۱۶ پاسخ

من بودم میرفتم ملاقت اونجا هم ب دخترش می گفتم فقط بخاطر تو اومدم چون دوست دارم ی جور ک بشنوه و بدونه😂

مثل خودش رفتار میکنم نمیرم تا بعد چند روز میرم میگم کارداشتم نتونستم زودتر بیام هیچوقت خواهر شوهر خوب نمیشه بچش هم عین خودش

خب تو بخاطر دخترش برو وقتی رابطش باهاتون خوبه ،همونجا هم بهش بگو من چون خیلی تو‌‌رو دوست دارم بخاطر تو گفتم حتما باید بیام ملاقاتت ببینمت ،که خواهر شوهرت هم متوجه شه بخاطر احترام به اون نرفتی

دخترش همینی که عمل کرده با پسرم خیلی خوبه براش کادو میگیره خیلی دوسش داره (شوهرم میگه حساب این از مادرش جداست)

منم بودم میرفتم

من بودم میرفتم اما میگفتم فقد بخاطر دختره اومدم وگرنه نمیومدم😅

برو نه سلامش کن نه محلش بزار

بنظر من بیمارستان رو به بهونه اینکه جای آلوده ایه برای بچه نرو
خونه شونم برو به قول مامان دانیار طوری ک دختره بشنوه بگو فقط به خاطر تو اومدم😁

من اگه بودم میرفتم چون هم دل شوهرم بدست میاد هم اینکه بچه تقصیری نداره مادرش باهاتون دلخوری داشته

من بودم میرفتم
اون بچه گناهی نداره درثانی میگی پسرتون رو هم دوست داره
رفتنت باعث سربلندی خودتون هست.

دنیا ارزش ندارد کاری که درسته رو انجام بده عزیزم.برو دیدنش

سلام عزیزم اگه دخترش باهات خوبه برو پیشش چون نری ازت دلخور میشه بعدم تو بخاطر مامانش نمیری بخاطر خودش برو و هیچوقت بخاطر اون با عزیزانت بد نشو اگه اونام ازت بدشون بیاد دیگه کسی نداری

من بودم میرفتم بخاطر دختره

برو پیشش عیب نداره

میرفتم نیم ساعت مینشستم برمیکشتم

نمیرفتم

سوال های مرتبط

مامان مهــدیار🐣💛 مامان مهــدیار🐣💛 ۷ ماهگی
بیاین از خاطره خوب و بد زایمانتون بگین
منکه درسته بهترین لحظه هر زنی لحظه تولد بچشه ولی من خیلی اذیت شدم و خاطره خوبی برام نشد
سه روز من درد داشتم و نمیدونستم درد زایمانه روز سوم شدید شد رفتم بیمارستان و تقریبا شیش سانت شده بودم و انصافا خیلی خوب پیشرفت کردمو یک ساعته فول شدم ولی دکتر شیفت تشخیص داد که نمیتونم طبیعی زایمان کنم و منو بردن سزارین بماند که بیمارستان و رو سرم گذاشتم از درد سزارینم چون خونریزی زیادی کردم و چون سه روز بود درد میکشیدم رحمم کش اومده بود کلی با دارو تونستن خوبم کنم و یه واحد خون گرفتم چون خیلی خونریزی حین عمل داشتم تا دوروزم منو نگه داشتن و خب درد سزارینم از یه طرف دیگه که خودتون بهتر میدونین چقدر بده من تا ده روز از درد گریه میکردم و بعد چهارده روز از زایمانم چون پسرم عفونت ادرار گرفت ده روزم بستری شد من با اون وضعم تو بیمارستان بودم و خدا میدونه چی به من گذششت در کل روزای اول خیلی حالم بد بود بماند که دیگران درک نمیکردن و همش خونمون میومدن و من نیاز به استراحت داشتم ولی نکردم و الان عوارضش و دارم میکشم 😔
شما هم بیان تعریف کنین سرگرم شین هم تجدید خاطره شه❤️