دختر من خیلی تو داستان گویی ضعف داره مثلا قصه شنگول و منگول و اینمه خوندم اما مثلاا ازش میپرسم کی رفت علف بیاره نمیگه بز میگم کی اومد بزغاله هارو بخوره نمیگه اقا گرگه واقعا نگران مدرسه و درس خوندن اینده شم😪

وای عزیزم بسپار به خدا انشاالله حسنا جونم جزو بهترین‌ها میشه آنقدر استرس نداشته باش😘♥️

ابجی زیاد استرس نکش دختر من هعی میگم بیار یه چیزی بنویسیم اصن خوشش نمیاد نمیاره ... دیگ اقدام نکردی برا دومی

ببین عزیزم حرص نخوراین جورهوش به مادرپ پدرش میره بچه... من دخترم هوشش کاملا به خودم رفته سرزبونش به باباش هنودوماه دیگ چهارسالش میشه... من خودم خیلی همه چیزباجزئیات تاریخ یادم میمونه یایه شماره رودوباربگیرم حفظ میشم دخترمم مث خودمه یک سال پیش مثلا بامامانم رفتیم بیرون باهم عروسک خریدیم میگ مامان یادته اینوبامامان بزرگ رفتیم خریدیم یامن اصن رنگ هاروبهش یادندادم یااشکال رو خودش توکارتون هامیبینه یادمیگیره...حالابرعکس من داداشم اصلن مث من نیس ده باررفته آیین نامه رانندگی میگ من یادنمیگیرم قبول نشده... همه مث هم نمیشن ک دخترتوام میره راه چاهویادمیگیره ازالان قصه نخورحالا من میگم دخترم بره مدرسه همش بایدبدوعم دنبالش چون زورگوعه

مثل پسرمن بهونه میاره

دختره من که اصلا نه نقاشی میکنه نه حرف گوش میکنه نمیدونم چطوری میخاد بره مدرسه،فقط زبون درازی میکنه😓

منم بعضی مواقع همینجوره منم استرس دارم واقعا نمیدونم مدرسه می‌تونه چیزی حفظ کنه یانه