خانما میشه کمکم کنید
مادرشوهر من خیلیبی توکارام دخالت میکنه تو از شیر گرفتن بچم خیلیی اذیتم میکنه تا بچه گربه میکنه یه جوری رفتار میکنه که انگار من گریه بچه رو عمدی در میارم و بچه نباید اصلا گریه کنه عذاب وجدان میده بهم خیلی با کارا و حرفاش لجمو در میاره چیکار کنم شماهم اگه اینجوری باشه چیکار میکنید

مادرمم همینه درجا من هنوز قصد ندارم ترکش بدم دفعاتشو تا کم کنم مامانم دخالت میکنه😫🥴

نمیدونم والا منکه مادر شوهرم خالمه از مامانم مهربونتره برام. ولی زیاد باهاشون دهن به دهن نشو و حرفشونو گوش نده بگو من خودم بهتر صلاح بچمو میدونم

خب میگی هرروز میبینیشون
سعی کن محدود کنی
نه یهویی ولی ب مرور کم کن

من یبار برخورد کرد باهام گف چرا بچه گربه کرد بهش گفتم کسی تو کار بچه داری شما دخالت کرده ؟ من حتما بچم چیزی میخاسه ک صلاحش نبوده بهش بدم بچه با گریه خنده غم و شادی بزرگ میشه ربطی ب کسی نداره . دیگه همون شد بهم حرفی نزده اگ بچه هم گریه کنه خودشو نمیذاره خونم چون برخورد محکمی باهاش کردم .

خوشبحالت زنگ میزنه مادرشوهر من یک ماه رو نبینه عین خیالش نیست

ولش کن کون لقش به اونچه خیلی ناراحته بیاد ببره نگهداری کنه ازش که گریه نکنه بهش توجه نکن مادر شوهر منم حرف مفت زیاد میزنه جوابش فقط یه نگاهی جوابشم‌نمیدم

همه همینن .منو میگفتن شیرت عافیت نداره .اصن نمیدونم عافیت نداره چیه 🤣🤣🤣 الان خندم میگیره ولی واقعا اون موقع توانایی کشتنشونو داشتم

عزیزم رفت و آمدت و کمتر کن خواست بیاد خونت بگو میخوام برم خونه دوستم یا پیاده روی یا بچمو میخوام ببرم پارک ما مادرمونو هر روز ببینیم حرف پیش میاد دلخوری پیش میاد فاصله در روابطتون رعایت کنید.

من نمی ذارم چیزی بگن
بهشون بی احترامی هم نمی کنم ولی خیلی محترمانه حرفمو می زنم
دیگه زیاد بهم گیر نمیدن

خدا کمک کنه بهت، البته مال منم دست کمی از مادرشوهرت نداره، یه شب غذا میدادم بچم انقد گریه کرد و عوق زد اومد توی اتاق بچمو بغل کرد برد وهی میگف اره بچه رو انداختی رو بالشت و ب زور غذاش میدی شما کافرید بچم از حال رف اشکشو درمیاری، بخدا خواستم خفش کنم، پسرمنم عادت داره چشمش ب یکی میوفته جیغ و داد میکنه ک نجاتش بدن پاشه بره😕

پ معلوم از سر دوستداشنه ک هی میخاد ببینتت ..خوشبحالت عروس چکار مادر شوهرت کردی ک انقدر میخادت😂😁

یجایین؟

برا منم همینه