تجربه زایمان
الهی که همتون زایمان راحتی داشته باشید و این تجربه من بدردتون بخوره من چهل هفته و ۵ روزم بود و جز ماه دردی هیچ دردی نداشتم و سه روزم از تاریخ انتی من گذشته بود دکترمم مسافرت رفته بود مونده بودم چیکار کنم ازین طرفم از امپول فشار میترسیدم خلاصه اینکه سیزده بدر شبش از ساعت ۹ شب تا ۱۲ شب یسری دردای پریودی و خفیف منو میکرفت و ول میکرد ولی تایمش خیلی نا منظم مثلا هر نیم ساعت هر پنج دقیقه بعدش که خوابیدم دردا کامل از بین رفت فرداش تا ۲ هیچ دردی نداشتم تا اینکه یکسری دردای خفیف پریودی منو میکرفت و تایما خیلی نا منظم و ول میکرد دو ساعت بعدشم کامل قطع میشد بعد چند ساعت باز میگرفت تا اینکه شبش رفتیم بیرون شام خوردیم و پیاده روی کردیم باز درد قطع شد و خوابیدیم که فردا بریم بیرون شهر ساعت ۲ نصف سب دردا هعی منظم تر میشد ساعت ۳ قوی تر شد ساعت ۴ دگ واقعا دردا قوی شده بودن و و من نالم بلند شد و

تصویر
۱ پاسخ

مرسی ازت ک برامون نوشتی

سوال های مرتبط

مامان 🤎👶🏼 مامان 🤎👶🏼 ۲ ماهگی
زایمان طبیعی(۲)
اومدن معاینه کردن گفت شدی ۴ سانت و تا اینجا واقعا برام قابل تحمل بود بخوام توصیف کنم دردش همون پریودی ولی یکم شدت داشت دردا مثلا موقع دردا نیگرفت شکمم و کمرم همزمان باهم منقبض میشد سفت میشد که با تنفس ردشون میکردم
تا اینکه کم کم این دردا هی بیشتر میشد و ناله هام شروع شد همراه با دردا
تا ساعت ۵ همه دردا برام قابل تحمل بود و اومدن معاینه کردن و گفت حالا دردات هروقت گرفت همزمان باهاش زور بزن و وقتی دردا میگرفت زور میزدم
انگار که میخوای دسشویی کنی ولی نمیاد همینجوری بود فشارر که میاوردم موقع زور زدن دردا هم انگار کم میشد ولی درد کمرم و داشتم هی میگفتم زور بزن سر بچه از کانال رد بشه
خلاصه من از درد هم گریه میکردم هم زور میزدم
تقریبا نیم ساعت همینجور هی میگفتن زور بزن که سرش بیاد و. من خسته میشدم و بین دردا واقعا از حال میرفتم ولی خوبیش این بود موقع من هیچکس نبود و خلوت بود و مامانم بالا سرم بود ارومم میکرد خیلی خوب بود این