بیاید یه قراری بذاریم باهم قبول؟تو گهواره از این کلمات استفاده نکنیم
عاقا این یه برنامه س ک باهم درمورد دغدغه ها و نگرانی ها و خوشحالی هامون صحبت کنیم و دوست باشیم🙂ن اینکه دعوا کنیم و منتظر سوژه واسه دعوا باشیم .
تو گهواره از کلماتی مث خوشبحالت استفاده نکنیم حالا درمورد هرچیزی ک باشه ....
اگه مادری از غذا خوردن بچش میذاره نگیم وای بچه من هیچی نمیخوره
اگ کسی میگ. بچم خابید نیاید بگید وای بچه من اصلا نمیخابه ب جاش راهکارشو بپرسید .‌‌
اگه مادری عکس بچشو میذاره نگید وزنش چقده چقد تپله بچه من ریزه یا همینا برعکس خواهشا نگید شاید شما منظوری نداشته باشید ولی این جمله ها بار منفی ش زیاده برای بار صدم ژن بچه ها باهم فرق داره یکی قدش بلنده یکی کوتاه یکی تپله یکی لاغر اگه بچه ای زود راه میره بجاش دندون درنیاورده یا اگه راه نمیره بجاش چنتا دندون داره و خیلیییییییی چیزای دیگ لطفا لطفاااا ما باهم دوستیم اینارو رعایت کنیم ناراحتی پیش نیاد مررررسیییی🥺🥹💖

تصویر
۱۰ پاسخ

کاملا موافقم👌🏻

این عکسو چجوری عروسکی کردی؟🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

به شدددددت موافقم

🥹چه عکس نازی برا ایهان درست میکنی ؟

موافقم

دقیقا من دیروز ایده میانوعده انگشتی گذاشتم میپرسن همشومیخوره؟چه فرقی میکنه اخه این چه سوالیع معلومه ک بچه این سنی نمیخوره بااین سوالا دیگه سری بعد ایده نمیزارم

قلب❤️❤️

یعععععععس👌👌👌👌
عکس آیسو چه ناز شده😍

اینا رو نه تنها تو اینحا کلا تو زندگیمون هم استفاده نکنیم بجاش از همه چیزمون لذت ببریم

موافقم👌واقعا بار منفی داره🙂

سوال های مرتبط

مامان دوقلوها مامان دوقلوها ۱۴ ماهگی
از دیروز که اومدم گهواره دیدم همه پستا شده مامان عماد ،
من ندارمشون ولی یکی دوتا از عزیزان عکساشو گذاشتن خواستم بگم مامان عزیز منم ۷۰ روز توی ای سیو بودم ، بشدت بچم عفونت ریه و قلب و کلیه از خود بیمارستان گرفت بشدت درگیر بودم ، ولی خواستم بگم بیاین قبول کنیم این بچه ها هدیه ی خدای بزرگمونن درسته خار بدستشون بره نمیتونیم ببینیم ، ولی بیایین حداقل کمی از این زجه زدنا کم کنیم ، بجاش امید جایگزین کنیم ،

از بچگی تو گوشم خوندن اگه دلت بشکنه با گریه از خدا چیزیو بخوایی خدا بهت میده ، اشک بندشو بی جواب نمیزاره ، ولی هروقت گریه کردم جواب نگرفتم،
ی بار با دل اروم و خنده ازش بخوایین ببین چجوری بهت میده ، ی بار بسپرین به خودش ، اگه صلاح باشه میده ،

ولی ناامید نشین ، منم بعد ۷۰ روز که هر روز بهم گفتن بچه نمیمونه خدا بهم بخشید ، یکم دلتو اروم کن . من دوقلو دارم ، ی قل تو خونه ی قل تو بیمارستان ، این وسط وقتی میرفتم قل دیگه رو ببینم از لباسهای من ویروس گرفت با اینکه کلی زدعفونی کردم ، اونم تو ۶ ساعت بندش از تب و اسهال دهیدراته شد ، بستری شد تو ی بیمارستان دیگ ، ی پام این بیمارستان ی پام ی بیمارستان دیگ ، روزای سختی گذروندم ولی هیچوقت ناامید نشدم .