۱۸ پاسخ

چرا بیهوش شدن؟ بخیر گذاشت خیلی سخته وااای🥲حتما صدقه بده

خدارو شکر بهتر شدین .فقط برق چه ربطی به گاز داره چیشده قشنگ توضیح بده

خواهر چی کشیدی اون لحظه🥺
چرا اینطوری شد اخه

بیمارستان کجا بردین؟؟؟

عزیزم خیلی وحشتناکه خدا خودش رحم کرده فقط
الان حاله دخترات چطوره؟خودتو شوهرت چطورین؟؟؟

خداروشکر من بجات حالم بد شد

وای چقد ترسناک ی صدقع ای بدید

طفلیا خداروشکر خدا خودش حفظ کنه طفل معصوما

وای عزیزم خدا روشکر چی کشیدی ایشالله همیشه سلامت باشن

واااااااااای خدا رحم کرد مطمعین باشید ی جایی دست یکی رو گرفتید که خدا گل دختراتونو دوباره بخشیده بهتون

بلا ازشون تا همیشه دور

وای خدا چقد سخت
الحمدلله ک ب خیر گذشت

وایییی خداروشکر بخیر گذشت چقدر لحضه پر استرسی💔😥

وای عزیزم خدا بد نده انشالله زودتر خوب شن الان حالشون بهتره
خودتم یه دکتری از خودت بکن

عزیزممم🥺🥲
واقعا خیلی لحظه های سختی رو گذرونید انشالله که خداوند سلامتی بده بهتون و برای هم حفظتون کنه🫂🌱

یه نذری بدع

ای وای
کاش همونجا ک بودی به دکتر خودتم نشون میدادی
الان بهترید؟

خوب خداراشکر که به خیرگذشت

بلا به دور باشه

سوال های مرتبط

مامان ماهان مامان ماهان ۱۷ ماهگی
زایمان زود رس
پارت ۷
ادامه پارت قبلی


بچم شروع کرده بود به تکون خوردن انگار بچمم ترسیده بود تماشاگر بود که ببینه قراره بمونه هنوز یا بره 🥹 همین که تکونش رو فهمیدم لبخند اومد رو لبم خوشحال شدم از بودنش از اینکه یه شب تا مرگ رفتم باورم نمیشد که تو چند ساعت اینهمه اتفاق افتاده مامانم برام یه ابمیوه باز کرد گفت بخور دلت حال بیاد دیگه انگار خیالم راحت شده بود در حین خوردن خابمو برای مامانم تعریف کردم گفتم مامان من این خابو دیدم تو چیزی گفتی یهو دیدم شروع کرد به بلند گریه کردن گفت یک لحظه ایست قلبی کردی و من مردم از ته دلم جیغ زدم حضرت فاطمه زهرا رو قسم دادم التماسشون کردم که خدایا بچمو بخشش الان با یاداوریش اشکام میریزه ذیگه در حال گریه بودیم خانوم دکتر اومد گفت حالت خوبه سری تکون دادم گفت ما خودمون هنوز باورمون نمیشه که چیشده اما به معجزع اعتقاد پیدا کردم دیگه تکون نخور از جات فقط دراز بکش تا زایمانت که دردت نگیره با این حرفش یهو مامانم گفتم مگه بچم تا الان راه میرفته میتونم بگم من سخترین حاملگی دنیارو داشتم دیگه گفت میتونید بریم اومدیم بیرون دیدیم بابامو شوهرم بیرونن به شدت بهم ریخته ژولیده شدن بابام تا منو دیدم اومد بغلم کردم دیدم سرشو رو شونه گذاشته گریه میکنه😭 دیگه اومدیم تو ماشین دیگه بهتر بودم اما بازم درد کمی داشتم تا ۳٠ هفته
ادامه پارت بعدی