بعضي وقتا واقعا به جدايي فكر ميكنم، من و همسرم قبل از تولد دخترم زوج خبي بوديم اما الان بعضي وقتا خيلي جدي ميشينم به جدايي فكر ميكنم، هر شب سر اين موضوع دعوا داريم كه به بچه با ليوان ميخواي آب بدي يه دستمال دستت بگير لباسش خيس نشه مجبور شم شبونه لباس بچه شرماخورده رو عوض كنم، انقدر عصبي شدم كه رفتم تو اتاق در و هم محكم بستم چند دقيقه طول كشيد باز بتونم برم پيش دخترم

اشکال نداره سعی کن انرژی منفی بریزی دور اشکالی نداره مردا نمیتونن به همه جزئیات توجه کنن اگه مسائل ساد بگیری خیلی راحت تر کنار میای لباس بچرو عوض کن اشکالی نداره بلاخره اونم بچشه نمیتونی نزاری دست بهش بزاری باعث دوری از بچش میشی بزار وقتی بفهمن هرکاری میخوان بکنن تو بامهربونی بهش بگو گوش نکرد بعدش لباس عوض کن دارو بده یا هرچیز دیگه اما نزار شوهرت از بچش دلسرد بشه هروقت یکسری کرد تو دعوا راه انداختی برای روحیه بچه هم بده تاثیر بدی داره

عزیزم ما هم مشکل بحث داریم سر بچه
اون روز دستشویی کرده بود بردم شستم پسرم پاش زد آب گرم باز شد یکمی پاش قرمز شد شوهرم ک آمد دید گفت پاشم آب جوش بیار بریزم رو پات ببینی بچه چی کشیده
یک جوری دلم شکست ک نگم
هیچ هم نشده رو پاش
چند شب گریه کردم انگار من عمدی این کار کرده بودم

عزیزم همه مون سر این چیزا با همسرامون بحث داریم ولی خب اینا که دلیل محکمی نیست که بخوایم جدا بشیم مخصوصا حالا که یه بچه تو زندگیتونه که هم مادر میخواد هم پدر

ماهم همینطور اکثر دعواها سر وروجکه

این بچه مگه ثمره عشق و علاقه شما نبوده پس برای آرامش روان بچه و خودتون بیشتر گذشت کنید

اشتباه نکن ب خاطر بچه با همسرت دعوا و بحث نکن می‌دونم حق داری خسته ای اما اصلا خوب نیست که بچه این بحثها رو حس کنه چون بعدا تو تربیتش ب مشکل می‌خورید بعدش بچه بزرگ میشه تو همسرت هستید که برا هم میمونید خلاصه نه ب جدای فکر کن نه بحث کن سعیکن ارامشتو حفظ کنی

همه کم اوردیم 😔😓😓🤦☹️

منم همین مشکلو دارم و واقعا تاثیر گذاشته روی حسم ب همسرم ، همش جلو همه میگ ک من ب بچه شیر نمیدم ، امروز بدن دخترم بخاطر گرمی کهیر زده بود برداشته ب مامانم میگ این همیشه همینکارو می‌کنه با بچه 😐 انگار ک من نامادری ام
واقعا خستم و دلم میخواد تنهایی دخترمو بزرگ کنم

همين ظهر صحبت كردم ، به من ميگه تو ٣ هفته است كلا منو بادت رفته، ميگم تو آخرين باري كه غذا درست كردي، ظرف شستي، به دخترمون غذا دادي، گفتي بده بچه رو به من برو حموم رو يادت بيار ، تو اصلا حواست هست كه من زمان داشته باشم برا تو ، خيلي عجيبه حسودي بچه رو ميكنه

شیما عزیزم یکم اروم باش احساس میکنم بیش از حد حساس شدی
حتمن با مشاوره صحبت کن
آخه لباسش خیس بشه عیبی نداره، عوض میکنی
پسر من از ۲ماهگی یک آب دهنی داره من دقیقن روزی ۵ ۶ دست شاید ببشتر عوض میکنم چون یکسره کل سینه اش خراب میشه
یا همسرم هنوز درست بلد نیست بچه رو بغل کن ، مثلن بچه رو میزاره رو مبل یا تخت تنها یهو میره از پیشش
مردها اصلن اونجوری که ما هستیم نیستن
میدونم خیلی حساسی از صبح تا شب
از شب تا صبح داری زحمت میکشی
استراحت کم شده
بی خوابی
خسته ای
وقتی رابطه خوبی داشتید نباید سر چیزای ساده انقدر خودتو اذیت کنی
حتمن با ی مشاوره صحبت کنید
حتی با خود شوهرتم صحبت کن آروم و با منطق

هیچ ووووقت بخاطر این حرفا فکر جدایی نکن تو یه دختر بچه داری ازش اون دختر داغون میشه یکم بزرگتر بشن درست میشه

بعضی وقتا با گذشت یکنفر از اعضای خانواده خانوادی با آرامش تری داری و راحت زندگی میکنی

جدایی چیه با یه بچه والا وعضعیت ماهم همینه حرفای همسر من با لیوان اب نده بریز تو شیشه اونو نده بخوره خفه میشه این زیاده داری میدی صورتشو بشور چرا کثیف چرا اینو دادی دستش خطرناکه خیلی چیزای دیگه ولی من اهمیت نمیدم دوتاشو گوش میدم زیادم ببینم حرف میزنه میگم خودت مراقبت کن پس من بلد نیستم اونم مجبور میشه هیچی نگه دیگه

من جدي ميخوام جدا شم، همش فكر ميكنم دخترم بدون باباش چي ميشه، خيلي دوسش داره

عزیزم غصه نخور وضعیت ماهم همینه اوضاع بعد بچه برامون افتضاح شده همش بحث داریم سربچه
وضعیت منم دقیقااااااااااااا همیییییینه
تمام بحث ما سر بچس
کلا رابطه عاطفی و زناشوییمون خراب شده
کلا خیلییییی همه چی بذ شده 🤦🏼‍♀️🥹

منم😓

منم دقیقا عین شما هستم همش دعوا می‌کنیم در حالی که قبلا اصلا اینطور نبود