم چون واقعا اگر متوجه اتفاقات دورم میشدم استرسم خیلی بیشتر میشد واقعا از سزارین هم رازی بودم و خدا رو شکر میکنم که هم خودم سالمم هم بچه و هم اینکه زایمانم سزارین شد چون درد معاینه کردن طبیعی از درد بخیه بیشتر بود و کلا درد زیادی نکشیدم برای زایمان فقط برای ماساژ رحمی درد داشتم حالا نمی‌دونم به خاطر رسیدگی عالی بیمارستان و ورسنلش بود یا کلا این بود ولی عمم بیمارستان دیگه ای زایمان کرد خیلی درد داشت پس حتما تو انتخاب بیمارستان دقت کنید
مامان سلین و تو راهی مامان سلین و تو راهی هفته سی‌وششم بارداری
مامان امیر حسین 👶🏻 مامان امیر حسین 👶🏻 ۱ ماهگی
خب بالاخره نینی منم به دنیا اومد و الان وقت کردم بیام تجربمو از زایمان سزارین بگم😄 مامانای گهواره میدونن که چقدر من ادم ترسو و استرسی بودم برای زایمانم خب دیگه امروز صبح رفتم بیمارستان کارای قبل عملم انجام دادم مثل تشکیل پرونده و نمونه گیری از خون و ... بعدش گفتن باید سوند وصل کنیم منم هرچی اصرار کردم توروخدا تو اتاق عمل بزارید قبول نکردن گفتن نه نمیشه قبل عمل باید بزاریم اینقدر میترسیدم از دردش بعد که اومد بزاره من کولی بازی در آوردم هنوز نگذاشته بود دستشو گرفتم خودمو سفت کردم گفتمش وای نه توروخدا یواش یهو گفت تموم شد گذاشتم 😐😂 اصلا وابدا درد نداشت حتی اون سوزشی که میگن داره هم حس نکردم سوزشو فقط یه حس چندشی داره همین بعد دیگه بستری بودم یک ساعت بعدش اومدن منو بردن اتاق عمل بازم مثل چی می‌لرزیم امپول بیحسی هم وقتی تزریق کردن اصلا حسش نکردم دردش حتی از آمپول سرم هم کمتر بود خیلی خیلی نازک تر بود بعدش خوابوندنم رو تخت و پرده کشیدن و اینا
مامان آقا دایار🤰🏻 مامان آقا دایار🤰🏻 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان #۱
من از اول بارداری انتخابم زایمان طبیعی بود،ولی خب چون ماه هشتم بارداری سرماخوردگی شدید گرفتم و کلی وزن از دست دادم،دیگه ترجیح دادم زایمان سزارین و انتخاب کنم ،دکترم هم قبول کرد 😁البته زیر میزی شو گرفت ،ولی دکترم گفت سزارین اختیاری واسه ات انجام نمیدم،روز ۴ام که شیفتم توی بیمارستان بیا که به بهانه طبیعی بستریت کنم و بعدش ببرمت واسه سزارین که بتونی از بیمه پولت و بگیری،
خلاصه سرتون و درد نیارم
۴ فروردین شد و من صبح با بهونه کاهش حرکت بچه و خارش کف دست و پا رفتم بیمارستان ،معاینه کردن دکتر گفت ۱سانتم باز نشدی ،بستری شدم بلوک زایمان ،اونجا کلی ترسیده بودم ،چون ماما ها فقط می اومدن بالا سرم و چکم میکردن ،
بعد یک ساعت دکترم اومد ،و ان اس تی ودستکاری کرد گفت کاهش ضربان قلب جنین داریم باید سزارین بشه .همه اینا الکی بود
دیگه سریع سوند و بهم وصل کردن که خیلییییی درد داشت،
بعد دو دقه من توی اتاق عمل بودم ،اونجا همه کلی باهام حرف میزدن که از استرسم کم کنن ولی مگه این استرس لعنتی کم میشد؟!
دیگه امپول بی حسی مو زدن و کم کم کمر به پایینم گرم شد و بی حس،