۱۰ پاسخ

بنطر من بی عرضه ای از مدیر مدرسه بوده چنین دانش آموزی قطعا مشکلات بزرگتر از اینکه صرفا بچه شر و شیطونی باشه داشته که زیر نظر مشاور کودک یا روانشناس کودک قرار میگرفته و درمان میشده
اگر مدیر مدرسه عرضه به خرج میداد و این دانش آموز اخراج یا حداقل تعلیق میشد همون پدر و مادر بی فکر و نا آگاه هم به فکر میوفتادن که پیگیر مشکلات بچشون باشن
به هر حال مدارسی وجود دارن که برای بچه های خاص یا بیش فعال باشن
و آموزش پرورشی که با اینکه شاکی داشته این بچه باز هم پیگیری صورت نگرفته
ما کل سیستم آموزشیمون مشکل داره

نهایت معلم میتونه از مدیر بخواد پرونده بچه رو بهش بده که از مدرسه بره اما کتک نه

اونجا آموزش و پرورش عزیزم...بچه تو خونه بد تربیت یا بی تربیت شده ریشه داره یا در فقر یا فرهنگی یا بی سوداری والدین شما آگاه ترید باید مسلط ب رفتار باشید کمک کنید بچه درست شه اونجام از شما کتک بخوره از درس فراری میشه نتیجه اش نیشه بی سوادی و هزار کار دیگ در آینده برای بجه

از طرف یه همکار میگم بهت حق میدم و درکت میکنم
اکثر اینایی که تو مجازی فتوا صادر میکنن ۴۵ دقیقه نمیتونن حتی کلاس را کنترل کنند، تدریس و تربیت بماند

من به شخصه. نمیتونم. دست رو. بچه کسی بلند کنم شما ام. معلم بودین معلم وظیفش تربیت بچه هاست. درسته مجبور بودین. ولی با کمال احترام و ادب حق اینکه حتی ی انگشت بهش بزنید نداشتید 😊🙏🏼

ببین روستا بوده بچه روستا خیلی وحشی بار میان چون هییییچچچچچچچچچ چهارچوبی برای زندگیشون ندارن
ما تو فامیل داریم مثلا از روستا اومدن خونه ما نمیتونست ی جا بشینه یا هی از در دیوار بالا میرف جیع میزد اذیت میکرد کتک میزد میرف تو راهرو جیع میزد نمیتونستن جلوش رو بگیرن

منم مخالفم با بعضیا که ذره ای ادب به اون طفل معصوم‌یاد‌نمیدن یا با وحشی بازیاش برخورد نمیکنن
خب منم بچم‌برام عزیزه وقتی کتک‌بخوره از به بچه یا فحش بد بهش بده ناراحت میشم و‌برخورد میکنم

مامان سیاوش ی سوال شما ک معلمین برای ابتدایی پسرانه چ مدارسی پیشنهاد میدین ترجیحا پاداد اگه اطلاعاتی دارین ممنون میشم جواب بدین

قطعا هر کی می‌تونه جای خودش تصمیم بگیره ن تو

من کاری ب کتک زدن و نزدن شما ندارن شاید همه راه ها رو رفتین و جواب نداده اینم شده آخرین راه
ولی خدایی من جای شما بودم خانواده شو ب خاک و خون میکشیدم چون بی ادبی در این حد هم حدی داره

سوال های مرتبط

مامان سیاوش مامان سیاوش ۱۷ ماهگی
من الآن یه چیزی رو خیلی خوب فهمیدم. و اون این که از همه ی مادرایی که تو تاپیک قبلی منو متهم و قضاوت کردن، توی این شرایط خیلی آروم تر و صبور تر بودم.
شما ها تحمل ضربه ی یواش برای بچه ای که خودش با اون هیکل چاق خیلی ها رو کتک زده نداشتین. ضربه ای که اصلا نه درد داشت نه کبودی و من فقط برای چند دقیقه ساکت نشوندنش سر نیمکت بکار می بردم.
حالا اگر یه نفر بچه ی آروم و مودب خودتون رو کتک بزنه، گریه اش رو بیاره، فحشای بد بهش بده و وقتی تو داری سعی می کنی دخترت رو خوب تربیت کنی اون حرفای بی تربیتی یادش بده، پدر مادر بچه هم عین خیالشون نباشه چی کار می کردین؟
به والله زمین و زمان رو بهم می ریختید. تا هفت جد و آباد اون بچه و ننه باباشو جلوی چشمش میارید ول کن نیستین.
یه نکته ی جالب هم که به ذهنم رسید اینه که چرا همه خودشون رو جای پدر مادر اون بچه ی بی ادب گذاشتن؟
چرا یه لحظه خودتون رو جای اون پدر مادری که بچه اش کلی از این دانش آموز آسیب دیده نذاشتین؟
شاید اگر جاتون رو عوض کنید و حال اون پدر مادرایی که بچه شون آسیب می دید و هر روز میومدن مدرسه برای دعوا شکایت درک کنید کمتر قضاوت کنید
مامان سیاوش مامان سیاوش ۱۷ ماهگی
سال ۱۴۰۱ وقتی تازه کرونا تمام شده بود و مدارس حضوری شد من اولین سال تدریسم رو تو یکی از روستاهای اطراف اهوازم پایه پنجم شروع کردم. اسم روستا رو بذارید نگم. ولی اون بچه ها تو سه سال کرونا هیچی بلد نبودن و الکی الکی فقط نمره قابل قبول گرفتن. کتابهای سالهای قبل رو حتی نگاه نکرده بودم و همه بی سواد
اون سال یه شاگردی داشتم که خیلی اذیتم می کرد. به جز اینکه هیچی بلد نبود سر کلاس مدام کتک کاری می کرد و همه رو اذیت می کرد. من فارس بودم و اون روستا همه عرب زبان بودن.
اون بچه فکر می کرد من عربی بلد نیستم و جلوی من فحش پدر مادر به بچه ها می داد مثلا می گفت ک... امک . تا کی رفتم پای تابلو درس بدم یکی از بچه ها گریه می کرد که خانم اسرا به مادرم یا پدرم فحش می ده.
خانواده ی این بچه ضایعات جمع کن بودن و غالبا نظارتی روی بچه نداشتن. وقتی پدرش اومد مدرسه با ۶ متر زبون برگشت گفت دختر من مثل برگ گل می مونه بهش اینجوری نگید، دعواش نکنید.
درحالی که هر روز اولیای دیگه میومدن شکایت که خانم این دختر بچه ی ما رو اذیت می کنه، مدام فحش های کوچه خیابونی می گه.
خلاصه این بچه همه جوره وقت و انرژی من رو سر کلاس گرفته بود.
ادامه...
مامان نویان مامان نویان ۱ سالگی
امروز دوستم مهمون خونمون بود پسرش شش ماه از نویان بزرگتر بود ولی بزن بهادری بود همین که رسید یه دونه به نویان زد بعد نیم ساعت هلش داد با چکش دالی توپه زد تو سرش من فقط نویان رو آروم میکردم و دلداری میدادم ، دوستم میگفت چقدر نویان مظلومه یکم بهش یاد بده کتک زدن رو نزار سوسول بار بیاد اینا پسرن ، واقعیت من این روش تربیتی رو دوست ندارم می سپارمش به جامعه تا  دفاع کردن از خودش رو یاد بگیره ، خشونت به نظرم خوب نیست
اینکه بچه دستش هرز بشه بخواد بچه ها رو بزنه دیگه تو بزرگسالی نمی تونه دوست های خوبی داشته باشه
به دوستم گفتم از سرش این کار رو بنداز یه خورده دیگه بزرگتر بشه واقعا نمی تونی جایی بری چون هر مادری سکوت نمی کنه و اینکه چرا ما فکر می‌کنیم اینجوری بچه های اجتماعی بار میاریم ؟ یعنی تو مهدکودک مدرسه سرکار و جامعه با یکی بحث مون بشه حتمن باید خشونت بکار ببریم اونوقت باید چاقو کنیم شکم همدیگه...
حالا از اون موقع نویان ترسیده سمت بچه ها نمیره