خانومایی ک بچشون همسن پسر منه من فردا میخام برگردم خونه خودم
سخته کار خونه و بچه داری؟ چطور از پسش بر میاین

من زایمانم سزارین بود با این اوضاع ۱۰روز بچم بستری شد خودم تنها با شکم پاره ازش مواظبت کردم پاهام انقدر ورم داشت ک دمپایی پام نمیرفت ۶روز کامل خواب نرفتم حتی درحد چرت زدن خودم باورم نمیشد چطور ۶روز خواب نرفتم روز ۶ک دکترخیالم راحت کرد ک خوبه بچم تونستم بخوابم بعدشم ازبیمارستان امدم خونه خودمون بازم تنها تنها دکترش گفت دورش شلوغ نکن اصلا مریض بشه الانم الهی شکر ۲ماه ونیم داره سالم و سلامت نگاش میکنم برام میخنده همه ی این سختیا از جونم درمیاد و فدای سرش مادرک بشی خیلی مسولیت پذیر میشه البته همه مادی هم اینجوری نیست

افرین پس اگ اینجوره ازپسش برمیای سعی کن باحرف اینواون نری ک هی میگن سخته ونمیتونی تلاش کنی میتونی فقدیکم بیخوابیش بده وگرنه بقیه چیاش آسونه

من از ۶ روزگی اومدم خونه خودم سزارین بودم و بچه اولم بود تجربه نداشتم اولش سخت بود اما الان دیگه اوکیم

عزیزم اگه وضع روحیت خوب باشه برو
کار کردن زیادم سخت نیس.
ولی الان من یه ماهه خونه ی مامان هستم بازم حالم زیاد خوب نیس.
قلبم فشرده میشه،از تنهایی میترسم.تنها که میشم کلی گریه میکنم
براهمین نمیتونم برم خونمون

نه اصلا سخت نیست فقط دو سه روز اول سخته

بله عزیزم ازپسش برمیای البته بایدقوی باشی وتلاش کنی اگه تنبل باشی وبادردنجنگی تاچن ماهگیم یه میوفتی نمیتونی کارات بکنی منکه ده روزب بعدکامل کارام میکرد اوکی بودخداروشکر

عزیزم من با دوتا بچه کوچیکه دست تنها کیلومتر ها از خانواده دورم خودم میشورم نگه داری میکنم
شک نکن میتونی خدا قدرتشو دادن

به نظرم از پسش بر میای ولی ب شرطی ک حال روحیت خوب باشه من‌هنوزم حال روحیم اوکی نیست تا بچه گریه میکنه و کولیکش شدت میگیره اعصابم خورد میشه گریه میکنم هی میگم من نمیتونم

مجبوری از یسری چیزا بزنی برای بچت