از ظهر منتظره باباش بیاد بهش گفته بود براش خمیر بازی بگیره بعد اومد و نگرفته بود از ترسشم نتونست گریع کنه بگه چرا نگرفتی الکی یه نیشخند زد با چشمای اشگی خوابید خاک تو سر پدر بودنش ک حتی بلد نیس دل بچشو شاد کنه

خیلی پدرها اینجوری هستن.خیلی مادرها در خونه نقش هر دو باید بازی کنن.عادت کردن خیلی مردا و خودمون عادتشون دادیم.

چرا من گریم گرفت😭

آخ بمیرم براش اعصابم خراب شد براش

عزیزم بخر براش بده به باباش که بهش بده
بذار نفهمه بابای بیخیالی داره
چرا غز ترس گریه نکرد؟از چی ترسید؟

خودت براش بخر عزیزدلم.من کل کار بچه باخودمه

الهی بمیرم چقدرناراحت شدم

بمیرم براش چرا نگرفته چه دختره با حیایی بچه من بود کچلمون میکرد

تروخدا از دلش دربیار براش فردا بخر کاش اونجا بودم براش میخریدم چقد مظلومن این فرشته های پاک کاش قدرشونو بدونیم حیف

قربونش برم چقدر مظلوم خوابیده

😢😢😢😢😢😢

آخی طفلکی فردا خودت براش بخر ،من شوهرم همیشه یادش میمونه امروز پسرم استیکر میخواست براش اورد البته اگه یادش بره واویلاس😅

الهی دلم کباب شد🥺

ووی خدا نگو دلم یجور شد شوهر منم گاهی وقتا اینجور میشه ولی خدایی بی تفاوت نیست یا اون موقع پولش نداشته بااینکه فراموش کرده و همیشه هم اعتقاد داره بچه هرچی خاست همون موقع براش مهیا نکنه پرتوقع میشه
منم همیشه سر موضوع باهاش دعوا دارم ولی الکی هم نمیگه بعضی روزا میگه واقعا درست میگه

آخی بگردم خب شایدپدرش،یادش رفته