سلام مامانا من حالم خیلی بده میشه اگه راهی دارین بهم بدین هیچکس درکم نمیکنه من دخترم دماهگی ویروس گرفت بد از واکسن ۱۲روز بستری شد .من کل تایم اونجا بودم حتی برا یک ساعت نیمدم خونه .الان که ۶ماهششه من وسواس شدید دست شستن گرفتم همش حس میکنم بد از عوض کردنش دستام میکروب داره یا مثلا ظرف شستن نمیدونم غذا درست کردن هرچی یا وقتی میشورمش میگم نکنه کثیف شده باشه سینهام الان شیر میخوره بچه مریض شه هی لباس عوض میکنم و هی میشورم ۱۰۰۰بار میشورم دستام مثل چوب خشک شده .همش حس میکنم الان یه اتفاق بد قراره بیافته اون صحنه ها از جلو چشم نمیرم مدام ترس دارم تروخدا بگین چیکارکنم خیلی اذیتم

اگر امکانش داری حتی آنلاین با یک تراپیست صحبت کن ،اگر نداری اول به نیت سلامتی بچت چله حشر بگیر،
من خیلیییی بهش اعتقاد دارم،خیلی هم آدم باهاش آروم میشه ،بعدم کلا حواس خودت از اون اتفاق پرت کن، سعی کن به خودت مدام بگی ،این روزا تموم میشه،بچم بزرگ میشه، دلم تنگ میشه واسه نی نی بودنش ،پس آهنگ بزار ،شاد باش،بیخیال باش ،ریلکس باش ،تا هم خودت لذت ببری ،هم پسرت در آرامش بزرگ بشه ،بچه ها حس مادر هارو میفهمن

سعی کن کم کم این حسوازخودت. دورکنی عزیزم مسلما شماتو اون دوره خیلی ازیت شدید پس حق دارید

تاخودهمونجاجیک نزدبچه رفتیم اونجا خدایه دکتربودخانم تقی پورایشالا دست به خاکستربزنه طلابشه ازبچم دقیقاعین بچه شما ازنخاعش مایع گرفتن گفت چون زردیش بالا بوداحتمال آسیب به مغزخدای نکرده نکرده باشه خلاصه موقعی شاهرودبود هر روزعکس سونوگرانی نوارمغز بازسمنانم همینطوراونجا هم آزمایش روآزمایش بچم دیگه توبدنش جای نبودکه خون نگرفته باشن حتی زیربغلش یباررفتم سربزنم بچم دیدم پرستاره از زیربغلش خون میگرفت اینم جیغ میزدخودم باچشمم دیدم گرفت دست بچموکشیدروش تشرزدمنومیگی دلم داشت پارمیشدرفتم گزارش کارشودادم دیگه سی تی اسکن بانوارمغز دوماه بعدش رفتیم سمنان گرفتن خوب بودخدارشکرمشکلی نبود ام ار آی هم گرگان اونم مشکلی نداشت بچموخدا دوباره بهم دادبرای اینه میگم درکت میکنم توی 15روزمن10کیلولاغرکردم بخیه هام عفونت کردن

درکت میکنم من خودم 15روزبچم بستری بوداون صدای دستگاه هاتوگوشم بودمیرفتم سرویس توخونه همش خیال میکردم صدای جیغ بچم میادبدو میومدم بیرون شوهرم میگفت چیه گفتم امیرحسین جیغ میزنه میگفت اونجاازبس ازش خون گرفتن بچم جیغ میزدمونده بودتوسرم تایکی دوماه همینطوری بودم ولی به مرورخوب شدم

چقدرررر درکت میکنم‌...پسر منم ده روزگی ۳ شب بستری شد،انقدررر سخت گذشت بهم و عذاب کشیدیم ،همش ترس ته دلمه نکنه مزیض بشه باز بریم اونجا...خیلی وقتا خیلییی جاها نمیرم از این ترس....

ولی شما سعی کن نم نم کمش کنی یا پیش تراپیست برو

تقریبا منم مثل شمام بچم دوماهش بود مریضی بدگرفت بستری شد من دیوونه شدم دیگه... ولی سعی کن به خدا بسپاری و سیستم ایمنی بچه رو تقویت کنی انشالله خوب میشه، یه کم ول کن... ما چ خرص بخوریم چ نخوریم فرقی نداره زیادم بچه رو استریل کنی بیشتر مریض میشه و حساستر

پسرمنم دوبار بستری شد بعد واکسن منم از همه چیز و همه کس میترسیدم خودمو بچهامو تو خونه زتدان کرده بودم واقعا اذیت شدم

چقد بد عزیزم حق داری حس بدش باهات مونده