جدیدا خیلی صبرم کم شده اعصابم ضعیف میونم با شوهرم خوب نیست اصلا واین باعث شده من همش اعصابم خورد باشه و سر بچم خالی کنم ، اینکه بچم قبل از اینکه بخوابه گریه می‌کنه خیلی اعصابم خورد می‌کنه و امروز دعواش کردم حالا ناراحتم صبرم کم شده ،شوهرم هم اصلا آدمی نیست که بشه باهاش حرف زد مثلا دیشب یک ساعت گریه میکرد بچم هرکاری میکردم آروم نمیشد از تو اتاقش اومد بیرون بچرو بغل کرد یکم چرخوند خوابید بعد گفت چطور نمیتونی یک ساعت هست گریه می‌کنه ارومش کنی؟؟؟؟؟ بااینکه من همه کار کردم ، چیکار کنم حرفاش و رفتارهاش برام مهم نباشه ؟؟؟ به خاطر بچم حداقل ،،، جدا هم نمیتونم بشم

ربطی ندارد ما از اول صبح تا آخر شب داریم با این گودزیلاها سرو کله می‌زنیم خب اعصاب برامون نمی‌مونه برا همین میگن برا خواب بچه رو بده دست پدرش چون اعصابمو استرس کمتری رو کشیدن بچه باشون آرامش میگیره ما در اضطرابیم بچه آروم نمیگیره برامون دیگه

راستی برای خواب بچت هم قطره‌ی ملاتونین بهش بده. کمک میکنه خوابش و تنظیم کنه و راحت تا صبح بخوابه. از ده شب به بعد خاموشی بزن. قبلا ببرش حمام دوش بگیره تن و بدنش خسته بشه. باهاش حسابی بازی کن خسته بشه بخوابه. دختر منم همینه. هر شب باباش نیم ساعت زودتر میاد می‌بریم با ماشین دور میزنیم میخوابه تو ماشین

روان شناس بهت میگه چجوری خشم و عصبانیت تو کنترل کنی. کتاب زیاد بخون. واقعا حق داری بچه ی کوچیک کل زندگی و روان آدمو بهم میریزه. اما اینهم اشتباهه که فکر کنی یه زندگی ای که ساختی و بخوای خرابش کنی به آینده ش فکر نکنی.

افسردگی گرفتی حتما با یه روانشناس برو جلو. جدا شدن با بچه اشتباهه. نه بخواطر آینده ی خودت بخداطر آینده ی بچت و هزار تا داستان های دیگه که نمیدونی.

بابایی بچت پسرمنم تا باباش نباشه نمیخابه

منم شرایطم مثل توعه....❤️‍🩹

واسه منم پیش اومده بچه بهونه بگیره نق بزنه نخوابه ولی تا همسرم بغلش کنه بخوابه یا اروم شم منم بهش میگم حتما به بغل تو نیاز داشته به اینکه توام بهش توجه کنی نباید که همه چی رو دوش ما باشه🫠