امروز ۲۲ فروردین
دقیقا یکسال از اولین باری که تصمیم گرفتیم بچه دار‌ بشیم میگذره...
اصلا فکرشوسال بعدش این موقع توی خونه مون کنارم دراز بکشی و با هر خنده که بهت بکنم تو ام غش کنی از خنده... اینکه انگشتات رو چهارتایی توی دهنت کنی... تازه درحال یادگیری این باشی که پستونک رو که اویزون میکنم بتونی بگیری و دهتت بذاری و ناموفق باشی و کمکمت کنم تا بتونی و یاد بگیری...
دختر نازم! با اومدن تو زندگی من خیلی دگرگون شد... الان فقط وجود تو هست که من رو به ادامه دادن تشویق میکنه... خیلی دوستت دارم

تصویر
۶ پاسخ

خدا برات حفظش کنه😍 الهی که روز به روز موفقیتاشو ببینی عزیزم🌸🍃🌺🍃

عزیزم خدا حفظش کنه

منم مث فردا بود که تصمیم گرفتم
۲۳ فروردین 😊😍

🥺🥺🥺🥺🥺🥲🥲🥲

خداحفظش کنه قشنگم

ای خدا عزیزم. خیلی زود بزرگ میشن

مقالات مرتبط

رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
رفتار با کودک حاضرجواب
رفتار مناسب با کودک حاضر جواب
سوالاتی که باید قبل ازدواج پرسید
سوالاتی که باید قبل ازدواج پرسید | سوالات ضروری خواستگاری
رفتار با کودک حساس
رفتار با کودک حساس و زود رنج | راهکارهای تربیتی کودک حساس

سوال های مرتبط

مامان 𝑨𝒓i𝒂❤️ مامان 𝑨𝒓i𝒂❤️ ۶ ماهگی
دردونه من 3 ماهه که از دل مامانی اومدی بیرون و توی قلبش جا خوش کردی.
هر شب و هر روز کنارمی و هر لحظه بیشتر از قبل دلبسته‌ات میشم.پسر نازم تو این مدت که مهمون خونه من و بابایی شدی از در و دیوار خونه صدای شادی و خنده میریزه و تو تنها دلیل این خنده های از ته دل هستی👨‍👩‍👦❤️
۳ماهگیت مبارک فسقلی من😍💕
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دیاناو بردیا🩶 مامان دیاناو بردیا🩶 ۷ ماهگی
دردونه من ۳ ماهه که از دل مامانی اومدی بیرون و توی قلبش جا خوش کردی. دورت بگردم عزیز دل مامان. هر شب و هر روز کنارمی و هر لحظه بیشتر از قبل به تو وابسته میشم
موهای کرکی ریزی روی سرت نمایان شدن و من روزی رو تصور می‌کنم که همین موها میشن بهانه ساعتها جلوی آینه ایستادنت! وای که چه بی صبرانه منتظر اون روزهام!
امیدوارم اون روزها هم مثل الان، صدای خنده هات توی خونه بپیچه و پسر نوجوونی شاد و پرانرژی باشی!

✿☆✿

برای من و پدرت توی دنیا هیچی به اندازه لحظه‌ای که برای اولین بار در سه ماهگی خنده تو رو دیدیم
قشنگ و به یادموندنی نیست
خنده‌ای که اونقدره جذابه که نمی‌تونی باور کنی
خنده‌ای بدون دندونه!

پسر زیبای من، سه ماهگیت بر من و بابا جونت مبارک
البته فرداست
پایین عکساش میذارم🫀🧸
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان بچه مامان بچه ۳ ماهگی
چهارماهگی
حدود سن سه چهارماهگی سنیه که شیطنت بچه شروع میشه. بقول یه دکتری، مثل کسیه که تازه بینا شده. دوس داره همش تو بغلت باشه و همه چیو ببینه. تو این سن بچه رو باید بذاری توی آغوشی، پشت به خودت و رو به دنیا. بذاری صبح تا شب فقط تماشا کنه
سخخخخخته😅😅😅😅😅😅
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هدیه خدا ❤️❤️ مامان هدیه خدا ❤️❤️ ۴ ماهگی
خانوما شیرخشک ا چ ا رو باید پزشک نسخه بده که بتونی بگیری یا همین جوری میدن بری داروخانه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ترمه مامان ترمه ۳ ماهگی
مامانا‌یه سوال
دختر من الان نزدیک چهار ماهشه
تو پاییز ایشالا دندون درد میاره و غذاخور میشه‌ به نظرتون‌ هلو و گلابی رو که دیگه اون فصل پیدا نمیشه بگیرم بذارم فریزر تا اونموقع بهش بدم ؟
(شهر ما کوچیکه و میوه های همون فصل رو داره اینطوری نیست که‌ بتونی اونموقع با قیمت بالاتر هم پیدا کنی )
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان سانی ✨ویهان🐣 مامان سانی ✨ویهان🐣 ۶ ماهگی
ویهانِ قشنگم، نور چشمم، صد روز از اون لحظه‌ای که برای اولین بار تو رو توی بغلم گرفتم می‌گذره. صد روزه که عطر تنت، لالایی شب‌هات، و نگاه معصومت، تمام دنیای من شده.

یادمه اون روزها، وقتی هنوز تو وجودم بودی، هر لحظه منتظر دیدارت بودم. حالا که صد روزه صورت ماهت رو می‌بینم، باورم نمیشه چقدر زود گذشت.

پسرم، تو با اومدنت، یه حس جدیدی رو در من بیدار کردی، حس مادری که با هیچ کلمه‌ای قابل توصیف نیست. هر بار که دست‌های کوچولوت رو می‌گیرم، قلبم پر از عشق و غرور میشه.

ویهان جان، تو تمام زندگی منی. آرزوم اینه که همیشه سالم و خوشحال باشی، و من بتونم بهترین مادر دنیا برات باشم.

صد روزگیت مبارک، عزیزترینم.

دوستت دارم، تا ابد.
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان رویسا مامان رویسا ۷ ماهگی
مامانا من لحظه لحظه بارداریم و اتفاقابارداریم اولین غلت اولین خنده روز زایمان همه چیو توی این دختر برای دخترم نوشتم خیلی برام جذابه که وقتی بزرگ شد بخونه😇🤝🥰
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دیاناو بردیا🩶 مامان دیاناو بردیا🩶 ۷ ماهگی
امروز، ۴ ماه از تولدت می‌گذره، پسرم کوچولو! انگار همین دیروز بود که برای اولین بار چشمامون تو هم افتاد، حالا دیگه چهار ماهه شدی و با هر روز، بیشتر و بیشتر به ما یاد می‌دی که چطور زندگی کنیم. لبخندات، هر روزه قلب ما رو گرم می‌کنه، و با هر حرکت کوچکت، دنیای ما رنگ و بوی تازه می‌گیره. خدا رو شکر که تو رو داریم و امیدواریم که تا ابد در کنار هم باشیم. به امید روزهای قشنگ‌تر و خاطره‌انگیزتر با تو، پسرم عزیزم.»
چهار ماه از عشق تو گذشت، پسرم! با هر روز، عشق ما به تو بیشتر میشه. لبخندات، زندگی‌مون رو رنگین می‌کنه، و هر حرکت کوچکت، یه دنیا شگفتی برامون داره.»
با ۱ روز تاخیر🍩🍩
مامان آقا آروین مامان آقا آروین ۶ ماهگی
گل پسرم 👼
تولد امسالم بهترین بود 🥳😍
تو با اومدنت و حضورت توی تولدم باعث شدی که خوشبختی با تمام وجود حس کنم 😘🥹
امسال که هم تولد باباییت و هم تولد من بودی شد از قشنگترین تولدامون که سه نفره جشن گرفتیم و از بودن کنار هم کلی ذوق کردیم🥹
و از اینکه مرد زندگیم و پسر کوچولوم دارم خیلی خوشحالم 🥰
و خدا رو برای داشتنتون شکر میکنم 🙏❤️

بماند به یادگار از ۱۴۰۴/۰۲/۰۴
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دلسا مامان دلسا ۴ ماهگی
خانوما بیاید همدردی چه داریم میگذرونیم ما بعضی ها فکر نکنن ناشکری میکنم نه خداروشکر خدا بچه به من داد به همه بده انشالله ولی چه وضع گرونیه دختر من هر ده روز 38 تا پوشک استفاده می‌کنه اونم 450 قیمتشه لباسش یکطرف خدا نکرده مریض بشه یکطرف خرج زندگی مون یکطرف حقوق شوهرم دو ماه پیش هفت میلیون بود الان کردن 12 چی‌میشه به این گرونی میگن بچه بیارید پنج تا پنج تا چرا غصه من و تو با سن بیست سال مثلا خرج زندگی باشه که بری پوشک بچه رو بگیری یا یک مرغ بگیری رفتم یک پستونک برای دخترم با بندش گرفتم 500 پستونک هم از این ژله ای ها نه از اون گرون های مدلی به مثال دارم میگم منم نرفتم نگفتم کمترین قیمت و بده هر چی داریم برای بچه هامون هسته ولی تا جایی که میدونم ژله ای ارزونترین شون هست دارم میگم نظر شما چیه 😐😐😐😐
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
mina mina قصد بارداری
ماهلین قشنگم، امروز دوباره لباس‌های کوچولوت رو شستم و روی بند پهن کردم. 👗🌸 همون لباس‌های نرم و ظریفی که تنتو نوازش می‌کنن، همونایی که بوی شیرین تو رو می‌گیرن و پر از خاطره‌های این روزامون می‌شن. 👶🌿 لباس‌هایی که چند روز دیگه برات کوچیک میشن و من با حسرت نگاهشون میکنم که چقدر زود داری بزرگ میشی… 😔💖

هر بار که لباسای کوچیکتو روی بند می‌بینم، دلم غنج می‌ره. 💓✨ انگار همه‌ی خستگی‌هام با دیدنشون از بین می‌ره. 🌼🥰 یه حس قشنگی داره، یه حس مادرونه که تا قبل از تو برام ناشناخته بود. 🤱💞

ماهلین جانم، دلم می‌خواد زمان آروم‌تر بگذره، بیشتر توی این لحظه‌ها بمونم. ⏳🌷 زندگی با تو یعنی همین لحظه‌های ساده ولی قشنگ. ✨👣 عشقی که هر روز عمیق‌تر توی دلم جا می‌گیره. ❤️🌙

دختر کوچولوی من، تو دلیل قشنگی لحظه‌های منی. 👩‍👧💫💖
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان اهورا مامان اهورا ۳ ماهگی
«سه ماهه که تویی کنارم، و من هنوز هر روز نگاهت می‌کنم و باورم نمی‌شه از دل تمام سختی‌ها رسیدم به تو…
از سرکلاژ و رحم دوشاخ و شب‌های پر از ترس تا اتاق عملی که زندگی دوباره‌ام شدی.
پسرم… تو پاداش صبر منی.
سه ماهه که با هر نفس تو، دوباره متولد می‌شم 💙»
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان کایان مامان کایان ۴ ماهگی
#تجربه زایمان طبیعی
پارت سوم
دردام غیر قابل تحمل بود و فقط گریه میکردم و میگفتم من دارم میمرم لطفا منو ببرین سزارین و واقعا تو حال خودم نبودم مث اینکه تو این دنیا نبودم و تمام تمرکزم روی بدنیا اوردن پسرم بود و سلامتیش
دکترم که ۹و نیم اومد خیلی اروم و با خونسردی پیش میرفتیم منی که توی اون همه درد داشتم میمردم ولی خانم دکتر خیلی ارومم میکرد
تا که با ۷ .۶بار که دردم شروع شد همراه با زور ساعت ۲۱:۴۳
پسری رو بدنیا اوردم
وقتی بغلش کردم تمام دردام یادم رفت خیلی لحظه ی شیرینی بود همه کنارم بودن مادرم و همسرم خیلی باعث دلگرمیم بودن
بعدش کایان رو بردن برای لباس پوشوندن و بخیه زدن من که برش داشتم
بعدش که تموم شد خودم بلند شدم رفتم حموم و لباس پوشیدم و اومدم نشستم شام خوردم و تمام
من تونستم طبیعی زایمان کنم
و حالا خودمو تحسین میکنم که تونستم با این درد های فراوان که واقعا غیر قابل تحمل هستش و بسیار سختتتت
و کلا من ۳.۴ساعت خیلی درد کشیدم و بعدش تمام دیگه هیچ دردی متوجه نشدم و الان از انتخابم بسیار راضیم
و خیلی خوشحالم که الان پسرم بغلمه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان 🩵سیندرلا💎 مامان 🩵سیندرلا💎 ۸ ماهگی
خانوم هایی که تصمیم به شیرخشک دادن گرفتین
چطور شد که این کار رو کردین ؟
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان امیرطاها مامان امیرطاها ۷ ماهگی
درحال فروپاشیِ روانی ام !
واقعن هر لحظه ممکن یه بلایی سر خودم بیارم
از دستِ پسر بزرگم که ۴ ساله
چند روزه از صبح که بیدار میشه فقط و فقط گریه
میکنه و جیغ میزنه و نق میزنه و دهنش رو باز میکنه
گریه میکنه ! واقعن موندم که دیگه باید چیکارش کنم !
ما تمام سعیحون رو کردیم که هیچ کمبودی حس نکنه
بعد از بچه دوم، همیشه توجه ها به سمت اونه، همیشه
اولویت اونه، ولی این رفتار هاش رو واقعن نمیفهمم
الان که دارم اینا رو مینویسم توی راهیم داریم میریم مهمونی
جفتشون توی ماشین خوابیدن.
بعد از ۱۲ ساعت صدای جیغ و گریه توی سرم نیست.
از فشار روانی زیادی که روم بود دارم گریه میکنم
هرکاری هم میکنم نمیتونم خودمو آروم کنم 😭😔
مشاهده ۸ پاسخ دیگر