مامانا من از وقتی بچه دار‌شدم خیای از تنهایی میترسم همه اش دوس دارم دورم شلوغ باشه یا خونه نباشیم مثلا برم خونه مادرشوهرم یا برم خونه مامانم وقتی با بچه تنهام میترسم کسی مثل من بوده تاکی اینحوریم پسرم دیگه ۳ ماه داره رد میکنه نمیدونم چیکار کتم

من نمیترسماز وقتی زایمان کردم همش دوس دارم برم بیرون یا خونه کسی خیلی قبلا اینجوری نبودم

منم همینم الانا یزره عادت کردم بهتز شدم

منم اینجوری ام
همش دوس دارم یکی پیشم‌باشه.با اینکه همه کارای بچه رو خودم انجام میدم ولی تنهایی دلم میگیره
همش میرم خونه مامانم

منم دقیقا همین مدلی شدم و اصلا نمیخوام توخونه خودمون باشم حس میکنم انگار یکی هست و اینکه بچم خیلی تو‌خونه خودمون بیتابی می‌کنه و نمیخوابه

منممممممممم

نه من دوست دارم تنها باشم احساس میکنم فقط خودم از پس بچه بر میام دوست ندارم کسی بگیردش

عزیزم منم اینجوری بودم بعدازسه ماهگی واینا دیگه درست شد وحشت داشتم خونه تنهابمونم

منم این حسو داشتم دیه سعی کردم ب خودم بقبولونم راهی ندارم دیه باید سوخت و ساخت من شوهرمم خونه باشه فرقی نمکنه تو اتاقه سرش تو گوشی همیشه تنهام

منم نمیترسم

منن اینجوری بودم الان تازه دارم بهتر میشم

منم اینجوری شده بودم نشونه های افشردگی بارداری پیش دکتر برو حتما

منم استرس میگیرم البته من اگه همسرم پیشم نباشه استرس میگیرم بقیه مهم نیستن

ن من نمی‌ترسم

عادیه

ازچی میترسی عزیزدلم؟؟؟.

مثلا ازچی میترسی

منم دقیقا همینطورم