از شیر دادن متنفرم
هنوزم‌وقت ندارم نفس بکشم
وقتی خوابه هم باید پیشش بخوابم بخوره وگرنه بیدار میشه
دو دقیقه هم نمیتونم با شوهرم‌باشم وسط رابطه گریه میکنه باید بیام شیر بدم
حالم از این زندگی بهم میخوره
چرا ممیمیرممممم

الان دیگه از شیر بگیرش بخودت ولی افتخار کن جدی میگم میدونم روزای سختی و‌گذروندی دخترم دیشب تا ضبح‌نمیخابید یعنی ب مرز جنون رفتم اینقد دعواش کردم توکه هرشب اینه بساطت واقعا بازم تاالان خوب مقاومت کردی از شیر نگرفتیش دیدم طرف بچه یسالرو چون حوصله نداره شیر بده ازشیر میگیره دیگه الان بزرگ شده از شیر بگیرش راحت میشی ی هفته سختی داره بعد درست میشه

حالا من حسرت میخورم چرا شیر ندادم🥲بعد از دو سال عذاب وجدان دارم.. احساس می‌کنم شیری که حقش بود و ازش محروم کردم🫠

بچه ها بزرگتر میشن علاقشون به شیرخوردن بیشترو بیشتر میشه تنها راهش اینه که از شیر بگیریش

از شیر بگیرش شیرشب بدردشم نمیخوره الان بدم هست براش

اروم باش
بچه های ماهم اینجوری ان کاریش نمیشه کرد
سعی کن چند ساعتی نزاری بخوابه ک شب اگ برنامه داری شیر دادی دیگ از خستگی و خواب بیدار نشه زود
من اینکارو میکنم

خب عزیزم از شیر بگیرش

این همه تحمل کردی ۳ ماه دیگ هم تحمل کن از شیر بگیر خلاص

منم ازشیردادن خسته شدم.