یعنی لعنت ب من ک نباید از بچه داری ی خاطره خوش تو ذهنم بمونه. خواب بد خوراک بد اخلاق بد پر گریه بد ادا بد مسافرت بد مریضی. ساعتو نگاه کنید من از ساعت ۱۱نیم خبر مرگم دارم میخوابونمش حسابش از دستم در رفته چندبارخوابوندمشو بیدار شده ،حسابش در رفته چقد غذا میدمو چقدشو بالا میاره . یعنی کاش بمیرم دیگه خسته شدم خدایا 😭😭😭😭بخدا هییییچ لذتی نداره همش اذیتی همش خون دل خوردن . دو روز رفتم شهرستان بخدا روانی شدم هیچ مواد غذایی جدید ندادم تمام رختخوابشو باهام بردم بازم کل تنش شد کهیر ‌ بخدا اونجاهم تا ۵صب داشتم لالایی میخوندم کسایی ک بچه نداشتنم بعد دیدن این اتفاقا سیر شدن از بچه . چرا اینقد بدشانسم اخه

بخدا من غرغرو نیستم اتفاقا کسایی ک باهام در ارتباطا هی میگن صبوری ببینید این با من چ کرده ک کم میارم

عزززیزم
حیلی سخته این شرایط
ایشالا خدا کمک کنه و بزودی و زود این مشکلات حل بشه 🙏❤🙏

فک میکردم تنها منم که از بچه داری لذتی نمیبرم از شیرین کاریاش از بزرگ شدنش...تاپیک شما رو خوندم فهمیدم مث منم هست از وقتی دنیا اومده یا رفلاکس یا دندون یا اعتصاب یا بدخوابی یا ویروس یا سرماخوردگی یا واکسن یا .... انقد خسته م یادم رفته قبل بچه دار شدن چجوری زندگی میکردم😭😭😭

نگاه از چشمم هست دختر من رفلاکس داره فرص نکسیوم میدم
انقد دختر خوبی تو مهمونی ک میرم بازب و رقص واروم تپلم بود وقتی میام خونه یک بند اذیت گریه کسی باور نمیکنه خاب ک نداره همش بغل دندون میگیره ب نظرم قشنگ چشمم چشم میخوره شده الان پوست استخون دیشب دوستم دیدش میگ کو لپاش
من تخم مرغ میشکنم سریع براس اروم

منم هرجا میرم با بانوج میرم وگرنخ خاب کلا کنسله

بنظر من این بچه چشم اومده

نه حق داری مخصوصا که معلوم مامان اولی هستی من خودمم داغونم اصلا فک کنم افسرده شدم چون ۱۰ سال بود بچه کوچیک نداشتم کلی دخارم بزرگ شده بود کلی لاغر کرده بودم همه جا میرفتم میومدم الان جی حتی نمیتونم یه خرید ساده برم نمیتونم ارایشگاه برم یه موهام رنگ کنم نابوددم اصلا از لحاظ روحی

شما برا پسرت یه سرکتاب باز کن گنا دارین مادر پسری

هم دردیم من انقد رو پام تکون دادم از درد زانوم دارم گریه میکنم نمیخابه ک نمیخابع

دکتر نبردیش بخاطر بالا آوردنش؟

خدا صبرت بده❤️❤️☹️