مامان بچه های شماهم زیاد گریه میکنن
گندم من پاشو از مهد میذاره خونه واسه هرچی میخواد گریه میکنه
نمیدونم چه واکنشی باید داشته باشم
خیلی خستم خیلی کلافم

۳ پاسخ

پسر منم وقتی بریم تو جمع با من اینجوره خیلی خیلی اذیتم میکنه گریه بهونه لج

پسر منم همینه جدیدا دیگه بی محل میشم یکم گریه میکنه بعد میرم پیشش میگم میخوای با هم حرف بزنیم یا بغلش میکنم آروم میشه

فقط توی خونه اینجوریه یامهدم همینجوریه؟؟

مقالات مرتبط

از خواب پریدن کودک با گریه
از خواب پریدن کودک با گریه نشانه چیست؟
چه زمانی برای مهدکودک مناسب است
چه زمانی برای مهدکودک مناسب است؟
چطور یک پرستار بچه خوب پیدا کنید؟
چطور یک پرستار بچه خوب پیدا کنید؟
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه

سوال های مرتبط

مامان اوینا مامان اوینا ۳ سالگی
مادرت دخترم از وقتی میره مهد هرچی بچه ها دارن میخواد ازشون بگیره چی کار کنم
مامان Nivan مامان Nivan ۳ سالگی
مامانایی که بچه هاشون رو مهد میزارن معمولا چند ساعت تو مهد هستن ؟ الان بیشتر مهد ها از ساعت هشت هست تا ۳ ! زیاد نیست این تایم واسه یه بچه سه ، چهار ساله ؟
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آسو مامان آسو ۳ سالگی
مامان های اراکی ،مهد کودک و کلاس خوب جایی سراغ دارید برای بچه ها به سن دختر من؟!
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۳ سالگی
مامانا بچه های شما هم زیاد شکلات میخورن؟پسر من اینقدر واسه شکلات گریه میکنه پدرمو درآورده.تا نگیره ساکت نمیشه.خیلی عصبی و ناراحتم.هی میگم دیگه نمیدم.ولی اینقدر گریه میکنه .شده دو سه ساعت هم ادامه میده تا بگیره
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۳ سالگی
سلام دوستان من یه پسر بچه چهار ساله داریم که وقتی مهمون میریم خیلی میخواد با بچههای بزرگتر از خودش بازی کنه و اونا نمیزارن و میخواد با اونا بره و بخاطر این کار خیلی گریه میکنه موندم چیکارکنم که گریه و داد بیداد نکنه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان النا مامان النا ۴ سالگی
سلام مامان های شاغل، من قراره به زودی برم سرکار ساعت کاریمم ۸ تا ۱۷ هست، داشتم فک میکردم من نهایت روزی یک ساعت میتونم بچمو ببینم! باید 6:۳۰ دخترمو بیدار کنم نیم ساعت هم مسیر تا مهد کودکه، ۷:۲۰ بزارم مهد ، ۴ مادرشوهرم بره از مهد برداره ببره خونه خودش من 5:۴۰ حدودا برسم خونه مادرشوهرم بچمو بردارم دوباره نیم ساعت راه، دخترمم ساعت ۱۹ بخوابه ، نهایت روزی یک ساعت پیش بچم باشم 😐😐
شما هم همینقدر بچتون رو میبینید؟
چه وضع ساعت کاریه اخه...
چه وضع ترافیکه اخه....
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان پسر نازم مامان پسر نازم ۳ سالگی
دارم روانی میشم از دست این بچه یکسره غرمیزنه گریه میکنه اصلا غذانمیخوره میبرم بیرون میارم بابچه هابازی میکنه باز غرمیزنه خستم کرده پشیمونم از بچه اوردنم واقعا اعصاب میخا خستم😐😒
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان جوجو مامان جوجو ۴ سالگی
سلام مامانا دخترم هرجا میریم که یه بچه ای باشه باید با گریه بیاریمش میگه می‌خوام برم خونشون
چکارکنم از سرش بیفته
باز امشب خونه جاریم بودیم می‌گفت می‌خوام برم خونه امیرعلی (نوه جاریم )با گریه و داد آوردیمش
مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
داشتم با پسرم مهد کودک بازی می کردم من مثلا دخترش بودم منو گذاشته بود مهد اومده بود دنبالم در ک زد به عنوان مربی رفتم باز کردم بعد زد زیر گریه که تو مربی نیستی تو دخترمی بعد توجیهش کردم ک مربی باید درو باز کنه
خلاصه بعد ک دخترش شدم رفتم گفتم بابا چرا گریه کردی با جدیت میگه گریه نکردم دخترم توو چشم پیاز رفته 😂😂
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان آرتمیس مامان آرتمیس ۳ سالگی
سلام.مامانایی که بچه هاتون و می‌برید مهد چجوریه شرایط و اینا من میخوام نصف روز آرتمیس و بفرستم چیا میخواد؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۳ سالگی
سلام دوستان موهای دختر من بلند هس وقتی شونه میکنم خیلی گریه میکنه بچه های شمام این مشکل رو دارن؟؟؟؟؟
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان رهام مامان رهام ۳ سالگی
واسه سرفه های خلطی بچه، چه شربتی بهتره؟
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان مردِ کوچکِ من🤍 مامان مردِ کوچکِ من🤍 ۴ سالگی
مامانایی ک بچه هاتون مهد میرن‌‌‌‌....
چه ساعتایی مهد میبرید‍؟
مخصوصا مامانایی کارمند... میشه یکم توضیح بدید بهم؟ میخام ببینم بچه ها ک از صبح تا عصر میمونن خسته نمیشن؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان روفیا مامان روفیا ۴ سالگی
بچه های شمام اینطورین ،میرقصم می که نرقص ،میخونم میگه نخون گوشامو میگیرم، با باش حذف میزنم میگه حرف نزن با کسی خستم کرده از بس میگه چکار کن چکار نکن ،گوش نمی‌دم هم با گریه شدید پرت می‌کنه و میره
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان دلسا😍 مامان دلسا😍 ۳ سالگی
سلام خانما
دوستانی که در جریان مهد رفتن دخترم هستن میدونن چه شرایطی بود
الان یک ماه بیشتره که دخترم کاملا با مهدش اوکی شده‌. خودش صبحا پامیشه وسایلشو اماده میکنه با اشتیاق میخواد بره مهد. دم در مهدم وسایلشو از من میگیره میگه مانانی تو برو من خودم میرم تو و خداحافظی میکنیم. مدیر و مربیاشم بارها گفتن فوق العاده شده. خیلی زیاد تغییر کرده. هم روحیش هم همکاریش هم مشارکتش تو کارها و فعالیت های مهد. قبلا میرفتم دنبالش انگار باهام قهر بود. الان با عشق باهام رفتار میکنه. حتی یه وقتا اصرار میکنه منتظر بمونم که ببشتر بازی کنه
فقط یه مشکلی دارم. اینکه تو خونه یا ماشین اگه یکم جلو چشمش نباشم سریع داد میزنه مامان کجا رفتی پس. البته اگه تنها باشه اینجوریه. کسی باشه چیزی نمیگه. همش نیگه جلو چشمم باش. به نظرتون بخاطر تنهاییه یا اضطراب؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر