تازه سر دخترم محکم جیغ کشیدم اونم ترسید گریه کرد😓😓😓بعد مثل سگ‌ پیشمونم از فشار زندگی اعصاب نمونده برام

برو خدارو شکر کن . من باکلی خستگی های خودم تازه پدرم مادرم خواهرم حرف سره دلم میزارن انتظارا بیجا دارن فکر میکنن من همش بیکارهستم و بهشون سر نمیزنم ولی بچم دائم تو دست وپاشونه اگر پی پی کنه جیش کنه تو شلوارش مامانم تو راه پله ها جیییغ بدو که خرابکاری کرده میرم میارم تمیزش میکنم میره دوباره میگن خوشبحالت پیش مامانتی کمک حالته...اعصبانی هم که بشم حرفی بزنم من یکم جواب بده هستم سره دلم نمیزارم
..پدرم میگفت نکنه تو شیشه میزنی که انقدر پرو شدی اینجوری حرف میزنی ...شبش بهونه بچه را کردم انقدرررررررر گریه کردم 😔😔😔😔

خدایه نظری به زندگیت کنه

والله فکرنکنم زندگی وفشاری که رومن هست کسی داشته باشه

ندادم بش خابید االان

همه همینجورن عزیزم بهش آب طلا بده یوقت دختره نترسه انگشتر طلا تو بشور بنداز تو آب کمی از آب بهش بده ترسش بره