تجربه واکسن ۱۸ ماهگی
براش خیلی سنگین بود دو سه ساعت بعد زدن تبش شروع شد تب خیلی بدی بود مخصوصا شب اول که اصلا پایین نمیومد نزاشتم بچه بیچاره بخوابه چون دستمال نمدار نمیزاشت بزارم ظرفشویی رو پر آب کردم نمک ریختم گلاب ریختم اینجوری از ۳۹ آوردم ۳۸ یه خرده خوابید نزدیکای صبح دوباره آتیش گرفت مجبوری بروفن دادم یه ساعت بعدش چک کردم رفته بود بالاتر شیاف گذاشتم نیم ساعته پایین آورد ، از دکترم پرسیدم اگه پایین نیومد بالاتر رفت سریع یه کار دیگه بکنین منتظر ساعتش نباشین ، تا شب دوم ساعت ۱۱ تب داشت که بعد اون خدا رو شکر قطع شد
بعد واکسن دستشو گذاشت رو پاش هی پا پا کرد اصلا راه نرفت هرجا بردم چون زودم بیدار شده بود اصلا همکاری نکرد که بگردونمش پاش زیاد نگیره کل دو روزو کمی میلنگید ولی راهشو میرفت فقط تو نشستن بلند شدن یه کمی اذیت میشد ناله میکرد پس اگه بچه هاتون راه نرفتن نگران نباشین بنظرم درد پا ربطی نداره به راه بردن بعد واکسن همه چی به واکنش بدن بچه برمیگرده
در آخرم ممنونم از همه مامانایی که مغزشونو خوردم با تب بچم که پایین نمیومد

۶ پاسخ

برا پسرم منم تبش خیلی بالا رفت نزدیک چهل و خیلی تب مقاومی بود دکتر استامینوفن و پروفون نوشت ولی چون استا تلخ بود و نمیخورد براش شیاف میذاشتیم ولی کلا دو سه روز هست این قضیه درد پا و تب نگران نباشید تب شدید هم که فقط یک روزه بقیه ش حالت داغی کم هست

خداروشکر که بسلامتی گذروند

خداااا استزسش داره منو میکشه

ای وای اول صبحی چه استرسی به من اومد کم مونده گریه کنم هفته دیگه وقته واکسنه پسرمه😭😭😭😭

چیکار کنیم یعنی اکه استامینوفن دادیم تب پایین نیومد بعد از نیم ساعت صبر نکنیم تا چهار ساعت بعد ؟
چقدر بعدش میشه شیاف زد ؟

خداراشکر که اقا هومن بهتر شده

سوال های مرتبط

مامان یسنا مامان یسنا ۱ سالگی
سلام مامان ها میخواستم از تجربه ی واکسن 18 ماهگی دخترم بگم، قبل از واکسن زدن برای دخترم دو تا عروسک‌ جدید خریدیم،یکی رو با خودم ب بهداشت بردم و یکی رو تو خونه گذاشتم ک وقتی اومدیم خونه بهش دادم،موقع واکسن زدن ب پاش جلو چشماشو گرفتم نزاشتم ببینه ک تو ذهنش نمونه،بعد ک اومدیم خونه شوهرم با دخترم بازی کرد و دخترم راه رفت و دوید،اصلا بهش یاداوری نکردیم ک واکسن زده ب قول گفتنی جیز شدی،بعد رفتم خونه ی مامانم ک اون جا سرش گرم باش،بازی کنه،عصرش با مامانم و دخترم رفتیم بیرون و دخترم همه رو راه اومد،اخراش موقع برگشت ب خونه بغلش کردم،پاش اصلا ورم نکرد و قرمز نشد،چون مواد پخش شد تو پاش،بعد شیر زیاد بهش دادم و زیاد ادرار میکرد،همون موقع بعد واکسن ک اومدیم خونه بهش استامینوفن دادم،ساعت 8شب دادم،ساعت 12 شب، فقط ساعت 10شب و 12:30 شب تب کرد،با اب ملول رو ب گرمی پاشویه اش کردم ،تبش می اومد پایین،کمپرس سرد کمی گذاشتم روی پاش،کمپرس گرم اصلا نزاشتم، ب نظر من خیلی واکسن خوبی بود،دخترم اصلا پا درد نداشت
مامان یزدانم🫀خونه مامان یزدانم🫀خونه ۱ سالگی
مامان نفسم😍 مامان نفسم😍 ۱ سالگی
#تجربه واکسن ۱۸ ماهگی
شاید شما هم مثل من جز مامانایی باشید که از چند ماه قبل استرس این واکسن رو دارید.برای من این استرس اینقد شدید بود که روز واکسن(تو ۲۰ ساعت) ببخشیدا😵‍💫 با وجود یبوست شش بار شکمم کارد کرد 😵‍💫 نمیخوام بگم واکسن راحتی بود!برای دخترمن واقعا سخت بود اما تونستیم کاری کنیم که راحت تر سپری بشه.
رفتیم واکسن زدیم و تا رسیدم خونه شیاف ۱۲۵ زدم(چون پاراکید رو بالا میاره😵‍💫).شنیده بودم راه رفتن برای کم شدن درد پا خوبه،از وقتی رسیدیم خونه بازی کردیم و راه رفتیم تا چهار ساعت بعد که دردش شروع شد و فقط گریه میکرد.به هرسختی بود خوابوندمش.یک ساعت خوابید و من اون زمانو براش کمپرس سرد گذاشتم(۳ دقیقه میذاشتم،یه دقیقه برمیداشتم)بعد یک ساعت با گریه و درد بیدار شد.تو بغلم براش شعر میخوندم تا یک ساعت بعدش ک زمان شیاف رسید(هر ۶ ساعت) نیم ساعت بعد شیاف درد پاش کمتر شد اما میترسید راه بره.من به دوستم گفته بودم که با بچه ش بیاد خونمون که دخترم بخاطر اون راه بره.دخترم بخاطر بازی اروم اروم پاشو زمین گذاشت.وقتی دید دردش قابل تحمله با لنگیدن شروع کرد به راه رفتن و چند دقیقه بعد همه چی عادی شد. چهار ساعت بعد شیاف ، درد و تب دوباره شروع شد.دخترمو بغل کرده بودم و روی پیشونیش پارچه ی ولرم میذاشتم.از پارچه میترسید و داد میزد ولی من چاره ای نداشتم و کارمو ادامه دادم تا تبش کنترل بشه.تمام مدت هم تلویزیون روشن بود که حواسش پرت بشه و کمتر گریه کنه.زمان شیاف بعدی رسید و من خوشحال!اما این خوشحالی فقط یک ساعت و نیم بود.
ادامه پایین👇