سلام خانما من زایمان طبیعی داشتم. پسرم. موقع دنیا اومدن انگار تو کانال زایمان مونده و تنفس نداشته و دکترا گفتن تشنج کرده موقعی که دنیا اومد هم گریه نکرد
و سریع بردنش لخش ان آی سیو 15 شب تو دستگاه بود و الان 4 شبه که از تو دستگاه اوردن بیرون ولی تا حالا نه گریه کرده نه چشاشو باز کرده نه مکیدن بلده دکترا هم یه لوله از دهنش میکنن تو معدش و بهش شیر میدن
بهم گفتن آسیفیکسی شده و اکسیژن دیر به مغز رسیده
باز دیروز گفتن سرش داره بزرگ میشه
دارم دیونه میشم
کسی بوده تا حالا اینطوری باشه؟
یا تو اطرافیانتون دیدیید؟
فردا میخوام با رضابت شخصی مرخصش کنم
ولی به نظرم زایمان طبیعی بد ترین زایمانه
البته تا خدا نخاد برکی از درخت نمیوفته
نمیدونم چرا خدا واسه من نخواست🥲
بچم هیچ مشکلی نداشت فقط موقع زایمان اینجوری شد
خدا از دکترا نگذرع واگذارشون میکنم به خدا
من مفرح زایمان کردم چون هزینه ها زیاد بود. منو فرستادن اکبر ابادی
این دکترای اکبر ابادی میگن تقصیر اوناست برو شکایت کن ـ
ولی چون از بنده های اتباع خدا هستیم فک نکنم کسی به حرف ما گوش بده
ولی انسان که هستیم🥲

۱۶ پاسخ

میشه براش دعا کنید تا فردا خدا از غیب معجزه کنه براش🙏😭

چون گفتی تو اطرافیانتون دیدین دارم میگم نترسیا ولی احتمال خیلی زیاد بچه شما فلج مغزی شده ببخش اگه گفتم ناراحت شدی یه دختر تو اینستا هست اسمش بهاره اونم توزایمان اکسیژن به مغزش نمیرسه هایلات هاشو ببین شاید چیزی به دردت خورد انشالا خدا شفا بده براش دعا میکنم

دعا کنید فردا مدد کاری بیمارستان برامون کم کنه
خودمون 20 میلیونشو داریم
فقط پول زایمان
چه میدونستیم اینجوری میشه😭😭

روزای اول خیلی بیجون بود الان خداروشکر محکم تر میگیره
از روزی که از بیمارستان مرخص شده خیلی بهتر شده خداروشکر
انشاالله همینجوری هر روز بهتر بشه

بچه من خیلی شل و ول هس مال شمام همینطوره؟

بچه منم همینجور شده موقع زایمان هفت روز بستری بود الان هیچ علائمی نداره بعدا ممکنه اثر بزاره روزو شبمون گریه هس ایشالا معجره ایی بشه بچه دوتامون صحیح سالم بزرگ شن

سلام عزیزم خوبی؟

😭😢ای خدا چقدر ناراحت شدم خدا به کوچیکش نگاه کنه به مظلومیتش به دل تو که تازه مادر شدی انشاءالله که خدا کمکش کنه پناه بر امام رضا عزیزم نذر کن حتما شفا میده😔❤️

انشاالله شفا عاجل نصیبش بشه توکلت به خدا باشه درست میشه انشاالله

از پس هزینه هاش بر نمیام تا همینجا 200 میلیون از دست مون رفته بیمه نداریم پول پیش خونمون 150 میلیونه
باز اگه بچه سالم بود خوب بود
اونم معلوم نیست چی میشه
شوهرم کارگره
خودم 20 سالمه شوهرم 22 سالش
آزارمون به مورچه نمیرسه نمیدونم چه حکمتی توشه که خدا اینجوری برامون خواسته🥲

بنظرم مرخصش نکن بمون بیمارستان بهتره

نمیدونم چرا اسرار به زایمان طبیعی دارن
باهاش تمرین مکیدن انجام بده به نظرم مرخصش نکن‌خواهر

دیابت داشتی تو بارداری؟

عزیزدلم توکلت ب خدا باشه
یه نذری چیزی بردار بچتو بسپار ب حضرت زهرا شفاشو از مادر هممون حضرت زهرا بخاه
نمیدونم چی بگم ک آرومت کنم فقط میدونم گرنگهدار من آنست ک من میدانم شیشه را دربغل سنگ نگه میدارد ❤

خدا به داد دلت برسه عزیزم ۹ ماه سختی تحمل کردی خدا بهت سالم ببخشدش

سلام،عزیزم توکلتون به خدا باشه، هرچی خدابخواد

سوال های مرتبط

مامان توت فرنگی🍓 مامان توت فرنگی🍓 ۷ ماهگی
من زایمان طبیعی داشتم چون بخیه رو دکتر باز کرده هنوز زخمم بازه بسته نشده واسه همین نمیتونم هنوز بشینم نیاز به مراقبت دارم زایمان سختیم داشتم دهانه رحمم باز نمیشد خیلی درد کشیدم بچه بدنیا نمیومد بزور بدنیاش اوردن خواهر شوهرمم بامن زایمان کرده سزارین اورژانسی شده ولی دیگه راه افتاده خودش کاراشو میکنه بیرون میره دیگه اوکی شده حالا خانواده شوهرم تا میان دیدنی هنوز ننشستن میگن بنده خدا درد طبیعی کشید اخرشم سزارینش کردن سزارین خیلی سخته داغون شده بازم شکرخدا تو طبیعی بدنیا اوردی طبیعی بهتره حالا منم ۱۲ساعت زجرم دادن اخرم بزور بدنیا اومد بچم بند ناف دورش چرخیده بود ضربان قلبش بد بود بازم نمیبردنم سزارین بچم بدنیا اومد اینقد مونده بود نفس بزور میکشید اکسیژن بهش وصل کردن نمیدونم چرا اینطور میگن تا منو میبینن تازه خودشون تنهاهم نیستن مغز شوهرمن شست و شو میدن که من زایمانم خوب و راحت بوده چون طبیعی بوده ابجیت زجر کشیده چون سزارین انجام داده نمیدونم چکار کنم بیخیال من بشن😐
مامان کنجد مامان کنجد روزهای ابتدایی تولد
.تجربه زایمان طبیعی پارت 3
دیگه جیغم میزدم و گفتن باید تو اون اوج درد تو حالت دستشویی زور میزدم وای زور زدن تو اون حالت اونم با انقباض 9 فینگر فراتر از تحمل آدم بود بعد 10دقیق گفتن بازم بخواب ببینیم سرش اومده یا نه که اصلا نیومد بود. به من گفتن برو حالت سجده و کمرتو تکون بده شاید اینجوری اومد اونم شاید 20دقیقه طول کشید و تقریبا 50دقیقه من تو این حالت بودم که گفتن تو دردا زور بزن قبل اون اجازه زور زدن نداشتم یه 5 دقیقه زور زدم سرش اومد تو کانال زایمان و انگاری دنیا رو بهم دادن انقباض ها واقعا دردش خیلی بیشتر از خوده زایمانه زایمان و خروج بچه حس سوزش و فشار داره و خیلی بهتر از انقباض هاست . بعد چند دقیقه زور سرش تقریبا اومد که با برش پرینه بچه به دنیا اومد و ساعت ودوازده بیست دقیقه به دنیا اومد . من ماساژ شکمی هم داشتم چون زیاد لخته خون تو رحمم بود که اونم مقداری اذییت کننده بود بخیه ام زیاد نبود ولی به دلیل اینکه من تا روز خود زایمان استفراغ داشتم و بدنم ضعیف بود و بدنم پروتئین کم داشت به جای 10دقیقه بخیه زدم یا ساعت یا شاید بیشتر شد هی بخیه میزد و سوزن هی خراب میشد .و من از اون روز از شدت درد بدون بالشت اصلا نمیتونم بشینم و بالشت دوناتی خریدم و رون و پاهامم چون چون یه ساعت برای بخیه و مابقی برای زایمان رو به بالا رو تخت بود از اون موقع عین ورزش کارا که میگیره عضله شون منم گرفته من تجربه دوم زایمانم بود ولی زایمان اولم خیلی راحت تر از الان بود .پس حتی تو یک نفر زایمان با دیگری متفاوته .
اگه سوال بود بعدا جواب میدم انشالله شما زایمان راحتی داشته باشید.
من از گاز هم استفاده کردم واقعا یا من دردهام زیاد بود یا اصلا تاثیرش رو متوجه نشدم .و بهم اجازه استفاده زیاد نمیدادن.
مامان شاهان مامان شاهان ۳ ماهگی
پارت سوم .


دکتر گفت هیچ نترس خودم کمکت میکنم . خودم کیسه آبت رو میزنم و سعی میکنم زود زایمان کنی . با اینکه سر بچم تو لگن نبود ولی این دکتر هیچ ناامیدم نکرد و استرسی بهم نداد .
بهم گفت پاشو و کنار تختت ورزش کن تا بچه زودتر سرش بیاد پائیین و فیکس بشه تا بتونم کیسه آبت رو بزنم .
حالا دیگه دردام بیشتر شده بود و دهانه رحمم ۵ سانت شده بود .
دکتر اومد معاینم کرد و گفت حالا دیگه وقتشه . آماده ای ؟
گفتم آره . فقط تو رو خدا تمومش کن .
تو اوج درد اومد و کیسه آبم رو زد . بازم آمپول فشار زد برام که دردام بیشتر بشه . ولی بهم گفت هیچ جیغ و داد نکن واسه بچت خوب نیست . رحمتم پاره میشه . منم با توکل به خدا و تند تند نفس عمیق کشیدن تحمل کردم تا ۹ سانت .
بعدش دکتر گفت زود بیا تو اتاق زایمان الآن بچت دنیا میاد . فکر کن من تو درد داشتم به خودم می پیچیدم ولی تو سالن داشتم میدوئییدم تو اتاق زایمان . خداروهزار مرتبه شکر به محض اینکه نشستم سر تخت زایمان با زور اول و دوم نه با زور سوم بچم دنیا اومد .
از شدت خوشحالی چنان گریه میکردم و از دکتره تشکر میکردممم که خدا میدونه . بچم رو پرستار آورد گذاشت بغلم و سینم رو گذاشت تو دهنش .