همیییشه حتی قبل از بارداری و بچه داری ام از این داستان "از پوشک گرفتن" وحشت داشتم😵‍💫 امروز داشتم حال و احوال این روزامو تو ذهنم مرور میکردم که اومدم یه سر تو گهواره ، یهودیدم عهه😍😅
همه مثل منن و مشغول از پوشک گرفتن هستن😅
خیلی برام دلگرم کننده بود😁
مِن باب همدردی و انتقال تجربه گفتم یه تاپیک بزنم باهم صحبت کنیم ببینیم کی از همه دلش خون تره؟؟؟🤣🤧

دختر من اصلا آمادگی نداره همکاری هم نمیکنه، دلم میخواد تا ۳ سالگی صبر کنم ولی بقیه خیلی اذیتم میکنن عصبی میشم

من یه دو سه ماهی میشه شروع کردم و الان کامل باز کردم ،خب اولش همکاری نمیکرد و خطا میزد چون راحت بود تو جاش جیش و پی پی کنه😂باید اعصابتو قوی کنی چون دختر من جیش میکرد تو خونه یا پی پی میکرد تو شلوارش بعد میومد میگف بشور حتی تا هفته پیش خونه مادرشوهرم جیش رو میگفت اما پی پی تو شلوارش میکرد اما امروز خودش گفت که بره دستشویی خلاصه که بیخیال وسواس شو چون اذیت میشی

بله منم امروز اومدم گهواره دیدم همه دارن بچه هاشونو از پوشک میگیرن ولی من دخترمو از یکسالوهفت ماهگی از پوشک گرفتم چون دیدم روز اول یکبارم خطا نداشت چند وقتی بود که آماده بود برای از پوشک گرفتن الان میبینم من خیلی زود گرفتم ولی برام از شیر گرفتنش سخت بود که خداروشکر بعد دید وبازدید از روز پنجم عید گرفتم واین پروسه ی مراقبت ومسئولیت رو خداروشکر به پایان رسوندم انشالله همه ی مادرا راحت بچه هاشونو بزرگ کنند

من همه غلطی کردم تا دو سال نیم نشدن نرفتن خودشون دستشویی ،تازه شش ماه شبا جیش نمیکنن الان باز چند شبه جاش خیس میکنه

خداروشکر من ازاین مرحله گذشتم یک هفته ای یاد گرفت الان هم جیش هم پی پی میره دستشویی

من یه جوری استرسشو دارم حس میکنم هیچوقت آماده نیستم واسه شروع از همه بدتر خونواده شوهرم تو تعطیلات دیدن هنوز دخترم پوشک میشه خواهرشوهرم گفت من بچمو یک سالگی از پوشک گرفتم دیگه همین شد که من و شوهرم هر روز بحث داریم که چرا انقدر دیر از پوشک گرفتیش اخه یکی نیست بگه به تو چه بچه من هنوز آماده نیست 😑😑😑

ما ترک پستونکیم
از پوشک هم جوری میترسک که فک کنم تا ازدواجش باهاش باشه😂

من هربارمیخام ازپوشک بگیرمش یه جوریم میشه🥴

منممممم خیلی وحشت داشتم در حدی که میگفتم بزار بعد سه و نیم سالگیش.ولی چندماه پیش عمل شد و همزمان ختنه شد و همین باعث شدش که پوشکش نکنم چون میسچپید به محل ختنش خون میومد اذیت میشد.خلاصه که روز چهارم که خودش میتونست راه بره دیدم بدون اینکه به من بگه رفت دسشویی و اومد و من اون لحظه غش کردم براش.سری بعدشم دیدم رفت پی پی کرد و صدام زد که مامااان بیااا پی پی.
روز هفتشم رفتیم که بخیه هاشو بکشیم و پوشکش کردم و توی راه گفت جیش دارم که گفتم خب پوشکی مامان جیش کن و بیخیال شدم رسیدیم مطب و کارمون انجام شد و تو راه برگشت باز گفت جیش دارم و اونجا بود که دست زدم به پوشکش دیدم خالیه نگو خودشو نگه داشته.انقدرم سرد بود نمیشد ریسک کنم بزنیم کنار خیابون.خلاصه چهار ساعت خودشو نگه داشت تا رسیدیم خونه بدو رفت شلوارشو درآورد رفت دسشویی.

پسرمن قبل عید و ماه رمضون به خواست خودش از پوشک گرفتم ..با زبون روزه و دید و باز دید عید رو تحمل کردم
الان بعضی وقتا جیشش رو نمیگه و پسرفت کرده

من من همدردیم

منم خیلی میترسیدم از اینکه از پوشک بگیرم ولی خداروشکر آسون بود😊

خواهر پسر من که می‌ترسه جیش کنه خستم کرده راهکاری داری