۱۶ پاسخ

الهی عزیزم😞

وای خدا سختترین لحظه زندگی یه مادر همینه😭😭😭😭 من شرحه شرحه شدم برا پسرم

ای خدا عزیزم🥹🥹
چقد دلم برا اون روزا تنگ شده
ک انقد پسرم بهم نزدیک بود
ولی خب بالاخره ی روزی باید جداشون میکردیم
پسر من ک تقریبا یکماه فقط شیر خورد غذا نمیخورد اصلا

منم روزی که دیگه شیرمو نخورد قلبم هزار تیکه شد😔

هرجور نظر خودته ولی یه روز باید بگیریش دیگه این سختی رو هر لحظه از شیر بگیری داری

والا با این پیامت اشکام سرازیر شد منم طاقتشو ندارم زمستون از شیر می‌گیرمش از همین الان ناراحتم

واس ی مادر سخت ترین کار همینه
من ۸ ماهه دخترمو از شیر گرفتم
الانم میاذ میگه می می بوسش میکنه سرشو‌میذاره رو‌سینم و‌میره

تک‌تک‌پیاما را خوندم و‌اشک ریختم😞😞
منم از دیروز به دخترم شیر ندادم
دیشبم خیلی سخت گذشت
انقدر دخترم گریه کرد، داغونم هم از لحاظ روحی، هم درد سینه😔😔

ببین من دخترمو ۲ هفتس گرفتم هنوز یه موقع ها میاد نازش میکنه میگه نازی بعد بوسش میکنه
هنوز که هنوزه این کارو میکنه بند دلم پاره میشه
من تا ۵ روز فقط گریه میکردم دلم براش کباب بود

خدا لعنتت نکنه اشکم ریخت🥲 کم غصه دخترامو میخورم غصه پسر تو ام اضافه شد یه لحظه تو ذهنم تصورش کردم چشمام پر شد

می‌دونم خیلی سخته عزیزم منم باید همین روزا از شیر بگیرمش و فکر میکنم خودم بیشتر اذیت میشم
ولی باید به این فکر کنیم که خدا خودش خواسته تا دوسال شیر بدیم

وقتی خواب و خوراکش خوب بشه میفهمی چه لطف بزرگی کردی در حق خودش و خودت منکه راضی ام خدایی ۱۵ روزه از شیر گرفتم😁😁😁

اوخیییی گوگولی من.پسر منم رو سینم میخوابید هی سرشو می‌مالید ب سینم بی طاقتی میکرد ولی میگذره گلم آخرش باید از شیر بگیری تابستون هوا گرمه خوب نیس.همین الان سه روز ندادی سختیش گذشته طاقت بیار اونم یادش میره دیگ

وای چی میگی دختر😅😅 فک کن
دیگه باید قبول کنیم دارن بزرگ میشن😍

وای خواهر منم ناراحت شدم چ برسه ب تو ک مادرشی با شیر بگیر با لیوان بهش بده خیلی خوبه خاصیت داره

عزیزم منم شب اول که از شیر گرفتم دخترمو گریه کردم براش خیلی سخته درکت میکنم .یه پیشنهاد بدم بهت بغلش میکنی نذار سرش یا دستش بخوره به سینت تا از یادش بره

سوال های مرتبط

مامان جان دلم🍁 مامان جان دلم🍁 ۲ سالگی
من هر وقت دخترمو دعوا می کنم و از دستش عصبانی می شم بعدش ازش معذرت خواهی می کنم و بهش می گم منو بخشیدی اونم می گه آره. یه بار موقع شیر خوردن گازم گرفت منم شیر دادنو قطع کردم و چند دقیقه بهش شیر ندادم اونم یه کم گریه کرد بعد یهو اومد بوسم کرد صورتمو ناز کرد گفت ببخشید دیگه گاز نمی گیرم😔 🥺 منم دلم سوخت بهش دوباره شیر دادم.‌ الان هر وقت تلاش می کنم دیگه شیرش ندم همش میاد نازم می کنه بوسم می کنه می گه ببخشید😔 جی جی بده. من هر چی می گم تو کار اشتباهی نکردی که بگی ببخشید اصلا حالیش نمی شه😔 هم دلم براش می سوزه که التماسم‌می کنه هم باید از شیر بگیرمش نمی دونم دیگه چیکار کنم. دورو بریا هم دخالت می کنن😒 مثلا مادرم دیشب خونمون بود نذاشت بخواد گریه کنه و تلاش کنه خودش بخوابه اومد دخالت کرد منم اونو دعوا کردم گفتم تو دخالت نکن ولی کلافه شدم باز شیرش دادم و خوابید😔 من بچه بودم حال من براش اهمیتی نداشت ولی الان پیر شده نمی خواد نوش کوچکترین رنجی بکشه حتی اگه اون رنج به نفعش باشه😏
خلاصه بزرگ کردن و تربیت کردن بچه تو شرایطی که بزرگترای دورو برش هنوز بالغ نشدن و نیاز به تربیت دارن کار استخوان شکنیه😮‍💨