۸ پاسخ

کاش پسر منم ازمن فراری بود از بس به من چسبیده روانی و عصبی شدم هرکاری میخواد بکنه باید بامن باشه حتی شوهرم جرات نداره کنارم بشینه خستم کرده واقعا

پسرمنم‌گاهی منو میزنه بهم‌میگ برو گم شو ولی خب یکم بعدش میگه کارم اشتباه بود ولی در کل سنشون اینجوریه

عزیزم پسر منم با خاله اش یا باباش بره بیرون میگم منم بیام میگه نه تو نیا طبیعیه خیلیم عالی به کارام میرسم اما اگر پشت سرشون برم بهشون ملحق بشم دیگه نرو نیا نمیکنه بچه هستن دیگه

عزیزم اصلا نگران نباش تو هیچ واکنشی نشون نده ناراحت نشو فقط محبت کن بقیه هم حرف زدن بگو همین که من خیلی دوسش دارم کافیه
چون اقتضای سنشه وحتما درست میشه

دلبستگی نا ایمن داره
ممکنه یجایی کنترلت از دست دادی
عصبانی شدی داد زدی یا زدیش یا فاصله گرفتی
ترسیده ازت فک میکنه امن نیستی
شاید همیشه باهاش خوبی
ولی یکی دوبار یه رفتار ازت دیده ترسیده
یا
بهش بکن نکن میگی و یا زیاد به دلش نیستی
یا
شده رفتی جایی گفتی زود میام ولی دیر اومدی
یا بدون خدافظی رفتی
یا کار اشتباه کرده و تهدیدش کردی میری

ترسیده و احساس عدم امنیت کرده
ببین باید رابطه رو خودت درست کنی
چون هنوز خیلی کوچیکه میشه درستش کرد
بیشتر باهاش وقت بذار
بیشتر دل ب دلش بده
جایی بدون خدافظی نرو
دعوا و بکن نکن حذف کن
داد نزن
کتک به هیچ عنوان
اگر مدتی اینجور باشی میاد سمتت کم کم

چرا بابا دختر من وقتی دلش نخواد اینطوری میکنه بعضی وقتام میگه برو تو بو میدی🤣🤣یا دستات کثیف

نه بابا بخاطر سنشون هست
پسر من دیروز گریه می کنه که تو نباید سوار ماشین بشی
یا بعضی وقتا دست باباشو میگیره می بره تو اتاق در رو می بنده میگه تو نیا
منم از خدا خواسته به کارام میرسم
دختر دختر خالمم همینطوره
ما تازه خوشحال میشیم که به کارامون میرسیم 😂

چند سالشه
وقتی باباش بوسش کنه هم همین واکنش داره ؟
شوهرت جلوش بهت بی احترامی نکرده

سوال های مرتبط

مامان علیرضا🌻🧡 مامان علیرضا🌻🧡 ۲ سالگی
موندم از دست علیرضا چیکار کنم فقط 😢😭
آنقدر بد قلق و بی ادب شده که حد نداره
من و همسرم تو خونه خیلی با هم خوب صحبت میکنیم تا زمانی که با خودمونه اوکیه اگر ی نفر بیاد خونمون یا میاد میگه برو بیرون با میگه دوست ندارم یا زبون براش در میاره یا با هرچیزی که دستش برسه میزنه فرقی هم نداره کی باشه از خانواده خودم بکیر تا مادرشوهر و پدرشوهر و عمه
کل تربیت و ادعام تو مادر بودنو برده زیر سئوال 😭
آنقدر بچه آرومی بود خیلی مهربون و حرف گوش کن الان انگار شده بچه جنگلی خیلی بی ادب شده
خیلی ها میگن از چیزی بترسونمش مثلا از سوزن و اینا ولی من کلا مخالف ترسوندن بچه و زدنم تا الان خیلی باهاش راه اومدم سعی میکنم اینطور مواقع با بغل و صحبت کردن باهاش آرومش کنم
فقط همون موقع میگه مامان ببخشید معذرت میخوام بوس میکنه پنج دقیقه بعد دوباره همون کارو تکرار میکنه
آنقدر گفتم پسر خوبی باش اذیت نکن کوچولو ها کار بد کنن دعواشون میکنن
مثلا مبینی داره بازی میکنه میاد میگه مامان دعوا نمیکنی من میگم نه میگه آفرین بعد بوسم میکنه یا هی میاد میگه مامان کوچولو ها کار بد میکنن حرف بد میزنن
آنقدر گفتم تذکر دادم حس میکنم مدام ذهنش درگیر اینه
درصورتی که من اصلا اهل تنبیه نیستم بیشتر مواقع با حرف زدن سعی میکنم قانعش کنم نمیدونم واقعا چیکار کنم دارم دیوونه میشم 😭😭😭
بچه های شما هم اینطورین ؟؟