بچه هااا ، واسه اون یک شبی که میخام برم بیمارستان انقدر واسه پسرم نگرانم و عذاب وجدان دارم 🥹🥲 آخه تاحالا فقط دو سه بار اونم وقتی کوچیک بود خونه مامانم میخابید، از‌وقتی فهمیده تر شده حتی جایی که خیلیم دوست داشته باشه ، باز شب میگه میرم پیشه مامان سپیده و بابا محمد بخابم🥲 تازه خداااا کنه که همون یک شب باشه انشالله مشکلی پیش نیاد بیشتر بمونم داغون میشم 🥲 بایدم من و همسرم پیشش باشیم چند دقیقه تا خابش ببره یکیمون نباشیم انقدر سخت میخابهههه پدرمونو در میاره هی سوال میپرسه چرا بابا نیومد پیشم ، چرا فلان شد ... 😅 تازه الانم هی میپرسه مامان نی نی داری تو شکمت؟ بگم آره میگه نه نداشته باش دیگه 🥲🥲🥲 تو این چند ماه باید آمادش کنم

واقعااااا منم واسه دخترم نگرانم خیلی ناراحتم دست کی بدمش ک مثل خودم بهش برسه

خوب موقع زایمان همراه دارین که تو بیمارستان شما با همراهتون باشین تا همسرتونم تو خونه با پسرتون بخوابه اونموقع خیالتون راحت میشه

منم همین شرایط و دارم دخترم ۴ سالشه خیلی نگرانم براش ولی چون نی نی ابجی هست خیلی دوسش داره میگفت فقط ابجی میخوام حالا چالش های بعد دیدنی میشه
من از الان دارم براش میگم ابجی میخواد برات کلی هدیه بیاره ،خوشش میاد

منم همینطور باید بغلش کنم با گوشیم یکی از فیلم های خودشو بزارم با یه دست شیششو میگیره با دست دیگشم به سرو صورت من دست میکشه تا بخوابه.

منم بجز یکبار اصلا پسرم جدا نخوابیده ازم.بااینکه ده سالش داره میشه و کلاس سومه ولی هنوز خیلی بچس از نظر من.موندم اون ی شبو چطودی قراره ازش جدا بمونم.خیالم راحته از خونوادم.باور میکنید برا بار اول قراره فردا برم تالار بدون پسرم.البته چون شوهرم نیست و راه دوره برام سخته.میذارمش کناد مادرشوهرم ولی فکرم پیششه.اول میخواستم بذارم پیش پدرم.ولی چون مادر و خواهرام و خواهرزادم همه تالاریم(تالار مجلس زایمان زنانه)میدونم ک پیش پدرم شاید حوصلش سر بره چون پدرم خب سنی ازش گذشته.ولی مادرشوهرم طبقه پایین خونه خودمونه.گفتم بمون همون خونه راحت بازی کن اونجا حوصلت سر نره.چون مامان جون نیس فقط باباجونه خسته میشی.خلاصه ک برا دو ساعت فکرم مونده پیشش چ برسه یک روز و یک شب 😕😕🥲

متاسفانه منم مشکلم همینه🥲💔سر دخترم سه شب بیمارستان بودم و اینقدر آرامش داشتم ک خدا می‌دونه دلم نمی‌خواست مرخص بشم اما الان واسه همون یه شبش ک نرسیده کلی غصه دارم

از همین الان. سعی کن چند بار بزاریش با خودت بدون خودت ک اذیت نشه

دقیقا منم خدا کنم ب سلامت زایمان کنیم و یک روز بمونیم و برگردیم خدایا خودت کمک کن

دقیقا منم واسه دخترم خیلی نگرانم میگم چطور دور از من وبدون من بخوابه هر شب با بوسیدن میخوابونمش وبا بوسیدن هم بیدارش میکنم هزارتا فکر

چند سالشه پسرت؟

آخی عزیزم چندسالشه؟