سلام. شبتون بخیر. خانما من آدمی هستم ب خاطر یه چیز الکی خیلی خودمو ناراحت میکنم طوری ک یا سردرد میشم یا تا یکی دو روز اعصابم خورد میشه.. امشب خونه مادرشوهرم بودیم پسرم کارد میوه خوری دستش بود برد میخاست عموشو بترسونه مثلا میخاست بگه آمپول دارم همی برد نزدیک دستش عموش گفت نهههههه این چه کاریه خطر ناک منم گفتم پسرم هواسش هست بعدم تو دلم گفتم زخم شمشیر ک نبود دستت قط بشه😏.. کار میوه خوری شو گرفت گذاشت تو بشقاب خودش بعد پسرم میخاست میوه بخوره گفتم برو از عمو چاقو بگیر بیار برات پرتقال پوست بگیرم دوباره عموش گفت نهههه چاقو میخای چکار زنداداش چاقو خطرناک انگار پسرم میخاست بزنه دستو پا یکیو قطع کنه🙄منم یکم با تن صدای بلند گفتم سپهر جان میخام برا پسرم میوه پوست بگیرم.. انگار ناراحت شد موقه خداحافظی هم خیلی سرسنگین بود.. الان جای من باشید ناراحت میشید؟من خیلی ناراحتم تو دلم کلی فوش دادم به برادرشوهرم یه مهمونی هم ک رفتم کوفتم شد.. چکار کنم اینقدر این چیزای الکی برام مهم نباشه.. 😟

حق داشت دیگه خطرناکه واقعا چون بچه یهو بیوفته امکان داره به خودش اسیب بزنه، شما باید به دل نگیری از جنبه خوبش نگاه کن اونوقت هیچوقت ناراحت نمیشی خودتم الکی اذیت نمیکنی. به این فکر کن که امکان داشت بچه واسش خدایی نکرده اتفاق بدی بیوفته اونم صددرصد از همین جهت گفته ب دل نگیر

ب نظرم حرفش درست بوده چاقو خطرناکه نزار بچت اصلا دست بزنه

نمیدونم من فعلا بچم به دنیا نیومده منم خیلی حساسم از الان روش ولی بنظرم قصد بدی نداشته خواسته بهش یاد بده که چاقو خطرناکه و خدای نکرده بلایی سر خودش یا اطرافیان نیاره گلم بنظرم از دلسوزی بوده نه چیز دیگه

برادر شوهرتون حرف بدی نزده حق گفته چاقو هم خطر داره نباید بچه با چاقو بازی کنه اتفاق یکبار می افته ، بخاطر اینچیزای کوچیک ناراحت نشو

از سر دلسوزی گفته به نظرم.راست میگه کار یه بار میشه .باید مواظب باشی.

عزیزم ب نظر من حق با عموی بچه بود چون ک منم ب بچم خیلی اعتماد داشتم فکر میکردم میتونه از بسش بربیاد ولی دستشو وحشت ناک بریدددیگ ب هیچ عنوان اصلا نمیذارم نزدیک بچم

بنظر من شما خیلی تعصبی داری رفتار میکنی اصلا منطقو گذاشتی کنار، چیزی که اشتباهه اشتباهه.کار پسرت واقعا اشتباه،تو خودت قبل همه باید جلوشو میگرفتی ،تو باید چیزایی که ممکنه حتی یک درصد سلامتی و ایمنی بچه رو تهدید کنه مراقب تر باشی،واقعا چاقو خطرناکه مخصوصا اینکار!!!یعنی فردا بزرگترشد قمه برداره بره میگی عیب نداره حواسش هست؟دوست عزیز خدای نکرده عطسه میکرد میرفت تو صورت خودش چی؟خدانکرده سرفه اش میگرفت ب خودش اسیب میزد چی! شما خیلی اعتماد داری به بچه ات اما اون یه بچه است . تو اگه زودتر خودت جلوشو میگرفتی اصلا به اینجا نمیرسید.

والا اصلا موضوع خاصی نبوده بخای ناراحت بشی گلم و عموش راست گفته چاقو خطرناک هست واسه بچه تا ۸ الا ۱۰ سالگی خطرناک هست گلم بنظرمن منطقی بوده
من الان داداش کوچیکم ۶سالشه هنوز دست ب چاقو نزده اگه خودتو بکشی دست نمیزنه
و اینکه از چیزای خطرناک بچه تو دور نگهدار خدای نکرده دستش باشه راه بری بخوره زمین بره تو صورتش یا شکمش یا بدنشو زخمی کنه اون موقع بدرد نمیخوره بنظر من حرف عموش منطقی بوده بازم فرزند خودت هست خودت بهتر میدونی گلم

عزیزم این ک چیز‌ مهمی نیست بخاطر‌ناراحت بشی اونم قصد بدی نداشته چاقو‌خلاصه خطرناکه دیگ ی لحظه فکر اتفاق بدی برای خودش بیوفته خدایی نکرده!
خیلی ب دل نگیر همه چیزو

سلام گلم خب راست میگه چاقو خطر داره خدایی نکرده بکنه تو چشم کسی چیزی شاید منظور برادر شوهرت این بود ک کسیو زخمی نکنه چون بچس تو ب دل نگیر کلا من خودمم زود ناراحت میشم بخصوص الان ک باردارم حساسم ولی بی خیال

اصلا موضوع خاصی نبوده ک ناراحت بشی عزیزم .به نظرم به خاطر هورمونهای بارداریت هست .ولی جدا از هر چیزی حالا بچه نمی‌خواسته کاری کنه با چاقو ولی خب خطرناک هم هست
سعی کن اینجور موقع ها خودتو ب بیخیالی بزنی هی تو دلت بگو همه چی آرومه چیز خاصی نیست
من تونستم کنترل کنم

حق با اون بود
اصلا جای ناراحتی نداشت
من اگه میزد رو دست بچمم ناراحت نمیشدم
زیادی حساسی

حق داره بنده خدا چاق مال بازی کردن و شوخی نیست اونم بچه کوچیک شما حساسین حساس شدن زیادی جلوی تربیت بچه گرفته میشه

عزیزم من فکر کنم بیشتر ازینکع نگران خودش بود نگران بچه بود
در کل همه بزرگترا چاقو کارد دست بچه ببینن سریع میگیرن و این توی ذهن ناخوداگاه حک میشع که حتما کودک رو منع کنیم از چاقو
ت هم بارداری میدونم و سریع بهم میریزی خودمم گاهی از فکر نمیتونم بخابم اما چاره چیه زندگیو کسی می‌بره که بیخیال باشه

نمیدونم عزیزم پسرت تو چه رنج سنی هست اگر زیر هفت ساله به نظرم حرف برادرشوهرت بد نبوده

چیزبدی نگف که ابجی توحساس شدی. نگران دست بچه بود ک خودشو اذیت نکنه

شما اگ جای من بودی چیکار میکردی خانواده شوهر من زبونشون نیش مار

منم همینطوریم.چیزای بی ارزش خیلی برام مهم میشه....فقط خودم اذیت میشم

بنظرم ایشون منظور بدی نداشتن

خیلی چیزه ساده ای تو الکی عصبانی شدی اونم چیزی نگفته الکی ناراحت نشو