۱۲ پاسخ

بعضیا فک میکنن بچه زاییدن هنر یا فک میکنن پول دارن میتونن بچه پس بندازن خدایی به خودشون رحم نمیکنن توقع دارن شوهر بهشون رحم کنه

منم جدیدا خیلی دلم برا دخترم میسوزه ،تنهاس کلافه شده ،یه جایی میریم بچه دارن یا مهمون میاد خونمون اونقدر هیجانی میشه که نمیدونه چجوری بازی کنه
اما خب دقیقا همین مهم ترین گزینه که اعصاب هست رو ندارم متاسفانه 🙁

هرکسی اختیار زندگیشو داره

دقیقا منم روان سالمی ندارم

خوب کاری میکنی هی میگن دلمون میسوزه برابچه ها انقد این دوره خانه بازی و کلاس و‌چیز هست ک میشه وقت بچه هارو پر کرد ک احساس تنهایی نکنن .من خداروشکر کوچمون بن بست و مثل مهد کودک تابستون این بچه ها ت کوچه ان تا نصف شب دخترم میره باهاشون بازی میکنه منم ت‌خونه ب کارام میرسم

منم خیلی بهش فک میکنم ولی متاسفانه بااینکه عاشق بچم ولی اصلا حوصله و اعصاب بچه داری ندارم و خود بچه داری رو دوست ندارم نمیدونم اسمش چیه سلامت روان ندارم یا چی

من یه بچه ۳سال دارم یه بچه ۹ماهه

دقیقا همینطور اگه آدم بیخیال و راحتی هستی و وسواس نیستی به بجه دوم فکر کن

بنظرم بازآدم بخوادیه بچه بیاره خیلی سخته

آدم هم باید سلامت خودشو هم توانایی مالیشو داشته باشه من خودم داشتم اقدام کردم

آفرین بهت

خوب کاری میکنی. منم دوتا دارم ولی واقعاااااا خیلی سختهههه دوتا بچه.
همشم با هم دعوا دارن خیلی عصبی تر میشی

سوال های مرتبط

مامان lian مامان lian ۳ سالگی
مامان آیدا کوچولوو🤱 مامان آیدا کوچولوو🤱 ۳ سالگی
طبق تاپیکای قبلیم که گفتم آیدا دکتر گف سینوزیت شدید داره
خب امروز خواهر شوهرم زنگ زد که چیشد بچه رو بردی شنوایی سنجی
گفتم بله
گف خبگفتیم که نبر الکی می‌بری مشکلی ندارن بچه می‌شنوه
گفتم شما گفتید ولی من بردم وگوشاش عفونت داره گف ههه پس میخاستی چی بگم گفتیم دیگه نبر چون اینام میخان فقط بری بیای پول بدی بهشون
گفتم خب باشه شما راسمیگید ولی الان مادر آیدا منم و من صلاح دیدم ببرمش
گف خبر چیشد که بردی!؟ الان میخای چیکار کنی
گفتی غریبه که نیستی عمه ای دیروز عوض اینکه باهام بیای با یه بچه افتادم تو یه شهر غریب دنبال دکتر تنهاییگف خب کهه
گفتم خب نداره چرا بلدید همش ایراد بگیرید می‌اومدی می‌دیدی دکتر چی گف
خب برگشت گف میخای چی بگه اونم دنبال پوله برا خودش
گفتم خواهر از خودش که نگفت عکس اینو نشون میده،برگشت گف عکس هم الکی یه ، گفتم یعنی چییی گفتم همش دنبال پولن
بعد گف همه ما عفونت داریم منو تو و پدرش. و دختره من چپسرم و شوهرموو... گفتم مقایسه نکن تو جای مادری آیدا فقط سه سالشه
آیدا بچه ی سه ساله سکه دکتر گف خداروشکر آوردی وگرنه سینوزیت شدید که زده به گوشاش میزد به مغزش
گف برات داستان بافته و تو قبول کردیی دیگهه
گفتم بکش خواهر بسه ،بکش کنار. هم سن مادری عوض اینکه دستم بگیری تو شهر غریب چرا ازپام می‌کشی
گف تو بیماری هر روز بچت ببر دکتر
منم گفتم خواهر خدا فقط تا بیشتر از این اعصابم خورد نشده
یعنی این خواهر سهراب عفریته ی من کی میخان بفهمن بچه با آدم کوچیک فرق داره،بچه ضعیفه بدنش،ظریفه🤕🤕🤕🤕🤕