۱۸ پاسخ

آره پسر منم رو پلکش داره😍

پسر منم رو‌پیشونیش دارع داره کمرنگ میشع🥹

دختر من رو ابروش بود کم کم رفت😍🥺

دقیقا مث‌دختر من . تاپیکتو در مورد غذا نخوردن و‌قفل کردن لب خوندم الان بچه ت‌خوب شد؟؟ غذا میخوره؟؟؟؟

چه زییا سرودی

پسر منم داره بش میگیم بوسه فرشته😁

دخترمن پشت پلکش داره

دختر من روی باسنش یک لکه ی بزرگ ماه گرفتگی داره😐😂 من اون لک لک و که اونجا رو گاز گرفته اگه ببینمش....😠😂🥲 بنظرتون کمرنگ میشه؟ سبز رنگه تغریبا نگرانم میگم چون دختره بزرگ بشه عروس بشه خجالت میکشه از اون لکه ، نصف باسنش و گرفته ☹️☹️☹️

وسط پیشونی جوجه کوچولوی منم هست 🥰🥰🥰

پسر منم پشت پلکش وگردنش داره

جفت پسرای منم دارن خودمم دارم😍

پسر منم پشت چمش بود

دختر و پسر منم وسط پیشونیشون دارن
دکتر گفته به مرور کمرنگ میشه☺️

خدا حفظش کنه چ جالب نمی‌دونستم بهش اینو میگن خارجی ها .. پسر منم رو سینش داره دکتر گفت تا ۵ سالگی می‌ره

پسر منم روی وسط سینه هاش یه دایره قرمز رنگه پرستارا همشون نیگفتن فرشته
ها بوسیدنش🥰

عزیزمممم یه تعبیر قشنگی😍😍😍

پشت پلک بچه دخترعموی منم بود میگن بچه های خوشگل اینجوری هستن الان که ۳ سالش شده هیچ اثری ازش نیست 🥰

پسر من پشت گردنش رو سرش داره

سوال های مرتبط

مامان نویان مامان نویان ۱ سالگی
پارسال اینموقه داخل بیمارستان بود و نویان رو به دنیا اورده بودم چه حال عجیبی داشتم از یه طرف بخاطر بیهوشی گیج و گنگ بودم از یه طرف نویان رو میدیدم و چقدر ذوق میکردم بهترین حس دنیا رو اون ساعت ها داشتم با اینکه کلی درد داشتم اما خوشحالیم بیشتر از درد خودشو نشون میداد امشب یکسال از اونشب میگذره و چقدر دلم تنگه برای ثانیه به ثانیه اون روز و شبا با اینهمه سختی که این یکسال کشیدم اما بازم خیلی زود گذشت انگار به یه چشم بهم زدن نویان یکسالش شد. بزرگ شدنشون شیرینه اما تموم شدن دوران نوزادیشون غمگینه من هنوزم خیلی وقتا میگم کاش برگردیم عقب کاش دوباره ۹ ماهه بشم دوباره نویانو بدنیا بیارم دوباره بدن کوچولوشو بغل کنم خیلی شیرین بود اون لحظه ها خدارو شکر میکنم برای اینکه بهم‌ لطف کردم و این حس و حال رو بهم هدیه داد مادر شدن واقعا عجیب ترین و شیرین ترین اتفاق دنیاست .. انشالله که خدا دامن تمام زنان دنیا رو که منتظر مادر شدن هستن سبز کنه و این حس زیبا رو بهشون هدیه بده🙏🏻
مامان دردونه مامان دردونه ۱۶ ماهگی
لطفا اینو بخون. فرقی نمیکنه بچه ات چند ماه یا چند سالشه.
امروز مراسم شیرخوارگان حسینی بود و طبیعتا خیلی شلوغ شده بود و از نوزاد یک ماهه (شاید حتی کمتر) بود تا بچه چند ساله. همه هم بچه بودن و تحرک داشتن و نمیشد هم دست و پاشون رو بست.
یه خانمی نزدیک من نشسته بود که همراه پسر حدودا ۶، ۷ ساله اومده بود. پسرش شدیدا سرفه میگرد، چشماش قرمز بود و دماغشم گرفته بود. مشخصا علامت سرماخوردگی داشت. وقتی سرفه میکرد هم جلو دهنشو نمیگرفت. اون بچه گناهی نداشت ولی اینو برای اون مامان مینویسم:
مامان .... ! حتی اگه بچه ات مشکوک بود به مریض بودن، از اسهال گرفته تا سرفه و اّبریزش نباید بیاریش جایی که این همه بچه دیگه اونم بچه های خیلی خیلی خیلی کوچیک هستن. چون اگه واقعا مریض باشه، میدونی چندتا مادر و بچه دیگه رو به دردسر میندازی؟ بعد اون موقع بچه اینقدر واضح داره علامت نشون میده و تو نه تنها آوردیش توی یه اینطور جمعی، حتی بهش یاد ندادی یا تذکر نمیدی که جلو دهنشو بگیره و تو صورت بقیه سرفه نکنه؟
به مادری مثه تو چی میگن؟
خواهش میکنم اگه بچه تون مریضه، این نکته رو رعایت کنین. جایی که بچه های دیگه هستن نبرینش. مهد نفرستینش. مدرسه نفرستینش. حتی اگه کارمندین و سر کار میرین، یکی دو روز ازش مراقبت کنین حالش خوب میشه. ولی اگه نکنین، معلوم نیست چند تا بجه و چندتا مامان دیگه رو به دردسر میندازین.
مامان helma مامان helma ۱۴ ماهگی
میخوام یک پندی که تا به امروز خودم دقت نکرده بودم و پدرم بهم یاد آوری کرد رو بگم و من تا به امروز که دخترم یکسالش بود و به خاطر سن وتجربه کم اصلا بهش دقت نکرده بودم
من بعد از زایمان زودرس که داشتم و بعدش افسردگی و بعد توی دوران بارداری که نه ماه استراحت مطلق بود دخترم به دنیا اومد
خدارو هزار مرتبه شکر می‌کنم
من توی جمع های دوستانه و خانوادگی که چند تا از اطرافیان که بچه ندارند
دخترم رو خیلی بوس و بغل میکردم اصلا توجه نکرده بودم که طرف مقابلم شاید توی دلش یک حسرت و آهی بکشه
پدرم بهم گفت تو نباید توی جمع قربون صدقه بچه بری یک آه اگر اون بکشه پیامدهاش خدای نکرده جبران پذیر نیست و رعایت بکن

الان هم به شما دوستان میخوام بگم لطفا حال کسایی که بچه میخواید ولی به هر دلیلی بچه دار نمیشن رو درک کنید زیاد قربون صدقه بچه هاتون توی جمع نرید حتی اگر اون فرد بچه شما رو دوست داشته باشه خدای نکرده شاید ناخواسته یک آه ‌و حسرتی بکشه و پیامد های جبران ناپذیری برای شما داشته باشه