۱۳ پاسخ

کادویی آقایی همسر برای من و دختری😍

تصویر

ای جانم عزیزم بسلامتی😍🥰

بسلامتی مبارک باشه عزیزم 😍😍😍😍

بسلامتی گلم

خوش قدم باشه
سایز لباسش چنده ؟

مبارک باشه عزیزم

ب سلامتی مبارکت باشه

مبارکه😍چند هفته بودی

مبارکههه مادرررر😍
برا منم دعا کن بچم سرموقع دنیا بیاد😢

سلام عزیززم مبارک باشه ایشالا خوش قدم باشه دعا کن نی نی منم سالم و سلامت بیاد تو بغلم 😍🥰

عزیززززم ❤️❤️بسلامتی مبارکت باشه ایشالله
تروخدا برا منم دعا کن بسلامتی دخترمو بغل بگیرم 🥹🥹

مبارکه چند کیلو بود ؟

سزارین شدی آخر یا طبیعی گلم

مبارک باشه عزیزم بسلامتی

سوال های مرتبط

مامان گل دختریـ مامان گل دختریـ ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی (اولین بچه)👼🏻💗
۴۰ هفته و ۱ روز م بود دقیقا ۱۵ اردیبهشت ساعت ۴ اینا بود رفتم برای ان اس تی چون ان اس تی قبلی ک انجام داده بودم یک سانت بودم ، رفتم و معاینه کردن گفتن ک ۲ سانت شدم برم خونه آخرشب برگردم ، من نیم ساعتی پیاده روی کرده برگشتم خونه شام خوردم دوش گرفتم بعدش رفتم همش پله های خونه رو بالا پایین کردم 😩😖 بعد دیگه ساعت ۱۲ رفتم بستری شدم بعد دوباره معاینه شدم ۳ سانت شده بودم بعد چند ساعت ک چهار سانت شدم ماما همراه اومد ، کلی باهم ورزش کردیم اینا اما من دردهام شروع نمیشد و دهانه رحمم باز بود ۵،۶ سانت تا نزدیک صبح فایده نداشت بعد کیسه آب مو ترکوندن ک دردها بعدش شروع شد اما یه چیز عجیب تا دستگاه ان اس تی رو میزاشتن قد شکمم بی‌قرار میشدم و حالم بده میشد 😬🙁😑انگار ب اون دستگاه حساسیت داشتم 😐
حتی پرستارا میگفتن تا حالا همچین چیزی ندیدم ک یکی با این دستگاه اذیت شه. واقعا تا اون دستگاه رو میزاشتن رو شکمم گریه ها شروع می‌شد و منو خیلی بی قرار میگرد 🙄🥲
خلاصه ساعت ۱۱ نیم زایمان کردم کلش ۵ دقیقه تو اتاق زایمان بود هرچی در توانم بود زورررررررر زدم ک سریع راحت شم فقط😭😂حتی دکترمم گفت زور زدن هات عالی بود 😂😂خیلی خوب همراهی کردی .
بخیه رو نمدونم چندتا خوردم ولی تا ۶ تا افتاده
و اینکه هزینه ماما همراه بدون مشاوره شد ۲ تومن قرار بود یک نیم بگیره چون بیشتر کنار من بود بیشتر گرفت
مامان مهیار🤎🐻 مامان مهیار🤎🐻 ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت 1
سلام بعد از 4 شب بی خوابی
خب من کلا ده روزی بود ورزش رو شروع کرده بودم اما کم روزی نیم ساعت پیاده روی فقط
این دو سه شب آخر دیگ کردم روزی دو ساعت پیاده روی 100تا اسکات و حموم آب گرم
و شیاف گل مغربی شب آخر دوتا گذاشتم و بعدشم رابطه بدون جلوگیری داشتیم بعد از رابطه دردام شروع شد ساعت 1 شب بود گرفت تا ساعت 6 دیدم ول نکرد و چون تجربه نداشتم کسیم پیشم نبود با همون درد رفتم بیمارستان که معاینه کرد گفت یه سانت نیمی برو بعدظهر بیا بعد ظهر رفتم همون بود ولی چون ظربان بچه نا منظم بود گفت ختم بارداری که چون مهیار تو سونوش‌ اکوژن قلب نشون داد و اون بیمارستان متخصص اطفال نداشت باید میرفتم یه شهر دیگ(شیروان) رفتیم اونجا گف دو سانتی ضربان بچه هم خوب شده و ما زیر سه سانت بستری نمی‌کنیم دیگ گف برو پیاده روی کن دور بیمارستان سه سانت بشی بستری کنیم من درد داشتم ولی هر سه چهار دقیقه می‌گرفت ول میکرد
رفتم قدم زدم ساعت ۱۲ شب رفتم ولی بازم دو سانت بودم
مامان شاهان🩵 مامان شاهان🩵 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان🥹❤️🫴
خب رسیدیم به تجربه زایمان من🥹❤️🥲

من وقت عمل سزارین داشتم برای ۲۰ ام شهریور...که میشدم ۳۹ هفته تمام

از یه هفته بود هر روز ماه دردام شروع میشد درد پریودی میگرفت و ول میکرد...
تا اینکه دوشنبه ۱۷ شهریور درد پریودی از صبح گرفتم و دیدم هی ادامه داره و داره بیشتر میشه...به دکترم خبر دادم گفت بیا بیمارستان
منم ازون جایی ک راهم تا بیمارستان مادران ۲ ساعت اینا میشد ب دکترم گفتم میرم بیمارستان همینجا اگ دردام کاذب نبود بعد میام اونجا...
دکترمم گفت باشه..رفتم بیمارستان نزدیک خونه خودمون ک ان اس تی بدم و گفتن باید معاینه لگنی ام بشی ک دکترمو خبر کردمو گفت اشکال نداره...
دیگ معاینه لگنی شدمو گفت دهانه رحمت 2 سانت باز شده و ان اس تی ام دادم انقباض نشون میداد...ولی ضربان قلبش اوکی بود...
دیگ اومدم خونه ساک بیمارستانمو برداشتمو رفتم بیمارستان مادران اونجا ام با اینکه نامه و همه چی داشتم بازم معاینم کردن و گفت ۲ سانت و نیم شدی..دیگ خیلییی سریع آمادم کردن برای اتاق عمل و دکترمم ک اومده بود در عرض نیم ساعت منو بردن اتاق عمل..همه چی خیلی خوب بود همینطور ک حین عمل بودم دکترم گفت بچه پی پی کرده تو شکمت اونم کلیییی...ولی بخیر گذشته و نخورده خداروشکر....دیگ ۲ ساعت تو بخش نوزادان بود و منو آوردن تو بخش فقط مثل بید میلرزیدم همین..منتظر بچم بودم من دیده بودمش و تماس پوست به پوست داده بودن اما شوهرم و مامانم هنوز ندیده بودنش.
مامان آیلین🩷 مامان آیلین🩷 ۴ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
من از روز اول ک باردار شدم میگفتم باید طبیعی زایمان کنم و همونطور بود ک بچم سفالیک بود و لگنمم برای زایمان طبیعی خوب بود روز جمعه با درد از خواب بیدار شدم فهمیدم دردام مث دردای قبلا نیست زیر شکمم درد داشتم بیدار شدم رفتم دوش گرفتم وقتی از حموم اومدم بیرون ترشح خونی ازم اومد مطمئن شدم دیگه باید برم بیمارستان ساعت ۳بعدازظهر بود ک رفتم بیمارستان وقتی معاینه داخلی کردن گفتن دردت درد زایمان ولی فعلا دو سانت رحمت بازه برو بگرد راه برو دو ساعت دیگه بیا منم رفتم بعد دو ساعت ک اومدم هنوز دو سانت بودم و دردام شدیدتر میشدن فاصله بین دردام هم کم تر میشد ولی هربار معاینه میشدم فقط دو سانت بودم اخرش دیگه به گریه افتادم من درد شدید داشتم ولی اینا میگفتن ما با این دردا بستری نمی‌کنیم حداقل باید ۴یا۵سانت رحمت باز بشه ک بستریت کنیم خلاصه ساعت ۱۱ شب بود ک با درد زیاد رفتم واسه معاینه گفت تازه رحمت ۳ سانت باز شده گفت برو بگردم رفتم دو ساعت دیگه گشتم وقتی اومدم هنوزم سه سانت بود با درد های شدیدتر بلاخره ساعت ۳شب یکی از ماماها گفت من معاینه تحریکی میکنم تا ۳ سانتت حداقل یشه ۴سانت ک بستری بشی بعد معاینه تحریکی شدم ۴ سانت کیسه آبمم پاره کرد و لباس تنم کردم رفتم تو یکی از اتاق های زایمان از ساعت ۴تا ۶ صبح همون ۴سانت بودم بعد ساعت ۶با معاینه های تحریکی شدم ۷سانت دیگه از درد زیاد به هیچ جا بند نبودم اینقد حالم بد بود ن میتونستم بشینم ن پاشم ن دراز بکشم فقط همه جا رو چنگ مینداختم
مامان دنیز🤰👶🩷🌊 مامان دنیز🤰👶🩷🌊 روزهای ابتدایی تولد